همایش جمهوریخواهان: ازگفتمان جنگ تا آسیبشناسی همگرایی
۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبهپنجمین همایش اتحاد جمهوریخواهان از روز جمعه ۱۲ تا یکشنبه ۱۴ اکتبر، ۲۱ تا ۲۳ مهر، در شهر کلن آلمان برگزار شد.
در این همایش شخصیتهای سیاسی و اجتماعی و روزنامهنگارانی از اروپا و آمریکا حضور داشتند. اردشیر امیرارجمند، مرتضی کاظمیان، پروین بختیارنژاد و نوشابه امیری از جمله میهمانان این همایش بودند.
بحران یا رکود اقتصادی؟
اولین میزگرد این همایش با حضور مهرداد عمادی، حسن شریعتمداری، علی مزروعی، ملیحه محمدی، علی هنری و بهروز بیات برگزار شد.
در این میزگرد مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، در توصیف وضعیت اقتصادی ایران این وضعیت را نه در مرحله بحران که در مرحله رکود اقتصادی دانست و گفت: «بحران اقتصادی یعنی تمام شاخصهای عمده اقتصاد منفی باشد، تولید پایین برود، سرمایهگذاری کاهش پیدا کند، بازدهی نیروی کار پایین برود و تقاضا برای کالاهای واسطهای و سرمایهای کم شود.»
وی تصریح کرد که ایران هنوز در همسایگی بحران هم نیست و دلیل آن را "سرمایهی اندوختهی خوبی" دانست که طبقه متوسط ایران دارد. با این حال عمادی خطر حرکت ایران به سمت بحران اقتصادی را گوشزد کرد.
اما حسن شریعتمداری، عضو اتحاد جمهوریخواهان، معتقد بود که مرحلهی فروپاشی و بحران اقتصادی شروع شده است. او گفت که مدتهاست طبقه متوسط فرهنگی ایران زیر خط فقر زندگی میکند و این دیگر طبقه متوسط نیست.
علی مزروعی، عضو جبهه مشارکت که از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس ششم بوده است، امکان وقوع شورش اقتصادی را نامحتمل دانست و گفت: «برداشت من از تاریخ معاصر ایران این است که ما هیچ وقت شورش نان نداشتهایم. تظاهرات اعتراضی اخیر هم یک روزه و گذرا بود. گمان نمیکنم گرانیهای اخیر و بحران موجود منجر به اعتراض معیشتی و شورش شود.»
در برابر حسن شریعتمداری گفت این که در تاریخ معاصر اعتراض معیشتی رخ نداده، نمیتواند دلیلی بر عدم امکان وقوع آن در آینده باشد.
اجرای بدون تنازل قانون اساسی یا تلاش برای تغییر آن؟
در بخش بعدی اولین میزگرد همایش اتحاد جمهوریخواهان، بر سر این موضوع بحث شد که چه گروههایی با چه هدفی شعار "اجرای بدون تنازل قانون اساسی" را میدهند و در مقابل چه گروههایی معتقد به تلاش برای تغییر قانون اساسی هستند.
علی مزروعی معتقد بود که در دوران گذار به دموکراسی که ایران در آن به سر میبرد، تغییر ساختار حقیقی بر تغییر ساختار حقوقی ارجحیت دارد. به نظر این فعال سیاسی، باید نیروی اجتماعی به قدری قوی شود که بتواند ساختار حقوقی را تغییر دهد در غیر این صورت اتفاقی که برای قانون اساسی مشروطه افتاد تکرار میشود. او گفت: «قانون اساسی مشروطه قانون خوبی بود اما رضاشاه آمد و آن را بر اساس تفسیر خودش تغییر داد چرا که ساختار حقیقی هنوز بالغ نشده بود.»
مزروعی سپس ادامه داد که به نظر او مشکل اصلی ایران در حال حاضر ولایت فقیه نیست بلکه حاکمیت قانون است. به عقیدهی او، در حال حاضر باید قانونپذیری را در جامعه نهادینه کرد.
مزروعی افزود: «ما با همین قانون اساسی هم میتوانیم دوران گذار را طی کنیم. مهندس موسوی هم برای همین میگوید اجرای بدون تنازل قانون اساسی، چرا که ما باید یک پایه و بیس [پایه] داشته باشیم و قانون اساسی کنونی میتواند بیس ما برای دوران گذار باشد.»
اما حسن شریعتمداری تصریح کرد که "قانون اساسیای که خودش فصلالخطاب نباشد" و هر گروه تفسیر خودش را از آن داشته باشد نمیتواند محور مشترک باشد.
او گفت: «ما میگوییم اصلا این قانون اساسی را کنار بگذارید و اصل را بر انتخابات آزاد بگذارید. ما میگوییم بیایید سر مشترکات کار کنیم: حق آزادی بیان، دموکراسی و... ما باید برمشترکاتمان تاکید کنیم.»
انتخابات ریاست جمهوری
بخش بعدی میزگرد مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بود و اینکه چه پیششرطهایی باید محقق شود تا بتوان در این انتخابات شرکت کرد.
حسن شریعتمداری در پاسخ به این پرسش که آیا محقق شدن پیششرطهای اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات کافی است یا نه گفت: «نه، من تنها به رئیسجمهوری رأی میدهم که اعلام کند بدون پیششرط با غرب مذاکره میکند.» وی همچنین تاکید کرد که اپوزیسیون باید تنها روی شعار "انتخابات آزاد" تکیه کند.
اما علی مزروعی معتقد بود که بحث در انتخابات باید فراتر از مذاکره با غرب باشد. به نظر او، سیاستهای کلان نظام چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی باید عوض شود و تا این اتفاق نیفتد هر رئیسجمهوری بیاید نمیتواند تغییری ایجاد کند.
مزروعی افزود که جبهه مشارکت تا یکی دو ماه دیگر صراحتا اعلام میکند که شرطش برای شرکت در انتخابات این است که رئیسجمهور واقعا رئیس قوه مجریه باشد صرف نظر از اینکه چه شخصی یا وابسته به چه جناحی باشد.
علی هنری، فعال سیاسی و از اعضای گروه "سفیران سبز امید"، استفاده از فضای انتخاباتی را مهمتر از شرکت کردن یا نکردن در انتخابات دانست و معتقد بود که باید از فضای انتخاباتی برای افزایش مشارکت سیاسی مردم استفاده کرد.
هنری گفت: «به نظر من جامعه ایران از انتخابات آزاد فراتر رفته و خواهان مشارکت در همه ابعاد است. طرح شعار انتخابات آزاد فروکاستن خواست جامعه است و نمیتواند انگیزاننده باشد. گفتار ما باید به جای انتخابات به سمت فضای انتخابات و استفاده از آن برود.»
ملیحه محمدی، عضو اتحاد جمهوریخواهان، بر این نظر بود که فضای کنونی فضای شرکت اصلاحطلبان در انتخابات نیست. او تاکید داشت که شرکت در انتخابات حتما رای دادن نیست بلکه میتواند تا پشت صندوق رای و به معنای استفاده از فضای انتخاباتی باشد.
اما خانم محمدی در عین حال معتقد بود که چون کشور در خطر است، اگر یکی از نیروهای معتدل اصولگرا نامزد شود باید در انتخابات شرکت کرد.
بابک امیرخسروی، عضو اتحاد جمهوریخواهان، از میان حضار خطاب به حسن شریعتمداری که انتخابات آزاد را شعار محوری اپوزیسیون عنوان کرد، گفت: «گوهر انتخابات آزاد سرنگونی نظام است. ما باید از این صرف نظر کنیم چرا که تنها خواهیم ماند و همه نیروهای داخل ما را تنها میگذارند. تغییر نظام کار ما نیست. باید روی پیششرطهای انتخابات آزاد متمرکز شویم چرا که مبارزه برای این پیششرطها میتواند در چارچوب قانون اساسی باشد.»
اما حسن شریعتمداری بار دیگر بر انتخابات آزاد تاکید کرد و آن را استراتژیای دانست که ۷۰ کشور دنیا از آن استفاده کردهاند. او گفت: «اگر اصلاحطلبان پایه شروط خود را عوض کنند ما میتوانیم روی این شعار متمرکز شویم.»
شریعتمداری همچنین این گونه تصریح کرد: «صحنه سیاسی ایران فقط نیروهای داخل نیستند، نیروهای خارج هم هستند. الان انتخابات آزاد تنها شعار جمهوریخواهان نیست. حتی رضا پهلوی هم همین را میگوید. بنابراین ما میتوانیم از همه نیروهای آزاد بخواهیم برای تحقق این مهم کوشش کنند.»
علی مزروعی نیز گفت که اصلاحطلبان بر سر گذاشتن پیششرط یا استفاده از فضای انتخاباتی حرفی ندارند. او موافق بود که بر سر این موضوع راهکاری مشترک ارائه شود.
در پایان این بحث، حسن شریعتمداری پیشنهاد کرد که "شورای انتخابات آزاد" تشکیل گردد.
گفتمان جنگ گفتمان غالب نیست
مجری میزگرد از ملیحه محمدی، یکی از امضاکنندگان بیانیهای که اخیرا درباره جنگ منتشر شد و نویسندگان آن نسبت به خطر جنگ هشدار داده بودند، پرسید که چرا او و همفکرانش در حال حاضر خطر جنگ را بسیار جدی میبینند.
محمدی در پاسخ گفت: «نفس امضای آن بیانیه مخالفت با هر نوع توجیحی برای حمله به ایران است. ما برای اینکه آدرس غلط ندهیم باید این بیانیه را امضا میکردیم و تاکید میکردیم که از نظر ما شروعکننده جنگ کسی است که اولین بمب را بیندازد.»
محمدی همچنین گفت که "جمهوری اسلامی هیچ کشوری را تهدید نظامی نکرده و تا کنون به هیچ کشوری حمله نکرده است". او گفت که "این حکومت بزرگترین دشمن تنها برای مردم ایران" است.
حسن شریعتمداری اما با تاکید بر اینکه مخالف جنگ است این گونه موضعگیری را دادن "چک سفید امضا" به "غوغا طلبان" دانست. او گفت: «دشمن داخلی ما مهمتر از دشمن خارجی است چرا که ما با دشمن خارجی در یک جاهایی اشتراک داریم، مثلا در بحث حقوق بشر، اما با دشمن داخلی که جمهوری اسلامی باشد هیچ گونه نقطه اشتراکی نداریم.»
مهرداد عمادی نیز بر این مسئله تاکید کرد که هم در واشنگتن و هم در تلآویو متوجه شدهاند که حمله نظامی به ایران هزینه زیادی دارد و به همین دلیل خود را بر تحریمها متمرکز کردهاند.
او گفت: «غرب متوجه شده که کاربرد سیاسی ابزار اقتصادی بسیار زیاد است و باید از این ابزار بیشتر استفاده کند، اما این تا ماه نوامبر خواهد بود. بعد از نوامبر اگر اوباما شکست بخورد ما با یک سناریوی متفاوتی روبرو خواهیم بود.»
بهروز بیات، کارشناس انرژی هستهای و از اعضای اتحاد جمهوریخواهان، نیز بر این نکته تاکید کرد که صحبت از جنگ در هر زمینهای درست نیست و به جای آن باید روی جمهوری اسلامی فشار آورد که دست از برنامه اتمی پرهزینهاش بردارد.
پیوند با جنبش سبز، بهترین راه حل
دومین میزگرد همایش اتحاد جمهوریخواهان با عنوان "همگرایی؛ موانع و راهحلها" با حضور مهدی فتاپور، رضا علیجانی، مهرداد درویشپور، فرید اشکان و علی حسین قاضیزاده برگزار شد.
مهدی فتاپور، عضو اتحاد جمهوریخواهان، با ارائه چندین طرح، راههایی برای انواع همگرایی ارائه داد و در نهایت تاکید کرد که "برای اتحاد جمهوریخواهان ائتلاف تنها با کسانی ممکن است که به جنبش سبز معتقد و پایبند باشند".
فرید اشکان، عضو تشکل "اتحاد برای پیشبرد سکولاریسم و دموکراسی"بر نزدیکی و وحدت با نیروهایی تاکید کرد که با جمهوریخواهان دارای باور مشترک باشند. او باورهای مشترک را در سه اصل خلاصه کرد: سکولاریسم، دموکراسی و جمهوری خواهی.
علی حسین قاضیزاده، از اعضای گروه "سفیران سبز امید"، بر این نظر بود که "نه کلی گوییهایی چون بحث دموکراسی و حقوق بشر"، بلکه "داشتن برنامه و هدف مشخص" شرط لازم همگرایی است. وی همچنین "داشتن گذشته مشخص" را برای گروههایی که میخواهند با هم ائتلاف کنند ضروری دانست.
قاضیزاده همچنین معتقد بود که داشتن هدف مشترک برای یک ائتلاف کافی نیست، بلکه "فازبندی حرکتها" هم باید اشتراک داشته باشد. برای نمونه به نظر وی، دو گروهی که هدفشان تغییر است اما یکی برای این تغییر معتقد به "فاز خیابانی" است و دیگری معتقد به گفت وگو، نمیتوانند با هم ائتلاف داشته باشند.
مهرداد درویش پور، از اعضای جمهوریخواهان لاییک، نیز در عین تاکید بر داشتن مطالبات مشترک برای همگرایی تصریح کرد که باید نزدیکیهایی بین گروهها باشد. او به عنوان مثال از نیروهایی نام برد که معتقد به مبارزه مسلحانه هستند که به نظر وی نمیتوان حتی با داشتن هدف مشترک با آنها ائتلاف کرد.
رضا علیجانی، عضو شورای ملی مذهبی، بر این نظر بود که برای رسیدن به راههای ائتلاف اول باید آن را آسیبشناسی کرد. او گفت: «ما باید ببینیم چرا از همین اتحاد جمهوریخواهان دو گروه جدا شدند یا خود ملی مذهبیها که الان چندین گروهاند، از گروه دکتر پیمان گرفته تا بازرگان و خانم طالقانی و ما و بقیه. باید این را آسیبشناسی کنیم.»
علیجانی همچنین گفت که ترجیح میدهد اگر قرار به ائتلاف با گروهی باشد، "این گروه یک پایش در داخل کشور باشد"، چون به نظر او این داخل کشور است که به خارج انگیزه و نشاط سیاسی برای تحرک میدهد. علیجانی همچنین گفت معتقد است که نمیتوان همه طیفهای گوناگون اپوزیسیون را سوار کشتیای چون "کشتی نوح" کرد.
سخنرانان میزگرد اتحاد جمهوریخواهان در سخنان خود از "نگاه سکتاریستی و خودمحورانه"، "نگاه دو بعدی اهورا اهریمنی و دوست و دشمنی"، "گسست نسلی، جنسیتی و اتنیکی" به مثابه موانع دیگری نام بردند که بر سر راه ائتلاف و همگرایی بین نیروهای جمهوریخواه وجود دارند.