هشت سال ورزش با محمود احمدینژاد
۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سهشنبهبازیهای آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو و المپیک لندن دو رویداد مهمی بود که طی دوران ریاستجمهوری احمدینژاد اتفاق افتاد. نتایج کاروان ورزش ایران در هر دو رویداد فوق موفقیتآمیز بود.
گرچه اتکای کاروان اعزامی به مدالهای کشتی و وزنهبرداری بود و تحول تازهای در ورزش ایران رخ نداده بود. از طرفی همین ورزشکاران مدال آور نیز مدتی بعد، به خاطر نابسامانیها و وعدهشکنیها به منتقدان وزارت ورزش تبدیل شدند.
تنشها و پناهندگیهای کمسابقه
تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش، تعلیق تعدادی از فدراسیونهای ورزشی به خاطر دخالت دولت، اختلاف و حتی درگیری فیزیکی بین دو طیف سازمان ورزش و کمیته المپیک که هر دو گروه نیز منسوب به احمدینژاد بودند، همچنین واگذاری و انتقال امتیاز برخی تیمهای لیگ برتر از تهران به شهرهای مختلف نیز، از رویدادهای مهم دوران ششمین رئیس جمهور ایران بود.
پناهندگی و تغییر تابعیت جمعی از قهرمانان ورزش ایران که از حیث آمار پس از انقلاب اسلامی بیسابقه بود، تغییر مکرر روسای فدراسیونهای ورزشی، از دست دادن چشمگیر کرسیهای بینالمللی ورزش ایران در پی تحولات سیاسی و کاهش تماسهای ورزشی ایران با کشورهای اروپایی و قاره اروپا نسبت به دولت قبلی نیز از حاشیههای پر ماجرای ورزشی در دولتهای نهم و دهم جمهوریاسلامی ایران بود.
محمد علیآبادی، علی سعیدلو و محمد عباسی سه مدیر ورزشی احمدینژاد برای ورزش کشور بودند. به رغم شعار تخصصگرایی احمدینژاد در بدو ورود به دولت، هیچ یک از این سه نفر سابقه ورزشی نداشتند.
علی آبادی در دولت دهم به عنوان وزیر نیرو معرفی شد که رای اعتماد از مجلس نگرفت. علی سعیدلو هم در دولت نهم از مجلس برای وزارت نفت، رای اعتماد نگرفته بود اما هر دو به سازمان ورزش آمدند. محمد عباسی نخستین وزیر ورزش جمهوری اسلامی ایران هم دو دوره وزیر تعاون بوده است .
فوتبال، کمیته انتقالی و ناکامی
آذر ۸۵ كمیته ویژه فیفا مركب از روسای این سازمان و یک نماینده از هر قاره، فوتبال ایران را به دلیل دخالت دولت و نقض قانون شماره ۱۷ و تبصرههای آن، از حضور در كلیه صحنههای بینالمللی محروم كرد.
این كمیته اعلام كرد فیفا و كنفدراسیون فوتبال آسیا ۲۰۰۶ در جریان بركناری محمد دادكان رئیس وقت فدراسیون قرار گرفت؛ اتفاقی كه براساس اساسنامه فیفا صورت نگرفته بود، به همین دلیل تا پانزده نوامبر ۲۰۰۶ به ایران مهلت دادند و ضرب الاجل اعلام شد، اما فدراسیون ایران به آن توجه نكرد. محمد علی آبادی با برکناری دادکان، خود را نامزد ریاست فدراسیون فوتبال کرده بود. موضوعی که بعداً محمود احمدینژاد اعلام کرد به درخواست او صورت پذیرفته است.
با تعلیق فدراسیون فوتبال ایران و مخالفت فیفا با نامزدی محمد علی آبادی، ریاست کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایران از سوی فیفا به صفایی فراهانی سپرده شد. فدراسيون فوتبال نیز تحت سرپرستی کيومرث هاشمی اداره میشد. تا اینکه علی کفاشیان در دی ۸۶ به عنوان رئیس مورد تایید فیفا برگزیده شد.
طی این مدت، باشگاههای ایرانی از گردونه لیگ قهرمانان آسیا بیرون افتادند. تیمهای ملی در ردههای مختلف سنی نیز جز مواردی معدود، تمام مسابقات قارهای را با ناکامی ترک کردند. ایران از راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۰ و المپیک لندن نیز بازماند.
محمد دادکان منتقد سیاستهای دولت احمدینژاد در عرصه فوتبال باقی ماند. او با اشاره به افراد مورد تایید دولت میگفت: «متاسفم که میگویند مهدی تاج خاک خورده فوتبال است. او کدام خاک را خورده؟ علی آبادی باید جواب مردم را بدهد. خیانتی که او به فوتبال کرد را هیچکس نکرد! میخواست خودش رئیس شود فیفا نگذاشت، رفت کفاشیان را آورد تا خودش همه کاره باشد. مقصر سیاسیونی هستند که وجاهت ورزشی ندارند. البته اینها سیاسی نیستند سیاهکار هستند!»
وزارت ورزش، نارضایتی رشتههای غیر فوتبالی
کشمکش بر سر تاسیس وزارت ورزش از مهمترین چالشهای ورزشی بین دولت و مجلس بود. سرانجام زور مجلس چربید و دولت ناگزیر شد حمید سجادی را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کند. سجادی به اتهام نزدیکی به اسفندیار رحیم مشایی و «جریان انحرافی» رای اعتماد نگرفت.
محمد عباسی گزینه دوم پیشنهادی احمدینژاد با رأی نه چندان قاطع نمایندگان به عنوان وزیر برگزیده شد. روزی که مجلس قرار بود به عباسی رای اعتماد بدهد مهمترین بزنگاه ورزشی در دولت دهم بود. در این میان صمد فدایی نماینده سنقر و کلیایی گفت وزیر ورزش تاکنون اصلاً ورزش نکرده.
حسن کامران هم گفت:«به من گفتند اگر به این فرد رأی ندهید فردی بدتر از او معرفی خواهد شد، یعنی ما این قدر در مملکت آدم کم داریم؟ این زشت است که ما را بترسانند. چه بلایی بر سر ورزش خواهد آمد؟ برنامهای که عباسی برای وزارت ورزش داده تنها یک برگ است که صحبتهای کلی در آن مطرح شده و هیچ اشارهای به جزئیات برنامهها نشده.»
نماینده بوکان هم از منتقدان بود. او گفت عباسی در حد محلی هم ورزش نکرده. محمدقسیم عثمانی سپس جملهای به زبان آورد که سرخط برخی رسانههای ورزشی شد. او گفت:«اولین وزیر، خشت اول ورزش را بنا مینهد. اما با این وزیر، خشت کج نهاده شده و دیوار ورزش ایران تا ثریا کج خواهد رفت.»
او از عباسی پرسید:«بگویید مدرک خود را چگونه کسب کردهاید؟ چطور ممکن است یک وزیر بتواند مدرک دکترا بگیرد آن هم در رشتهای که در هیچ کجا وجود ندارد؟ اگر شما بدون تخصص انتخاب شوید، در آینده شاید دروازهبان تیم ملی نیز همینگونه انتخاب شود!»
محمد عباسی اما در دفاع از خود تأکید کرد که حتی لحظهای از راه ولایت کوتاه نخواهد آمد و به هیچ انحرافی و هیچ بخشی از کشور اجازه نمیدهد که ارزشهای متعالی ولایی این نظام را زیر سئوال ببرند. اظهاراتی که به اخذ رای اعتماد او انجامید. پایانی بر بیش از یک سال، تنش بین مجلس و دولت بر سر تاسیس وزارت ورزش.
تاثیر تحریمها بر ورزش
تاسیس وزارتخانه اما منجر به توسعه فدراسیونهای ورزشی نشد. برخی عناوین تغییر کردند. مثلاً اداره کل تربیت بدنی هر استان به اداره کل ورزش و جوانان تغییر نام داد. در عمل اما با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی در پی گسترش تحریمها، فدراسیونها برای امور جاری خود نیز با مشکلات و موانع متعددی مواجه شدند. سفرهای برون مرزی به خاطر بحران ارزی لغو شد، کاهش اردوهای بلند مدت ملی و حذف پول توجیبی در مسافرتهای خارجی نیز از تبعات این مسئله بود.
عدم پرداخت حقوق کارکنان فدراسیون، داوران، مربیان و ورزشکاران، یکی از مهمترین معضلات در فدراسیونهای مختلف ورزشی بود. مصائب ماجرا، حتی ستارگان ورزش ایران و مدال آوران المپیک را هم در بر گرفت.
امید نوروزی گفت دیگر کاری با کشتی ندارد. صادق گودرزی اعلام خداحافظی کرد. احسان حدادی گفت دیگر برای ایران مسابقه نخواهد داد. حمید سوریان به جای استمرار تمرینات، در انتخابات شوراها ثبت نام کرد.
محمد بنا از هدایت تیم ملی کشتی فرنگی کناره گرفت، دستیار او نیز هدایت تیم ملی آذربایجان را پذیرفت. قهرمانان مدال آور وزنه برداری از حضور در اردوی تیم ملی خودداری کردند. یوسف کرمی کاپیتان تیم ملی تکواندو نیز اردوی این تیم را ترک کرد.