1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هرکه باشد، ولی احمدی‌نژاد نباشد!

مصاحبه‌گر: مریم انصاری۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران می‌گوید اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای خودشان را نداشته باشند بایستی به صورت حاشیه‌ای و جانبی طرف کسی را که راست و محافظه‌کار است، ولی احمدی‌نژاد نیست، بگیرند.

https://p.dw.com/p/EhuA
احمدی نژاد پای صندوق رأی در انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته - انتخابات بعدی در ایران انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات مجلس مقدمه آن تلقی شده است
احمدی نژاد پای صندوق رأی در انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته - انتخابات بعدی در ایران انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات مجلس مقدمه آن تلقی شده استعکس: AP

برای بخش بزرگی از کسانی که آخرین سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد را به امید تغییر وضعیت سپری می‌کنند، انتخابات ریاست جمهوری آینده یک "فرصت تاریخی" و در عین حال بسیار "دشوار" به شمار می‌آید. پرنفوذترین چهره‌ای که اصلاح‌طلبان در مقابل محمود احمدی‌نژاد و اردوی اصولگرایان مطرح می‌کنند، محمد خاتمی‌، رییس جمهور پیشپین ایران است. آیا او تنها و بهترین گزینه است؟ دویچه وله این سؤال را با محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی کارگزاران و از طرفداران پروپاقرص گزینه خاتمی در میان گذاشته است.

عبدالله نوری و محمد عطریانفر - عطریانفر: آیا نوری استعدادی برای حضور در صحنه انتخابات دارد؟
عبدالله نوری و محمد عطریانفر - عطریانفر: آیا نوری استعدادی برای حضور در صحنه انتخابات دارد؟عکس: ISNA

دویچه‌وله: آقای عطریانفر، شما به دو دلیل از کاندیداتوری آقای خاتمی حمایت کردید، یکی اینکه او احتمالا از همه صافی‌ها و موانع یک انتخابات غیرآزاد عبور خواهد کرد، دوم اینکه معتقد هستید که او پایگاه اجتماعی گسترده‌ای دارد؛ آیا به داشتن این پایگاه می‌توان اطمینان داشت؟

عطریانفر: خروجی آقای خاتمی در مدیریتی که در هشت سال ریاست کشور داشتند، خروجی مثبتی بوده، و مدیریت ایشان در همه حوزه‌ها به نمره خوبی می‌رسد و قضاوت ملی درباره مدیریت ایشان، قضاوت مثبت و قابل دفاعی است. علاوه براین بخشی از این دفاع هم برمی‌گردد به پس از آقای خاتمی، در زمانی که جناب آقای احمدی نژاد به قدرت رسیدند، به این دلیل که رویکردشان، یک رویکرد پرخاشگرانه بوده، و مقداری با رویکردهای برنامه‌ریزی کشور متفاوت بوده است، مدیریت او وضعیتی را در کشور فراهم کرده است که مردم دچار مشکلات اساسی در حوزه‌های مختلف هستند، در اقتصادشان، معیشت‌شان، آرامش‌شان و آینده‌شان؛ و همینطور هم برخی رویکردهایی که ایران را در مقابل یک اجماع جهانی قرار داده است. اتفاقاتی که در دولت آقای احمدی‌نژاد رخ داده، ذهن مردم را ناخواسته معطوف به گذشته کرده است و به هرحال موقعیت آقای خاتمی را ممتاز نشان می‌دهد.

آیا صرف عدم رضایت از ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد، برای اجماع حول آقای خاتمی کافی‌ است؟

عطریانفر: نخیر، کافی نیست، آقای خاتمی قطعا نیازمند برنامه مشخصی هستند. ولی بستری که ما حس می‌کنیم این است که هم عملکرد مثبت گذشته و هم وضعیت فعلی موقعیت آقای خاتمی را ممتاز نشان می‌دهد. علاوه براین نیازمند تبلیغات و یک برنامه دقیق برای اداره بهتر کشور هست و هم‌چنین پاسخ به برخی از ابهامات و گرفتاری‌هایی که در همان دوره آقای خاتمی وجود داشته است. تصور عمومی دوستان ما در حوزه اصلاحات و نخبگان و روشنفکران این است که الآن آقای خاتمی از موقعیت مناسب‌تری نسبت به دیگر نیروهایی که در متن اصلاحات هستند، برخوردار است. ایشان احتمالا می‌توانند بر بسیاری از ابهامات و انسدادهایی که وجود دارد، فائق آید و در دور آینده به عنوان کاندید برتر در عرصه انتخابات مطرح شود.

گفتید که آقای خاتمی دوره ریاست جمهوری‌شان را با کارنامه مثبتی خاتمه داد، ولی انتقادی که از او می‌شود این است که در مقاطع تعیین‌کننده قاطعیت لازم را نداشت و همین هم باعث شد که طیف وسیعی از خاتمی دلسرد شوند، حالا چرا فکر می‌کنید که آن اشتیاق دوباره بوجود آمده و آن به قول آقای آرمین "یخ عدم اعتماد" ذوب شده است؟

عطریانفر: برخی گرفتاری‌هایی که در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی به آن اشاره می‌شود، بر‌می‌گردد به بی‌کفایتی‌ها و ناتوانی‌هایی که در سطح مدیران وزارت‌خانه‌ها بهرحال شاهدش هستیم. که البته در این زمینه به شخص آقای خاتمی و دوستان‌شان امکان نقد وجود دارد، اما اینها عمدتا جنبه‌های ساختاری دارد. هرکس دیگری هم که باشد، به دلیل امتناع‌هایی که وجود دارد و گرفتاری‌هایی که در متن ساختار قانونی کشور وجود دارد، با آن مشکلات مواجه خواهد بود. شما چه بخواهید، چه نخواهید، اگر مجلس مخالفی داشته باشید، این مجلس مخالف در مقابل قدرت رییس جمهور می‌ایستد. اگر نهادی به نام قوه قضاییه دارید، یک وجه مستقلی دارد و عملا نمی‌تواند خواسته‌های یک رییس جمهور را برآورده کند. این وضعیت ساختاری کشور ماست و چه آقای خاتمی باشد و چه نباشد، این موانع ساختاری وجود دارد و شرایط را مشکل خواهد کرد، از این بابت نمی‌توانیم فقط مشکل را متعلق به آقای خاتمی بدانیم، اگر غیر از او هم باشد این مشکلات در ساختار قانونی کشور وجود دارد.

محمد عطریانفر
محمد عطریانفرعکس: ISNA

به کاندیداهای دیگری اشاره می‌شود که در برخورد با همین مشکلات ساختاری، شاید از آقای خاتمی قاطعیت بیشتری داشته باشند، مثلا به عبدالله نوری، که برخی تحلیل‌گران او را گزینه مناسبی می‌دانند و اگر اشتباه نکنم خود شما هم همینطور. چرا فکر می‌کنید جز خاتمی هیچ کس دیگری نمی‌تواند به آن محوری تبدیل شود که مردم را به شرکت در انتخابات ترغیب کند؟

عطریانفر: عمده‌ترین نکته‌ای که ذهن سیاستمداران کشور را به خود معطوف می‌کند، واقع‌گرایی است. در مورد جناب عبدالله نوری، همانطور که شما هم اشاره کردید، بنده از مدافعان ایشان هستم. ایشان دارای صلاحیت‌های ذاتی برای یک مدیریت موفق در کشور است. و از جهاتی هم حتی به نظر من بر آقای خاتمی تقدم دارد. اما آنچه ما را به سمت یک کار عملی پیش می‌برد این است که آیا اساسا شخص آقای عبدالله نوری چنین استعدادی را برای حضور در صحنه انتخابات دارد یا نه، و علاوه برآن، آیا ایشان امکان خروج از برخی نظارت‌های استصوابی را دارد، یانه. به نظر می‌آید که او علاقمند به حضور در انتخابات نخواهد بود. و موقعیت ایشان در بحث تایید صلاحیت‌ها نسبت به آقای خاتمی کمی مشکل‌تر خواهد بود. از این بابت هست که نام آقای خاتمی، بلندتر از دیگر نام‌ها است.

اگر به رغم همه آنچه گفتید، آقای خاتمی نتواند اجماع لازم را ایجاد کند و به قول شما و همراهان‌تان، یک انتخابات دوقطبی را راه بیندازد، آیا آن به گفته شما "مأموریت تاریخی" یا "فرصت تاریخی" از دست نرفته است؟

عطریانفر: اگر این فرصت برای آقای خاتمی ایجاد نشود، واگر اصلاح‌طلبان بتوانند روی شخصیت دیگری اجماع کنند، مثل آقای دکتر نجفی، یا آقای کروبی، یا هرکس دیگری، هرچند که این احتمال پیروزی را ضعیف می‌کند، ولی بهرحال نوعی قدرت‌نمایی است، نوعی رقابت و سیاست‌ورزی است. هیچ اشکالی ندارد که ما این را هم تجربه کنیم. ولی اگر این هم صورت نگیرد، بله، فرصت تاریخی از دست رفته است. در آن صورت شاید رویکردهای جدیدی مطرح شود و مثلا اصلاح‌طلبان در این دور کاندیدایی نداشته باشند ولی از یک چهره معتدل جریان محافظه‌کار مثل آقای روحانی یا ولایتی به صورت منفرد حمایت خود را ابراز کنند، که در واقع کشور را از شرایط رادیکال و خشونتی که هست، خارج کنند. طبیعتا ما در آن شرایط کاندیدای رسمی نخواهیم داشت، ولی بصورت حاشیه‌ای و جانبی رضایت خود را از یک عنصر راستی که محافظه‌کار است ولی احمدی‌نژاد نیست، نشان داده‌ایم!