هدف بمبافکنهای آمریکایی در نزدیکی مرزهای ایران چه بود؟
۱۳۹۹ آذر ۲۴, دوشنبهدو بمبافکن دوربرد "بی ۵۲" آمریکا شامگاه چهارشنبه گذشته به وقت محلی از لوئیزیانا برخاسته و بر فراز بخش غربی خلیج فارس در نزدیکی قطر و بحرین چرخشی بزرگ انجام دادند تا از طریق حریم هوایی عربستان سعودی بازگردند.
ارتش آمریکا میگوید، آنها در این مسیر "فاصلهای ایمن نسبت به سواحل ایران" را حفظ کردند. هواپیماهای قطر، بحرین و عربستان نیز آنها را در آسمان منطقه همراهی کردند. در پایان ماه نوامبر نیز یک بمبافکن مشابه به منطقه اعزام شده بود.
ژنرال کنت مککنزی از ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) گفته است: «دشمنان بالقوه آمریکا باید میفهمیدند که هیچ ملتی بر روی زمین آمادگی و توانایی بیشتری از آمریکا جهت اقدام سریع و اعزام نیروهای کمکی در مقابله با حملات احتمالی را ندارد.»
گواهی بر "تعهدی مشترک"
ژنرال مککنزی در توییتی با انتشار ویدئویی از آغاز پرواز این بمبافکنها که قابلیت حمل بمب اتمی را نیز دارند نوشت، به علاوه، مأموریت این بمبافکنهای استراتژیک و "مشارکت سریع چند شریک منطقهای" نشانگر همکاری تنگاتنگ آمریکا با آنها و "تعهدی مشترک" برای برقراری امنیت و ثبات در منطقه بود.
کرستن کنیپ، تحلیلگر دویچهوله مینویسد که این عملیات بعد از دو رویداد "دردناک مهم" برای ایران اتفاق افتاد: کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، واحد برونمرزی سپاه پاسداران توسط آمریکا و محسن فخریزاده ، کارشناس کلیدی برنامه اتمی ایران که کشتن او را به اسرائيل نسبت دادهاند.
"پیام ما به تهران"
اندکی بعد از کشته شدن محسن فخریزاده ایران آمریکا را نیز مسئول کشته شدن او دانست و آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از پیگرد عاملان این عملیات و مجازات آنها سخن گفت.
ژنرال مککنزی در یک کنفرانس مجازی با نام "دفاع یک" گفته است، تصور او این است که رهبری ایران هنوز در مورد این که چگونه باید به کشتن فخریزاده واکنش نشان بدهد موضع مطمئنی ندارد.
مککنزی عنوان کرد: «قصد ما این است که تهران را متقاعد کنیم، به نفعش نیست که حملهای تلافیجویانه خواه و مستقیم و خواه غیرمستقیم علیه ما انجام دهد.»
خط مشی آتی واشنگتن در برابر ایران پیش از همه بستگی به گامهای بعدی در مناقشه اتمی دارد. مجلس شورای اسلامی طرحی تصویب کرده که سازمان انرژی اتمی ایران را ملزم به افزایش غنیسازی اورانیوم کرده است. به علاوه، باید جلوی دسترسی بازرسان سازمان ملل متحد به تأسیسات هستهای ایران گرفته شود.
با این همه حسن روحانی، رئیسجمهور ایران گفته است، در صورتی که جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا به توافق اتمی برگردد، ایران نیز تعهدات اتمی خود را از سر خواهد گرفت.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آخرین اقدام ترامپ: ادامه فشار حداکثری
ولی هنوز دونالد ترامپ بر مسند قدرت نشسته و او که اعزام بمبافکنها به نزدیکی آسمان ایران و همچنین حضور ناو هواپیمابر "یواساس نیمیتس" در خلیج فارس را تأیید کرده اصرار بر ادامه فشار حداکثری علیه ایران دارد.
علی هاشم، روزنامهنگار و ناظر سیاسی در مجله "الـ مونیتور" اینچنین نوشته است: «دونالد ترامپ در آخرین هفتههای دوران ریاست جمهوریاش اصرار دارد که مهر خود را بر سیاست آمریکا در خاورمیانه بزند.»
او مینویسد، ترامپ میخواهد که در آخرین روزهای دوران خود تحریمها و فشار بر ایران را به نحوی پیش ببرد که برداشتن آنها توسط جو بایدن سخت باشد. او همچنین در صدد است، به واسطه فعالیتهای دیپلماتیک منطقهای جرد کوشنر، مشاور خود فشار بر ایران را ادامه دهد.
کوشنر در مذاکرات خود در قطر و عربستان سعودی در اوایل دسامبر تلاش کرد، هر دوی این کشورها که تنش زیادی در روابط خود دارند را آشتی داده و توجه آنها را به جبههای مشترک در مقابلشان یعنی ایران معطوف کند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
تزلزل در اعتماد به آمریکا
اگر کشورهای حوزه خلیج فارس روابط میان خود را عادی سازند باز هم معلوم نیست که به موضعی واحد علیه ایران دست یابند.
سینزیا بیانکو از شورای اروپایی روابط خارجی مینویسد، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اگر نتوانند به بازدارندگی نظامی آمریکا اعتماد کنند علاقهای به افزایش تنشها با ایران ندارند؛ بهویژه که در تابستان ۲۰۱۹ آمریکا هیچ پاسخی به حملات احتمالی ایران به نفتکش امارات و تأسیسات نفتی عربستان نداد.
بیانکو مینویسد، در آن زمان این شائبه در کشورهای حوزه خلیج فارس پیش آمد که آمریکا از تعهدات خود در منطقه کاسته و آنها باید دفاع از منافع امنیتیشان را خود به دست گیرند.
از جمله اقداماتی که عربستان و امارات به آن دست زدهاند، گشایش کانالهایی برای مذاکراتی محدود در سطوح پایینتر با ایران است. با این همه، ادامه این ابتکار عملهای دیپلماتیک برای تفاهم کشورهای خلیج فارس با ایران به ضمنانتهای امنیتی بینالمللی نیاز دارد.
بیانکو ادامه میدهد، اما کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر به آمریکا به مثابه یگانه ضامن امنیت خود نمینگرند، بلکه آنها برای نیل به این مقصود به کشورهای دیگری مانند روسیه، چین، کره جنوبی و ژاپن نیز چشم دوختهاند.
آنها به کشورهای اروپایی نیز به عنوان بازیگرانی مینگرند که میتوانند در صورت مهیا بودن شرایط، نقش مثبتی در گفتوگو با ایران بازی کنند؛ بهویژه که کشورهای اروپایی از توانایی تأثیرگذاری بر ایران برخوردارند.