1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهی به زندگی و اندیشه والتر بنيامين

۱۳۹۶ شهریور ۲۹, چهارشنبه

در ميان تمامى روشنفكران دوره "جمهورى وايمار" آلمان و دوره‌ى مهاجرت، تأثیرات "والتر بنيامين" بيش از ديگران به قوت خود باقى است.

https://p.dw.com/p/A7Ss
والتر بنیامین، نویسنده آلمانی
عکس: picture-alliance/akg-images

در ميان تمامى روشنفكران دوره جمهورى وايمار در آلمان (۱۹۱۹ - ۱۹۳۳) و دوره‌ى مهاجرت، تأثیرات والتر بنيامين بيش از ديگران همچنان به قوت خود باقى است. انديشه‌ى راديكال او همچنان چالشگر است و تكانه‌هاى فكرى‌اش تا به امروز بر گستره‌هاى فلسفه، نظريه‌‌هاى سياسى، علوم رسانه‌اى و فرهنگى، تاريخ ادبيات و زيبايى‌شناسى تأثیرگذار مانده‌‌اند.

والتر بنيامين در ۱۵ ژوئيه‌ى ۱۸۹۲ در خانواده‌اى بسيار ثروتمند در برلين بدنيا آمد. نام كامل او "والتر بنديكس شونفليز بنيامين" (Walter Bendix Schönflies Benjamin) بود كه از سه خواهر و برادر، بزرگترين ايشان بود.

پدرش بازرگانى بود كه از راه تجارت سهام و حراج اجناس عتيقه به ثروت قابل ملاحظه‌اى دست یافته بود. كودكى، دوره‌ى مدرسه و تحصيلات دانشگاهى بنيامين، از ديدگاه جامعه‌شناختی، به‌عنوان فرزند يك خانواده‌ى متمول آلمانى‌ يهودى بسيار عادى طى شد. او بعدها در نوشته‌اى زير عنوان "كودكى برلينى در حوالى ۱۹۰۰" با نگاهى ادبى به اين كودكى نگريست، و این كه چگونه با مراقبت و رفاه در خور توجهى در محله‌ی ويلايى برلين به نوجوانى فراروييده بود.

تحصیلات و آشنایی با جنبش جوانان

خانواده‌ى او هم روزهاى مذهبى يهودى و هم مسيحى را محترم مى‌شمردند. پدر و مادر بنيامين مسير مورد علاقه‌اش را برایش هموار ساختند، ولى  بعدها موافق نبودند بنيامين شغلى را برگزيند كه از نظر آن‌ها چندان عادى و درآمدساز نبود.

از همان آغاز تحصيل دانشگاهى بنيامين با نگاهى انتقادى به نظام آموزشى دانشگاهى مى‌نگريست. آگاهى سنجشگر وى از دوره‌ى مدرسه نسبت به نظام سلسله‌ مراتبى معمول ميان دانش‌‌آموز و معلم شكل گرفت؛ نظامى كه خودويژه‌ى فرهنگ و تربيت پروسى حاكم بر جامعه‌ى آن روز بود.

بنيامين از ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۷ را در خوابگاه پرورشى «هاوبيندا» به سر برد، جايى كه رابطه‌اى برابرحقوق ميان دانش‌آموزان و معلمان برقرار بود. در اينجا بود كه او با یک معلم علوم تربيتى به نام «گوستاو وينِكِن» آشنا مى‌شود كه تأثيرى ژرف و درازمدت بر او گذاشت. همين فرد مشوق بنيامين در فعاليت‌هاى آتى‌اش با جنبش جوانان شد. ميان سال‌هاى ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ بنيامين بعنوان هوادار «گوستاو وينِكِن» خواستار اصلاحاتی گسترده‌ در عرصه‌ى آموزش و پرورش شد و در ارتباط با جنبش اصلاح مدارس با نشريه‌ى "Anfang" (آغاز) شروع به همكارى کرد. ولى او پيش از آن نخستين اشعار و مقالات خود را در همين نشريه انتشار داده بود. در همين زمان بنيامين به ابتكار خود محل تجمع و بحث و گفتگويى را به نام "Sprechsaal" را بنا نهاد.

بنیامین در سال ۱۹۱۲ با اخذ ديپلم با انتظارى بالا وارد دانشگاه فرايبورگ شد و در رشته‌ى فلسفه و زبان و ادبيات آغاز به تحصيل كرد. وقتى در سال ۱۹۱۳ در مراسم جشن «جوانان آزاد آلمان» شركت جست، در نوشته‌اى زير عنوان «سكوت جوانى» آزردگى خود را از احساسات ناسيوناليستى و منش نظامى‌گری گروه‌هاى مختلف جوانان به رشته تحرير درآورد. او در سال ۱۹۱۴ سرخورده از انتظاراتش در نامه‌اى به دوست خود مى‌نويسد: «از قرار معلوم دانشگاه محل تحصيل نيست.» هنگامى كه در معلم علوم تربيتى «وينكن» شور و اشتياق به جنگ را دريافت، رابطه‌اش را با او و نشريه‌ى «Anfang» براى هميشه قطع كرد و به اجتماع بحث و گفتگو نيز خاتمه داد.

بنيامين در سال ۱۹۱۵ با "گرسهوم شولِم" آشنا شد و دوستى ميان اين دو تا آخر عمر پايدار مى‌ماند. او تحصيلات خود را به مونيخ انتقال داد و در عرصه‌ى فلسفه از جمله با پديدارشناس "موريتس گايگر" و با شاعر آلمانى "راينر ماريا ريلكه" آشنا شد. در همين زمان كتاب كودكان خود بنام "رنگين‌كمان" را نوشت كه سرشار است از رنگ و شكل‌هاى تخيلى. او پس از كار روى آثارى همانند "نمايش مرثيه و تراژدى"، "اهميت زبان در مرثيه و تراژدى"، زمينه‌‌هاى كار بزرگترى بنام "در باره‌ى زبان به خودى‌خود و زبان انسان‌" را فراهم آورد. اثر "نيكبختى انسان باستان" نيز ثمره‌ى همين دوره بود.

حال علاقه به سفر در بنيامين جان گرفته بود: در سفر ايتاليا، شهرهاى ميلان، ورونا، ويچنزا و ونيز او را شيفته‌ى خود ساختند و سفر فرانسه بازتابى ادبى در يادداشت‌هاى روزانه‌اش یافت.

بنيامين در سال ۱۹۱۷ با "دورا پولاك" ازدواج كرد، زنى كه او را از دوران تحصيل در برلين و جنبش دانشجويى مى‌شناخت. و در همين زمان به ترجمه‌ى اثری از نويسنده‌‌ى فرانسوى "شارل بودلر" پرداخت، به نام "تابلوى پاريسى".

والتر بنيامين رساله‌ى دكتراى خود را در سال ۱۹۱۸ با موضوع "مفهوم سنجش هنر در رمانتيسم آلمان" نگاشت و در همين سال صاحب فرزندى پسر از همسرش شد بنام "اشتفان رافائل". پس از دريافت دكترا در سال ۱۹۱۹ طرح فوق‌دكتراى خود را ريخت و در همين سال با فيلسوف آلمانى "ارنست بلوخ" (۱۸۸۵ - ۱۹۷۷) آشنا شد كه از انديشمندان ماركسيست بود.

نویسندگی در دوره جمهوری وایمار

در دوره‌ى ۱۴ ساله‌ى جمهورى وايمار (۱۹۱۹ - ۱۹۳۳) والتر بنيامين در صحنه‌ى ادبى آلمان جايگاه روشنفكرى را به خود اختصاص داد كه در زمينه‌هاى مقاله‌نویسی و جستارنويسى و نقد كتاب قلم مى‌زد. اگر پايان اين دوره را نقطه‌ى عطفى سياسى در زندگى او بدانيم، آنگاه سال‌هاى ۱۹۲۴/۱۹۲۵ آغاز اين مرحله‌‌ى سياسى است: در اين زمان بنيامين خود را از فعاليت‌ دانشگاهى كنار كشيد و بيشتر به عنوان يك نويسنده‌ى آزاد فعال شد، بطوريكه مجبور گشت بطور منظم و سريع براى بازار ادبى توليد كند. اين وضعيت او ناشى از دو عامل بود: يكى رد رساله‌‌ى فوق‌دكتراى وى و ديگرى بحران و تورم اقتصادى ويرانگر در آلمان. از يكسو نافرجامى بنيامين در پذيرش رساله‌ى فوق‌دكترا راه شغل دانشگاهى را بر روى او بست و از ديگر سو، تورم اقتصادى ثروت پدرى را نيست و نابود كرد، به طوريكه پدر به هنگام مرگ در سال ۱۹۲۶ دارايى ناچيزى از خود برجاى نهاد.

كار نويسندگى بنيامين عرصه‌‌هاى گوناگونى را در بر می‌گرفت و او رسانه‌ها و شكل‌هاى متفاوتى را می‌آزمود. او در روزنامه‌هاى متعدد و ويژه‌نامه‌هاى ادبى و در فرستنده‌هاى راديويى شمار زيادى مقاله و نقد ادبى نوشت و پشت ميكروفون خواند كه هر يك از اين قطعاتِ هر چند كوچك، گوشه‌اى از اندیشه‌های بنيادين وى را طرح مى‌كنند. او به جاى انتشار اندیشه‌هایش در مجله‌هاى تخصصى، با استفاده‌ى خلاق از رسانه‌هاى پراكنده،‌ فلسفه‌ى خود را در همين آثار كوچك بازتاب مى‌داد. در گاهشمار آثار والتر بنیامین كه در پايان مجموعه‌ى آثارش آمده است، تنها در فاصله‌ى زمانى ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳ حدود ۲۲۰ عنوان قطعه‌ى انتشار يافته را مى‌يابيم. او در اين آثار به‌عنوان سنجشگر ادبى يا كارشناس زيبايى‌شناسى ادبى پدیدار نمی‌شود، بلكه او كتاب‌هاى عرصه‌هاى گوناگون علوم انسانى را چنان به نقد مى‌كشد كه از نقد او جستاری طولانى پديد مى‌آيد كه در آن نظريه‌ها و فلسفه‌ى او را مى‌توان يافت. با رد تقاضاى فوق‌دكترای او، كار بر روى آثار فرانتس كافكا به كاری ابدى در زندگى بنيامين بدل مى‌شود.

مهاجرت و مرگ پس از قدرت‌گیری نازی‌ها

قدرت‌گيرى نازى‌ها در آلمان در سال ۱۹۳۳ باعث مهاجرت بسيارى روشنفكران، از جمله والتر بنيامين، از آلمان ‌شد. با مهاجرت به فرانسه او تا آخر عمرش ديگر پايش به خاك آلمان نرسيد. در عين تنگدستى مالى در فرانسه، بطوريكه حتی توان اجاره‌ى يك آپارتمان را نداشت، بنيامين با خستگى‌ناپذيرى شگفت‌انگيزى به كار ادبى خود ادامه داد. او كه از همسرش "دورا" پيش از اين‌ها جدا شده بود، در فرانسه و ايتاليا و دانمارك با دوستان ديرين خود همانند دوركهايمر، آدورنو و برشت ملاقات داشت.

با ادامه‌ى مهاجرت ديگران به آمريكا بنيامين نيز کوشید به دوستان اديب و فيلسوف خود بپيوندد. دولت ناسيونال سوسياليست آلمان در سال ۱۹۳۹ از او سلب تابعيت كرد و شهروندى آلمانى را از او گرفت. و او در حاليكه اميد مهاجرت به آمريكا حتی يك لحظه از ذهن‌اش دور نمى‌شد، براى تأمين زندگى روزمره‌ى خود مجبور بود كتاب‌هايش را، حتی آن نسخه‌هايى را كه براى نقد و بررسى دريافت كرده بود، به فروش برساند. او حتی به فكر آن افتاد که اثر نقاشى‌ای از پل كِلِه را بفروشد كه در تعلق خود داشت. انعقاد قرارداد عدم تعرض ميان آلمان و اتحاد شوروى او را به نگارش تزهاى "درباره‌ى مفهوم تاريخ" برانگیخت.

با آغاز جنگ جهانى دوم محل زندگى بنيامين در فرانسه به محاصره‌ى ارتش نازى در‌آمد. او از اين محاصره جان سالم به‌دربرد و به پاريس گريخت.

در سال ۱۹۴۰ همسر سابق بنيامين، "دورا" کوشید او را متقاعد به مهاجرت به لندن كند. در اين سال بنيامين تقاضاى رواديد براى ايالات متحده‌ى آمريكا کرد. در اين ميان تلاش او براى فرار به سوئيس، به‌دليل پيشروى ارتش آلمان نافرجام ماند و بنيامين به ناگزير نخست به "لورده" و سپس به "مارسى" گریخت، جايى كه براى دريافت رواديد اسپانيا تلاش ورزید. با كوشش پيگير "تئودور آدورنو" ويزاى بنيامين براى آمريكا مهيا شد، ولى مشكل اينجا بود كه او را از فرانسه ممنوع‌الخروج كرده‌ بودند. و همين امر در مرز اسپانيا براى او دردسر ‌آفريد.

بنيامين پاى پياده وارد شهرك مرزى "پورت بو" شد. مرزبانان اسپانيايى به دليل نداشتن اجازه‌ى خروج از فرانسه، از ورود او به خاك اسپانيا براى يك ويزاى ترانزيت ممانعت کردند، و با این حال، به احتمال بخاطر وضعيت وخيم سلامتى‌ بنیامین، به او اجازه دادند شب را در "پورت بو" سپرى كند. بنيامين وارد هتل "دو فرانسيا" شد. مى‌گويند، بسرعت پزشكى را بر بالين بنيامين فراخواندند، زيرا مدت‌ها بود كه از بيمارى شديد قلبى رنج مى‌برد. تا آنجا كه مى‌توان اين رويداد را بازسازى كرد، در آن شب بنيامين با زياده‌گسارى مورفين به زندگى خود پايان داد. نوشته‌هایی كه او در كيف دستى‌اش به همراه داشت تا آنها را به‌سلامت به آمريكا برساند، ناپديد شدند.

اندیشه‌های والتر بنیامین

انديشه‌ى بنيامين معطوف به جوانب مشخص زندگى و تاريخ بود، به طوری که اين انديشه با عزيمت از جزء، پديده‌هاى بزرگ تاريخى را در بر مى‌گرفت. در پس اين انديشه يك فلسفه‌ى تاريخ ديالكتيكى­ ماترياليستى نهفته بود، زيرا بنيامين از اواسط دهه‌ى ۱۹۲۰ ميلادى به نگرش ماركسيستى روى آورد.

ولى نزد بنيامين خاستگاه يهودى وى در فهم مفهوم فرجام‌شناختی و مسيحاباورى تاريخ مؤثر بود، به گونه‌ای که اين نگرش در آخرين آثارى كه او از خود بر جاى گذاشت، يعنى در "تزهايى درباره‌ى مفهوم تاريخ" به روشنى بازتاب مى‌يابند. براى بنيامين انگاشت سنتى از تاريخ، ساخته‌ و پرداخته‌ى طبقه‌ى حاكمه است. تاريخ را به مثابه‌ى رويدادهاى پى‌درپى نگريستن، به معناى تاريخ پيروزمندان را نگاشتن است، زيرا تنها كنش آنها بوده كه فرصت تحقق يافته است. از نظر بنيامين، وظيفه‌ى تاريخ‌دان ”پيوستگى تاريخ را شكافتن” و در ”گذشته‌ها اخگر اميد را شعله‌ور كردن” است؛ اخگرى كه الهام‌بخش تلاش‌هاى طبقه‌ى اجتماعى ستم‌ديده است. تاريخ‌دان بايد آرزوهاى تحقق‌نيافته‌ى مردگان را زنده‌ كند. در اين رابطه بنيامين نيرويى مسيحايى و رستگارانه به عصر حاضر نسبت مى‌دهد: «عصر حاضر مى‌‌تواند بازندگان تاريخ را از شكست‌شان نجات بخشد.»

در دوره‌ى مهاجرت فرانسه بنیامین به عنوان يكى از همكاران آزاد "انستيتوى پژوهش‌هاى اجتماعى" كه جزو مكتب فرانكفورت محسوب مى‌شود، زير نظر دو فيلسوف آلمانى آدورنو و هوركهايمر براى نشريه‌ى اين انستيتو مقالات و جستارهايى مى‌نوشت. به ويژه تئودور آدورنو در نامه‌نگارى‌هايى كه با بنيامين داشت، نظرات بنيامين درباره‌ى هنر و زیبایی‌شناسی را به سنجش می‌كشيد. اين نامه‌نگارى‌ها بعدها پس از جنگ توسط آدورنو انتشار يافتند.

در كتاب راهنمايى كه در سال ۲۰۰۶ در آلمان پيرامون زندگى، آثار و اثرگذارى‌هاى والتر بنيامين در ۷۲۰ صفحه‌ى قطع بزرگ انتشار يافت، تحليل‌هاى بيش از چهل پژوهش‌گر و استاد دانشگاه از چندين كشور پيرامون يكايك نوشته‌های بنيامين را مى‌توان يافت. مجموعه‌اى از تحليل‌ها كه نتيجه‌ى آخرين بحث‌ها و پژوهش‌هاى دانشگاهى تا آن سال است.

پروفسور بوركهارد ليندنر (Burkhard Lindner)، متولد ۱۹۴۳، استاد در رشته‌ى تاريخ، زيبايى‌شناسى و رسانه‌ها در دانشگاه گوته‌ى فرانكفورت گردآورنده‌ اين كتاب و از جمله نويسندگان برخى بخش‌هاى اين كتاب پژوهشى‌ است. اين كتاب راهنما كه در نوع خود بى‌نظير است، اطلاعات دقيقى در مورد زندگى، تمامى شخصيت‌هايى كه بنيامين با ايشان در ارتباط بوده، از ايشان تأثير پذيرفته و يا بر انديشه‌ى ايشان اثرگذار بوده است و نيز فهرستى كامل از آثار وى را در اختيار علاقمندان مى‌گذارد.

 

مشخصات كتاب:

Burkhard Lindner (Hrsg.): Benjamin Handbuch. Leben-Werk-Wirkung. Metzler Verlag, Stuttgart-Weimar 2006.