نوید کرمانی: در عراق، دولت غایب است
۱۳۹۳ مهر ۱۲, شنبهنوید کرمانی، اسلامشناس و روزنامهنگار ایرانی ـ آلمانی که به تازگی کتابی با عنوان "میان قرآن و کافکا ـ یک کشف شرقی ـ غربی" منتشر کرده، در ماه سپتامبر به سفارش مجلهی آلمانی "اشپیگل" به مدت یک هفته درعراق در سفر بوده است. او تجربهها و یادهای خود را در رابطه با جامعهی کنونی عراق، شرایط زندگی و قدرتگیری افراطگرایان سنی "دولت اسلامی" در این کشور به رشتهی تحریر درآورده است.
نوید کرمانی در گفتوگو با خبرنگار بخش آلمانی "دویچهوله" در بارهی مسایل سیاسی ـ اجتماعی این کشور، از دیدهها و شنیدههای خود در این سفر هم یاد میکند و به عنوان مثال در بارهی شرایط زندگی در بغداد میگوید: «من در مدت دو روز و نیمی که در بغداد بودم، ندیدم کسی در کوچه و خیابان بخندد. مردم بسیار عصبی هستند و این مال دیروز و امروز نیست.»
جنگ و دیکتاتوری، عامل اصلی
کرمانی، عامل اصلی این روحیهی عصبی و ناشاد را در رویدادهای فاجعهباری میبیند که در چند دههی گذشته در این کشور رخ دادهاند. او در این رابطه از جمله به جنگ ۸ سالهی میان عراق و ایران، اولین جنگ خلیج در سال ۱۹۹۰، دیکتاتوری صدام حسین که "میگویند بین ۲ تا ۴ و نیم میلیون شیعه را کشته" و حملهی آمریکا در سال ۲۰۰۳ اشاره میکند. به گفتهی این نویسنده، بغداد شهری است که دولت و نیروهای نظامی در آن حضور ندارد و "بزهکاران" حاکمان اصلی آن هستند. او فرهنگ و نشانههای فرهنگی را، نخستین قربانی این هرج و مرج و خشونت میداند و میگوید این وضعیت، بهجز در"چند محلهای که وضع خوبی داشتند"، همهجا دیده میشد.
شهر مذهبمدار
این اسلامشناس، همچنین معتقد است که "بغداد چندفرهنگی سالهای دههی ۱۹۴۰" اکنون به جامعهای بدل شده است که دین و مذهب در آن، تنها عامل همبستگی اقشار مختلف است و «کسی به پیروان مذاهب دیگر کمک نمیکند.» کرمانی در این رابطه از دیدار خود با آیتالله سیستانی یاد میکند که عامل اصلی را سیاست نوری مالکی، رئیسجمهور پیشین عراق میداند. سیستانی به نویسنده گفته است: «مالکی کاملا آگاهانه این روند را تقویت میکرد و پیروان مذاهب مختلف را به جان هم میانداخت تا هرجومرج بهوجود آورد و از این اوضاع شلوغ برای خود به عنوان "ناجیای قوی"، همچون یک صدام جدید، بهرهبرداری کند.»
پیامدهای اجتماعی حکومت "دولت اسلامی"
کرمانی در رابطه با تاثیر حملات و تهدیدهای افراطگرایان سنی "دولت اسلامی" بر مردم عراق میگوید که ظاهرا عربهای سنی این کشور از شیعیان، ایزدیان و مسیحیهای آن که مورد آزار "دولت اسلامی" قرار گرفتهاند، حمایت و دفاع نکردهاند. او از آوارگان ایزدی نقل قول میکند که برای او تعریف کردهاند:«ما صدها سال سابقهی همسایگی با این جماعت داشتیم. ولی تا مجبور به فرار شدیم، آمدند و دار و ندار ما را غارت کردند.»
به نظر کرمانی عدم اعتماد ناشی از چنین برخوردهای آیینی در جامعهی عراق، حتی پس از سرنگونی "دولت اسلامی"، نیز در آن عمل خواهد کرد.