1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نقض حق انسانی بهاییان برای برخورداری از آموزش عالی در ایران

کیواندخت قهاری۱۳۸۶ مهر ۳, سه‌شنبه

تعطیلات تابستانی به پایان رسیده و دانشگاههای ایران دوباره آغاز به کار کرده‌اند. بهاییان اما حق پا گذاشتن در دانشگاه را ندارند، حتا اگر بسیار درسخوان باشند. این تبعیض آشکار به خاطر مذهب در مورد بهاییان اعمال می‌شود.

https://p.dw.com/p/Bjag
آرم دانشگاه تهران
آرم دانشگاه تهران

تاریخ نمونه‌های بسیاری از سخره‌گری را در صفحات خود ثبت کرده است. محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور ایران، روز دوشنبه ۲۴ سپتامبر از دانشگاه کلمبیا در نیویورک امریکا دیدار کرد. پا در یک دانشگاه نهاد و دانشگاه جایی است که به عنوان نهاد گسترنده دانش و رواداری شناخته شده است.

رییس دانشگاه کلمبیا در نطق خود از آقای احمدی‌نژاد به عنوان کسی نام برد که همه نشانه‌های “دیکتاتوری حقیر و سنگ‌دل“ را دارد. محمود احمدی‌نژاد از دانشگاه کلمبیا دیدن می‌کند، و اما خود ریاست دولت کشوری را بر عهده دارد که در دانشگاههایش صداهای انتقادی را خفه می‌سازند. و آنچه باز از نظرها پنهان داشته می‌شود اینکه دانش‌آموزانی را بخاطر دینشان از تحصیلات عالی محروم می‌دارند.

ماده بیست و ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر

“آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل بروی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره‌مند گردند.“ این ماده بیست و ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر است. اما در ایران دین باعث می‌شود که گروهی از این حق محروم گردند.

بنا به گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، امسال سازمان سنجش و آموزش کشور باز صدها دختر و پسر ایرانی را بخاطر آنکه بهایی هستند، از تحصیل دانشگاهی محروم کرده است. سخن از ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر است. این سازمان با انتشار بیانیه‌ای به تبعیض علیه این اقلیت مذهبی اعتراض کرد.

معنای "نقص پرونده"

کسانی که در کنکور سراسری در ایران شرکت می‌کنند، می‌توانند در تاریخی معین به سایت اینترنتی سازمان سنجش و آموزش کشور مراجعه کنند تا از نتایج امتحانی که داده‌اند آگاه شوند. اما حدود ۸۰۰ دانش‌آموز بهایی که امسال به سایت سازمان سنجش مراجعه کردند، با پیامی مشابه روبرو شدند.

آیدا یکی از این دانش‌آموزان است. وی می‌گوید:

“سازمان سنجش کشور اعلام کرد که روز سه شنبه نهم مرداد می‌توانید نتایج کنکور را در سایت سازمان سنجش ببینید. من صبح زود ساعت ۷ رفتم چک کنم که رتبه‌ام چند شده، چون واقعا خوانده بودم و فکر می‌کردم که رتبه خوبی را کسب کنم. ولی وقتی که وارد سایت شدم، دیدم که اسم و فامیل و شماره داوطلبی‌ام را که وارد کردم، بالای صفحه سایت با رنگ قرمز نوشته بود که شما نقص پرونده دارید و یک شماره صندوق پستی به من نشان داده بودند که گفته بودند فورا مکاتبه کنم تا مشکلم را حل کنند. من هم بلافاصله برای آن صندوق پستی سازمان کرج نامه نوشتم و هنوز که هنوز است، دو ماه می‌گذرد و من جوابی نگرفته‌ام.“

"مشکلتان مشکل دین است"

وفا دانش‌آموزی است که تجربه‌ای مشابه داشته است. وفا هم نخست نامه می‌نویسد و جوابی نمی‌گیرد. هر دانش‌آموزی تنها شش روز از زمان اعلام نتایج تا انتخاب رشته وقت دارد: “تقاضای خود سایت سنجش را انجام دادم و نامه نوشتم، منتظر شدم اما جوابی دریافت نکردم، من حضورا به سازمان سنجش رفتم، آنجا پیگیر کارم شدم، نامه دیگری داشتم، که پس از صحبتهای زیادی که در آنجا شد، نامه دوم مرا ثبت نکردند. با آقای درویش، رییس روابط عمومی سازمان سنجش صحبت کردیم و آخر به ما فهماندند که مشکل شما دینتان است که در حقیقت بهایی هستید. من به ایشان گفتم من که جایی فرمی پر نکرده‌ام که بگویم که دینم بهایی است یا هر دین دیگری. گفت که بالاخره ما فهمیده‌ایم و دین شما بهایی است و ما پیگیر کارتان هم هستیم. به ایشان گفتیم که وقت نداریم و از انتخاب رشته می‌گذرد. گفت که نه انشاالله درست می‌شود.“

از انتخاب رشته می‌گذرد و وفا پاسخی دریافت نمی‌کند. به سازمان سنجش تهران مراجعه می‌کند، اما بدون نتیجه‌ای.

آیدا هم در صحبت با رییس دبیرخانه سازمان سنجش کرج، درمی‌یابد که اعلام نقص پروند‌ه‌اش بخاطر دینش بوده است. می‌گوید: “سازمان سنجش که رفتیم خودشان به ما گفتند که مشکلتان مشکل دین است. از ما پرسیدند که دینتان چیست، ما گفتیم بهایی هستیم، گفتند خوب همین دیگر، بخاطر همین است که نقص پرونده دارید. “

پیامد تقسیم‌بندی دین‌ها به رسمی و غیررسمی

در پاسخ به پرسش آیدا که از کجا دانسته‌اند که بهایی است، می‌گویند “از روی شماره‌های کارت ملی‌تان“. نامه‌های اعتراضی آیدا و وفا را ثبت نمی‌کنند. نامه ثبت نشده را که نمی‌توان پیگیری کرد.

قانون اساسی ایران مذهب شیعه را دین رسمی کشور خوانده است. افزون بر این قانون اساسی سه دین مسیحی،‌ یهودی و زرتشتی، اهل کتاب را به عنوان دین اقلیتها به رسمیت شناخته است. مذاهب و ادیان دیگر رسمیتی ندارند. گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد تاکید کرده‌اند بر اینکه در ایران حق آزادی وجدان، عقیده و مذهب رعایت نمی‌شود.

وفا دانش‌آموز جوان، به ایران عشق می‌ورزد، می‌پندارد که قانون اساسی کشورش در اصل حقوق او را حفظ کرده است. می‌گوید: “چند اصل قانون اساسی ایران لااقل برای ادامه تحصیل هست. مثلا اصل نوزدهم قانون اساسی می‌گوید مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند، و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. “اصلهای قانون اساسی ایران کاملا درست است، یعنی هیچ حقی از ما با توجه به قانون اساسی پایمال نشده است. مثلا اصل نود یا اصل سی‌ام نشانگر این است که همه ملت ایران به حق خودشان خواهند رسید، اما متاسفانه من یکی به شخصه فعلا حداقل ادامه تحصیلم چیز شده، ولی انشالله حالا می‌توانم بروم سربازی خدمت کنم برای ایران، برای جامعه خودم، اگر نتوانم تحصیل کنم، سربازی را از ما نگرفته‌اند، انشاالله آنجا می‌روم و برای کشور عزیزم خدمت می‌کنم.“

ناهمخوانی قانون اساسی اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر

اما قانون اساسی ایران حقوق اقلیتهای دینی را حفظ نکرده است، بخصوص حقوق آنانی را که “اهل کتاب“ به شمار نمی‌روند. دکتر محمد سیف‌زاده، حقوقدان و از اعضای موسس کانون مدافعان حقوق بشر، در مصاحبه با دویچه وله در مورد حقوق اقلیتهای مذهبی در قانون اساسی ایران و ناهمخوانی آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر گفت: “به موجب اصل سیزدهم قانون اساسی، ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته‌شده هستند. یعنی سایر ادیان را قانونگذار در قانون اساسی به رسمیت نمی‌شناسد و بعد برابر اصل نوزدهم که می‌گوید، مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند ازحقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها، و اینجا هم دین را نمی‌آورد، بنابراین این ابهام را بوجود می‌آورد. اما این تنها قوانین تبعیض‌آمیز ما در قانون اساسی نیست، بلکه هم در قانون مدنی و هم در قانون مجازاتهای اسلامی تبعیض‌هایی در این مورد وجود دارد که باید در راستای ماده‌ی هجده اعلامیه حقوق بشر که به‌موجب دو فقره میثاق بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شده و درسال ۵۴ به‌تصویب مجلس شورای ملی رسیده است، باید به آن توجه شود و قانون اساسی با سایر قوانین ما در جهت آن اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر تغییر بکند.“

جمهوری اسلامی و قراردهای بین‌المللی

اگر چه قانون اساسی ایران حقوق انسانی برابر برای همه شهروندان ایرانی قائل نیست، اما دولت ایران یکی از امضاکنندگان عهدنامه ضد تبعیضهای نژادی است. ایران این عهدنامه را در زمان حکومت پهلوی امضا کرده و جمهوری اسلامی نیز ملزم به رعایت آن است. طبق قطعنامه‌ای که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۴ صادر کرد، عدم راواداری مذهبی نیز نوعی نژادپرستی به شمار می‌رود. دکتر عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر در این مورد می‌گوید: “هر عاملی که مانع برخورداری از حقوق بشود، آن باید مثل عامل نژادی از طرف مجامع بین‌المللی محکوم بشود و بنابراین با توجه به اینکه یک کشوری مطابق امضایی که کرده، نمی‌تواند عامل نژادی را مانع بهره‌مندشدن از حقوق قرار بدهد، عامل مذهب هم به همین صورت، همچنان که عامل جنسیت، مرد، زن، سیاه، سفید، مسلمان، غیرمسلمان، همه باید از حقوق برابر برخوردار بشوند.“

به گفته دکتر لاهیجی سازمانهای بین‌المللی مدافع حقوق بشردر گزارشهایی که به مجامع بین‌المللی، اعم از شورای حقوق بشر، مجمع عمومی سازمان ملل و اتحادیه اروپا می‌دهند، راجع به انواع و اقسام تبعیضهایی که اقلیت بهایی در ایران قربانی آن هستند صحبت می‌کنند و از جمله محرومیت دانش‌آموزان و دانشجویان بهایی از ادامه تحصیل.

تشدید تبعیض در مورد بهاییان

آقای لاهیجی می‌گوید که وضعیت حقوق اقلیتها از جمله بهاییان، همچون همه آزادیهای دیگر در ایران در دو سال اخیر وخیمتر شده است. دکتر سیف‌زاده نیز در این مورد می‌گوید: “در زمان آقای خاتمی، قسمتی از آن پرسش‌نامه‌های وزارت علوم را حذف کردند، برای اینکه پیروان فرقه‌ی بهاییت هم بتوانند در دانشگاه تحصیل کنند. بنابر آنچه به کانون مدافعان حقوق بشر اعلام شده و نزدیک به شاید ۱۵۰ نامه برای ما آمده است، اینها را در دانشگاه راه نداده‌‌اند،‌ علی‌رغم اینکه قبول شده‌اند، و چند نفری را هم از دانشگاه بنابر آنچه نوشته شده بود اخراج کرده‌اند. خب اینها از حق تحصیل محروم شده‌اند و این نمونه‌ای از حقوق آنهاست. به‌صورت علنی هم آنها حق داشتن مراسم مذهبی خودشان را ندارند و بنابراین این مشکلات اکنون وجود دارد.“

شاید زمانی ...

دو دانش آموز ایرانی،‌ وفا و آیدا دعا می‌کنند که بتوانند از حق تحصیل برخوردار شوند. وفا در باره اینکه در آینده چه خواهد کرد می‌گوید: “در ایران ادامه به زندگی می‌دهم. سعی می‌کنم که حداقل به کشور عزیزم ایران خدمت کنم. در ایران می‌مانم و بالاخره شغلی، کسبی، کاری را در نظر می‌گیرم تا ادامه زندگی بدهم به یاری حق انشاالله. ولی خب نسبت به هموطنانم خیلی چیزها را کم دارم. اما خب ما به خاطر اعتقادمان از چیزی نمی‌گذریم. انشالله خدا خود پشت و پناه ماست و نمی‌گذارد که ناامید از این دنیا برویم. بالاخره به نتیجه خوبی در ایران می‌رسیم. انشاالله که آباد می‌کنیم.“

به آیدا در مراجعه به دیوان عدالت اداری گفته‌اند که چرا شکایت می‌کند، چون جواب او را برای ورود به دانشگاه موقعی خواهند داد که بچه‌های دیگر فارغ‌التحصیل شده‌اند. آیدا مسؤولان و جامعه ایران را به انصاف و عدالت فرامی‌خواند “من فقط دعا می‌خوانم، یعنی تنها کاری که از دست من برمی‌آید دعا خواندن است که انشاالله این مشکل حل شود. ولی اگر یک مقدار انصاف بین مردم رواج پیدا کند، عدالت بین مسؤولین رواج پیدا کند، شاید این مشکل زودتر حل شود.“