نقش و منافع و رویکردهای اسرائیل در بحران جاری سوریه
۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعهبزرگترین چالش اسرائیل این است که در مناقشات کنونی در سوریه بازیکن نیست و نقش مستقیمی ندارد. این به چند دلیل است: اولا بخاطر اینکه اسرائيل هم برای دولت سوریه و هم برای گروههای مخالف بشار ال اسد دشمن محسوب میشود. دلیل این دیدگاه تسخیر تپههای جولان در سال ۱۹۶۷ میلادی است که تا امروز ادامه دارد. اشغال سرزمینهای سوریه یک مقوله ناسیونالیستی فراحزبی و فرادینی برای تمام مردم سوریه است. هر گروه سوری که در حال حاضر با دولت اسرائیل نزدیکی نشان دهد، به اعتبار و مرام خود در بین مردم سوریه ضرر خواهد زد.
دلیل دوم فقدان روابط اسرائیل با شماری از همسایگان سوریه مثل عراق و لبنان و داشتن روابط سرد با همسایگان دیگر سوریه مثل اردن و ترکیه است. هیچ کدام از این کشورها به اسرائیل اجازه دخالت در سوریه چه از نظر سیاسی یا نظامی یا از طریق مرزها یا دستگاه دیپلماسی خود نمیدهند و حاضر به همپیمانی با اسرائیل در این مساله نیستند.
تحت این شرایط، در حال حاضر دولت اسرائیل به جز نقشی مشورتی برای اتحادیه اروپا و دولت آمریکا در مورد مسائل کنونی سوریه، نقش دیگری راجع به مسائل این کشور ندارد. بر اساس این محدودیتهاست که دولت اسرائیل در حال حاضر نقش یک تماشاچی را بازی میکند.
بهرغم وجود این چالش و ادامه بقای دولت بشار ال اسد، وضع کنونی در سوریه از مزایایی برای دولت اسرائیل برخوردار است.
از یک طرف نیروهای سوریه که در سالهای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ میلادی به اسرائیل از طریق مرز میان دو کشور و یا کمک به حزب الله تعرض میکردند، در حال حاضر تحت حملات شدید قرار دارند. تضعیف گسترده اسد، برتری نظامی اسرائیل را در منطقه افزایش میدهد.
از طرف دیگر نا آرامیها در سوریه و کمک اقتصادی دولت ایران به رژیم اسد، این مساله را به یک باتلاق مالی برای دولت آقای خامنهای تبدیل کرده است. دولت ایران روزهای سختی را در اقتصاد خود میگذراند و روزهای سختتری هم در پیش است. ولی دولت ایران این روزها مجبور است صدها میلیون دلار از در آمد نفتی خود را که هم رژیم و هم اقتصاد ایران به آن شدیدا نیاز دارند، خرج دولت سوریه کند. ادامه تضعیف اقتصادی دولت ایران به نفع دولت اسرائیل است چون اقتصاد ایران مسالهای حیاتی برای رهبری در ایران است.
در عین حال به ضررهای سیاسیای که اغتشاشات کنونی در سوریه به دولت ایران و حزبالله میزند نمیتوان بیاعتنایی کرد. حمایت رهبران ایران و حزبالله از دولت بشار ال اسد منجر به صدمهزدن به چهره و موضع حزب الله و دولت ایران در منطقه شده چون بسیاری از مردم عرب ساکن این منطقه ضد سرکوب مردم سوریه و رفتار بشار ال اسد هستند. مخدوش شدن چهره دولت ایران و گروه حزبالله به نفع دولت اسرائیل است.
در عین حال اختلافات بر سر سوریه منجر به تیره شدن روابط بین ایران و ترکیه شد. بهرغم اینکه روابط اسرائیل و ترکیه روزهای سختی را میگذراند، ولی افزایش تنش بین تهران و آنکارا و به خصوص توافق دولت ترکیه برای استقرار سیستم ضد موشکی ناتو در خاک خود به نفع دولت اسرائیل بوده است.
از دیدگاه امنیت فوری اسرائیل، دوری کنونی دولت ایران از حماس هم به منافع اسرائیل کمک کرده است. حماس دور از ایران، حتی اگر هنوز اسرائیل را به رسمیت نشناسد، برای اسرائیل بهتر از حماس نزدیک به دولت ایران است.
اسرائیل تنها وقتی مجبور خواهد شد نقش خود را از تماشاچی به بازیکن تغییر دهد که از خاک سوریه به اسرائیل حمله شود. این سناریو غیرممکن نیست و میتواند تحت دو سناریوی مختلف تبدیل به حقیقت شود.
اولین سناریو این است که رژیم اسد احساس کند سقوطش نزدیک است و برای توجیه حمله گسترده به نیروهای اپوزیسیون به این کار احتیاج داشته باشد. حمله کردن به اسرائیل و به وجود آوردن وضعیت جنگی با کشور خارجی، دولت اسد را قادر خواهد ساخت با استفاده از جو امنیتی جنگ، حملههای گسترده نظامی علیه نیروهای اپوزیسیون انجام دهد.
سناریو دوم سقوط رژیم اسد و ایجاد جنگ داخلی در سوریه است. در میان هرج و مرج چنان جنگی، نیروهایی چون حزبالله، القاعده یا دیگر نیروهای ضد اسرائیل احتمالا خواهند توانست از فقدان کنترل دولتی برای حمله به اسرائیل از درون خاک سوریه استفاده کنند. تحت این شرایط دفاع از قلمرو اسرائیل میتواند دشوار باشد، چون پیدا کردن گروههای مسئول بسیار دشوار خواهد بود و در عین حال هیچ قدرت مرکزی در سوریه وجود نخواهد داشت که با تنبیه کردن آن گروهها از طریق واکنش نظامی، بتواند دولت اسرائیل را متقاعد و از حملات آن کشور به سوریه جلوگیری کند.
وضعیت کنونی در سوریه میتواند به زودی عوض شود و در مدت کمی به یک وضعیت خطرناک برای اسرائیل تبدیل شود. دولت اسرائیل بایستی آماده باشد. تنها آمادگی نظامی کافی نخواهد بود. دولت اسرائیل احتیاج به آمادگی دیپلماتیک هم دارد. بهترین آمادگی بهبود روابط با دولت محمود عباس و دولت رجب طیب اردوغان در ترکیه است، چون این بهبود مناسبات میتواند دفاع اسرائیل از قلمرو خود بر ضد حملات احتمالی از سوریه را توجیه کند.
ولی در حال حاضر و در آینده نزدیک، بهبود روابط اسرائیل با این دو دولت بعید به نظر میآید، زیرا اسرائیل برای رویارویی با این چالش حاضر نیست.