نخستین واکنشها به کابینهی اوباما
۱۳۸۷ آذر ۱۲, سهشنبه
به هنگام دور مقدماتی کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری در ایالات متحده، یکی از اختلافات بارز و پر سروصدا میان سناتور هیلاری کلینتون و سناتور باراک اوباما، مسألهی مذاکرهی مستقیم و بیپیششرط با حکومت ایران بود. خانم کلینتون چنین سیاستی را غیرمسؤولانه و خطرناک توصیف میکرد. حال که او قرار است سمت وزیر امورخارجه را در کابینهی اوباما داشته باشد، این اختلاف چگونه در سیاست خارجهی آمریکا برطرف خواهد شد؟
روزنامهی والستریت جورنال (امروز، ۲ دسامبر) به تیم سیاست خارجی باراک اوباما هشدار میدهد که با حساب ریاضی میتوان تخمین زد که دولت ایران تا اواخر سال ۲۰۰۹ آن اندازه از اورانیوم غنیشده در اختیار خواهد داشت که بتواند یک بمب اتمی تولید کند. والستریت جورنال مینویسد، «خبر خوش برای تیم اوباما این است که با نفت بشکهای پنجاه دلار، به جای بشکهای ۱۴۰ دلار، ایران در برابر فشارهای اقتصادی آسیبپذیرتر شده است.»
اوباما فشارها بر ایران را بیشتر کند!
آیا این آسیب پذیری به میزانی خواهد رسید که دولت ایران از غنیسازی بیشتر منصرف شود؟ برای آنکه این امکان به واقعیت بپیوندد، بنا به نظر والستریت جورنال، تیم سیاست خارجی اوباما باید اروپا را ترغیب کند تا فشارهای اقتصادی بر تهران را افزایش دهد.
برخی از تحلیلگران معتقدند، دلیل آنکه اوباما سیاست خارجی و دفاعی خود را به دست هیلاری کلینتون، رابرت گیتز، و ژنرال جیمز جونز سپرد، آن است که خود او در سال نخست ریاست جمهوری میخواهد بخش عمدهی توجهاش را بر سیاست اقتصادی داخلی متمرکز کند.
انتخاب این سه تن به جهانیان این پیام را میدهد که یک تیم سرشناس و زبده با سیاستی محکم، هدایتگر سیاست خارجی است و شعار «استفاده از قدرت نرم» نباید به معنی مماشات با دشمنان تلقی شود.
اوباما با ایران مذاکره کند!
نیویورک تایمز در سرمقالهی امروز خود (۲ دسامبر) مینویسد که انتخاب هیلاری کلینتون گسست قاطعانهای است از سیاستهای فاجعهبار دیک چینی که از دفتر معاون ریاست جمهوری جورج بوش، بر همهی سیاستهای امنیتی خارجی و داخلی کنترل داشت.
دو ستاد فکری مهم در آمریکا، انستیتوی «بروکینز» (محافظه کار) و «شورای روابط خارجی» (لیبرال) در گزارشی که امروز (۲ دسامبر) منتشر گردیده، به باراک اوبا توصیه میکنند هرچه زودتر و بدون پیششرط مذاکره با ایران را آغاز کند و منتظر نتیجهی انتخابات آیندهی ریاست جمهوری در ایران نماند، زیرا ساختار حکومت ایران یکپارچه است و اینکه چه کسی رئیس جمهور حکومت اسلامی باشد، تفاوتی در سیاست هستهای آن ایجاد نمیکند.