ناکامی ایران در مسابقات ورزشی؛ زنان کلید حل مشکل
۱۳۹۳ مهر ۱۵, سهشنبهایران دههها است که دیگر به قرار گرفتن در سه رده اول آسیا فکر نمیکند. چین، ژاپن و کره جنوبی حاضران رقبای اصلی این سه جایگاه هستند. صرف نظر از چین که به علت شرایط جمعیتی و رشد اقتصادی پایدار سالهای اخیر یک سر گردن از آسیا بالاتر قرار گرفته و در جهان نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد، ژاپن و کره جنوبی رقبای دستنیافتی نیستند.
به جز موضوع مدیریت ورزشی و مسائل اقتصادی که در کوتاه مدت قابل درمان نیستند، ایران با یک مانع خودساخته نیز روبرو است. عدم حضور زنان ایرانی در بسیاری از رشتههای ورزشی یکی از عوامل عمده ناکامی ایران در مسابقات ورزشی است.
چرا ایران چهارم نشد؟
بررسی جدول توزیع مدالها نشان میدهد که چرا ایران برای کسب نتایج بهتر گرفتار موانع خود ساخته است.
قزاقستان در مجموع ۲۸ طلا، ۲۳ نقره و ۳۳ برنز کسب کرد. سهم زنان ورزشکار این کشور ۹ طلا، یازده نقره و هفده بنز بود. این کشور در ورزشهای مختلط هیچ مدالی کسب نکرد.
ایران نیز در مجموع ۲۱ طلا، ۱۸ نقره و ۱۸ برنز کسب کرد که سهم زنان ایرانی دو طلا، هفت نقره و هفت برنز بود. ایران شرکت کنندهای در ورزشهای مختلط نداشت.
این فاصله فاحش وقتی مشخص میشود که نتایج سه تیم چین، کرهجنوبی و ژاپن را نیز بررسی کنیم. مردان چین ۶۷ طلا، ۴۴ نقره و ۳۹ برنز کسب کردند. ورزشکاران زن این کشور ۸۳ طلا، ۶۳ نقره و ۴۱ برنز کسب کردند. در مجموع ۳۶ مدال بیش از ورزشکاران مرد چین. در ورزشهای مختلط نیز چین شش مدال گرفت.
این موضوع برای تیم کره جنوبی کمی متفاوت بود. مردان کرهای ۳۸ طلا، ۴۰ نقره و ۵۲ برنز گرفتند و زنان این کشور ۳۵ طلا، ۲۸ نقره و ۲۹ برنز. در ورزشهای مختلط کره ۱۲ مدال گرفت.
ورزشکاران مرد ژاپنی نیز ۳۳ طلا، ۴۰ نقره و ۴۱ برنز گرفتند و زنان ورزشکار این کشور ۱۳ طلا، ۳۳ نقره و ۳۱ برنز. نه مدال هم در رشتههای مختلط کسب شد.
ورزشکاران زن تایلندی و کره شمالی نیز بیش از مردانشان نشان طلا و همچنین مدال کسب کردند. این دو کشور پس از ایران در جایگاه ششم و هفتم ایستادند.
این آمار و توجه به ترکیب جمعیتی، موقعیت اقتصادی و پتانسیل هر کشور میتواند مؤید این نکته باشد که ایران برای قرار گرفتن در جمع سه تیم برتر چارهای جز توجه بیشتر به ورزش زنان ندارد.
دیدگاه رسمی در مورد ورزش زنان
تا زمانی که ورزشکاران زن اجازه نداشته باشند در بسیاری از رشتهها فعالیت حرفهای انجام دهند، بهبود جایگاه ایران از نظر ورزشی در آسیا و جهان دور از انتظار خواهد بود.
آیتالله خامنهای در توضیح دیدگاه رسمی در جمهوری اسلامی در مورد ورزش زنان در بهمن سال ۱۳۷۷ گفته بود: »من براى عموم مردم از زن و مرد، ورزش متناسب با خودشان را لازم مىدانم. اگر مىگوییم زنان ورزش كنند، یعنى حتماً باید در مسابقات شركت كنند؟ نه. ورزش كنند، مثل اینكه غذا مىخورند؛ مثل اینكه كارهاى روزانهشان را انجام مىدهند؛ مثل اینكه درس مىخوانند.«
وی پیشتر در سال ۷۵ در دیدار با مسئولان ورزشی شرایط و حدود حضور زنان در محیطهای ورزشی را اینگونه تشریح کرد: »محیط ورزش بانوان باید بگونهاى باشد كه حدود اسلامى در آن دقیقا رعایت شود. حدود اسلامى سلیقهاى نیست و آنچه در كشور باید انجام شود تابع سیاستگذاریها و نظر فقهى رهبرى است. در ورزش بانوان تبرج و خود نمایى زن ممنوع است زیرا اگر جامعه به محیطى براى خودنمایى زن تبدیل شود امور جدى جامعه نظیر خانواده، سلامت، عفاف و عصمت جوانان ضربه مىخورد.«
آیا با وجود تداوم این نگاه نمیتوان انتظار داشت که ورزشکاران ایران بتوانند در یک روند مداوم، جایگاه بهتری در جهان و آسیا برای خود بیابند؟