نامه فرمانده سابق سپاه و منازعه اصولگرایان بر سر قدرت
۱۳۸۵ دی ۸, جمعه� آقای محسن رضایی فرمانده سابق سپاه، نامهای را خطاب به اصولگرایان ایرانی نوشت. این نامه، خود گواهی بر افتراقها و صفبندیهای جدید در میان اصولگرایان و منازعه آنها برای قدرت در ایران است.
پس از دستیابی آقای محمود احمدینژاد به کرسی ریاست جمهوری در ایران، اختلافات و جبهه گیریها در میان اصولگرایان ایرانی، تبدیل به بحرانی شد که البته قابل پیش بینی نیز بود. اگرچه بسیاری از سیاستمداران اصلاح طلب روی کارآمدن آقای احمدی نژاد را مترادف با یکدست شدن حاکمیت در ایران و اتحاد کامل اصولگرایان علیه اصلاحات میدانستند، اما تجربه این حاکمیت یکدست نشان از آن داشته که اختلافات در میان اصولگرایان بسیار بیشتر از پیشبینیای بوده که اصلاح طلبان پیش از انتخابات ریاست جمهوری گذشته داشتند.
این اختلافات که با انتقادات مجلس اصولگرا از دولت آقای احمدینژاد آغاز شد اکنون به آنجا رسیده است که آقای محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب نیز ضمن پذیرش افتراق در میان اصولگرایان میگوید:« احتمال تفاهم و توافق در جبهه اصولگرایان بسیار ضعیف است چرا که منافع آنها با همدیگر متفاوت است و تجربه نیز نشان داده که این طیف نمیتوانند وحدت نظر داشته باشند.»
اما چند روز پیشتر آقای محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران نیز در نامهای به اصولگرایان، به انتقاد از سیاستهای آقای احمدی نژاد پرداخت تا صورتی از جبهه بندیها درمیان اصولگرایان را به نمایش گذاشته باشد. آقای رضایی در نامه خود با اشاره به اینکه «مردم در سوم تیر میخواستند که اولا دولتمردان از انفعال در سیاست خارجی بیرون آیند و ثانیا به فکر مردم باشند» نوشته است که متاسفانه دولت جدید در پی نزدیکی به مردم، از نخبگان فاصله گرفته و به دنبال خروج از انفعال در سیاست خارجی نیز به ورطه "ماجراجویی" افتاده است. او بدین ترتیب از اصولگرایان خواسته است تا مواضع خود را از نومحافظه کاران که به زعم او رویکردی افراطی دارند، جدا کنند.
در پی انتشار این نامه، اما سایت "رجانیوز" متعلق به همسر سخنگوی دولت، به انتقاد از آقای محسن رضایی پرداخته و نامه وی را «سراسر مغلطه و مبتنی بر رشتهای تحلیلهای بدون سند و اعتبار» دانسته است. این سایت نزدیک به دولت، همچنین آقای رضایی را متهم کرده که به دنبال «دامن زدن به اختلافات ذائقهای و سلیقهای میان طیفهای مختلف جامعه بزرگ اصولگرایی» است.
جبهه بندیها در میان اصولگرایان که صورتی از آن را در تقابل مجلس و دولت نیز مشاهده میتوان کرد، تا آنجا جدی شده که چند روز پیش آقای احمد توکلی نیز نامهای را در انتقاد از" نفوذ دولت در مجلس" خطاب به یکایک نمایندگان پارلمان نوشته و در کازیه آنها گذاشته است. آقای توکلی در این نامه نوشته است:« حضور بیحساب و کتاب مسئولان اجرایی در راهروها و نهارخوری و نمازخانه مجلس که بدون برنامه پیشین، نماینده را در معرض فشار قرار میدهد، غیرقابل تحمل شده است.»
از سوی دیگر آقای احمدینژاد نیز طی سخنانی در سفر استانی خود به کرمانشاه، نگاه ها را به سمت پارلمان ایران جلب کرد، وقتی که از فشارها بر خود در انتخاب معاونان و وزرایش خبر میداد. یک سایت نزدیک به دولت نیز با اشاره به سخنان انتقادی برخی نمایندگان اصولگرای پارلمان از دولت نوشته است که «افروغ و خوش چهره رویهای را اتخاذ کردند که برای هر فردی که خود را منتسب به تفکر اصولگرایی میداند، مایه بسی تاسف و تعجب است.»
بسیاری از منازعات در میان اصولگرایان اما فارغ از مبانی ایدئولوژیک و سیاسی، و صرفا مبتنی بر منافع اقتصادی- سیاسی دستهها و گروههای کوچک در این جبهه به نظر میآید. بااین حال میتوان طیف بندیها در میان اصولگرایان را اکنون در سه دسته و گروه کلی یعنی "حامیان دولت"، "اکثریت مجلس و حامیان شهردار تهران" و در نهایت "محافظهکاران سنتی" مشاهده کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند که این تقابل درون جبههای اصولگرایان، در میان مدت منافع بسیاری را نصیب حرکت تحولخواهی در ایران خواهد کرد. چراکه هسته سخت و پنهان قدرت در ایران اگرچه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بر مبنای وحدتی درونی به ایستادگی در برابر اصلاحات میپرداخت، اما اکنون در منازعه قدرت و رقابتهای درون جبههای، درحال عرفی شدن است و از وحدت اصولگرایانهاش در برابر حرکت تحول خواهی، فاصله میگیرد. اینچنین است که برخی معتقدند تضعیف اصولگرایان، خود میتواند بهترین عامل برای شدت گرفتن اصلاحات در ایران باشد.
رضا خجسته رحیمی، گزارشگر دویچهوله در تهران