نامه دکتر ملکی به احمد شهید: به ۳۲ سال جنایت شهادت میدهم
۱۳۹۰ شهریور ۱۷, پنجشنبهدکتر محمد ملکی، که در سالهای گذشته بارها زندانی و شکنجه شده است، به احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای ایران نوشت: «من هم یکی از دهها هزار نفری بودم که در مدت ۳۲ سال حکومت جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها حقوق انسانیام از سوی حاکمان قدرتطلب و استبدادی نقض شده و شاهد بسیاری جنایتها در زندانهای ایران بودهام.»
احمد شهید وزیرخارجه پیشین مالدیو در ماه ژوئن امسال از سوی شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد به عنوان گزارشگر ویژه حقوقبشر برای ایران انتخاب شد. وی خواستار اجازه سفر به ایران شده تا بتواند وضعیت حقوقبشر را در این کشور از نزدیک بررسی کند. اما دولت ایران تاکنون به وی اجازه سفر نداده است.
انقلاب فرهنگی یا کودتا؟
دکتر ملکی، در نامه خود از "انقلاب فرهنگی" به عنوان "کودتا" نام برده و نوشته است:«با حمله به دانشگاهها و کشتار تعدادی از دانشجویان همراه با مجروح کردن و دستگیری جمعی از آنها، دانشگاهها را بستند و تعداد زیادی از دانشگاهیان معترض را دستگیر و پس از شکنجههای فراوان اعدام نمودند. شورای مدیریت دانشگاه تهران و شورای عالی دانشگاه با این امر به مخالفت برخاستند، ولی حاکمیت به جای پاسخگوئی تعدادی از آنها از جمله اینجانب را دستگیر و به بهانه مخالفت با امر آیتالله خمینی روانه زندانها کردند. در یک دادگاه غیر قانونی بدون حضور وکیل محاکمه شدم و ابتدا به اعدام و سپس به ۱۰ سال زندان محکوم گردیدم . در این مدت با بیرحمانهترین رفتار از جمله زدن کابل به کف پا و سایر نقاط بدنم، آویزان کردن از سقف، کوبیدن سر به دیوار، زدن مشت و لگد که منجر به نابینائی چشم چپم و شکستگی استخوان مچ دست راستم شد و انواع شکنجهها مواجه بودم. آثار بعضی از آن شکنجهها هنوز روی بدنم باقیست. بعد از ۵ سال، ظاهرا از زندان آزاد شدم ولی ماهها باید هر چند روز یکبار خودم را به دادستانی معرفی می کردم تا مورد بازجوئی قرار میگرفتم که خود نوعی شکنجه بود.»
سلولهای انفرادی یکمتر در دومتر
در دنباله نامه دکتر ملکی میخوانیم: «در سال ۱۳۷۹ به اتفاق دهها فعال ملی ـ مذهبی به بهانه "براندازی" مجددا دستگیر و مدت ۶ ماه در عشرت آباد، یکی از مخوف ترین زندانهای سپاه، در سلولهای انفرادی ۱متر در ۲مترزندانی شدم.... پس از آن، در یک دادگاه غیرعلنی و غیرقانونی محکوم به ۷ سال زندان تعلیقی گردیدم.»
نخستین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی، ضمن اشاره به بیماریهای متعدد و خطرناک خود، داستان هجوم روز ۳۱ مرداد سال ۱۳۸۸ ماموران وزارت اطلاعات را به خانه خود شرح داده و نوشته است: «مرا از بستر بیماری مستقیم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بردند و ۳ ماه در سلول انفرادی زندانی شدم. در بازجوئیها انواع توهین و تحقیر را در حقم روا داشتند و تنها بدلیل نوشتهها و گفتههای انتقادیام، به من اتهام محاربه و توهین به آقایان خمینی و خامنهای وارد ساختند. پس از ۱۹۱ روز زندانی شدن، بهعلت شدت بیماری که در اثر آن چند بار به بیمارستان منتقل شدم، به من مرخصی استعلاجی دادند تا شیمی درمانی ادامه یابد و عمل نصب دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب انجام شود .»
احضار دوباره به دادگاه
استاد بازنشسته دانشگاه تهران، که اخیرا بار دیگر برای ابلاغ حکم به دادگاه احضار شده، در پایان نامه خود، خطاب به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد نوشته است:«من پیرمردی ۷۸ ساله و بیمار هستم، ولی برای تحمل هر حکمی آمادهام، زیرا هدفم مبارزه با ظلم و بیدادگری حاکمان و قدرت بدستان ایران بوده و هست و خواهد بود... من شهادت خواهم داد که در دهه ۶۰ شمسی چگونه زندانیان جوان و دانشجویان اعم از زن و مرد را پس از شکنجه بسیار، ده ده و صد صد هر شب برای اعدام میبردند و آنها به سوی سرنوشت میرفتند و در راه سرود میخواندند. حاضرم حقایقی را که خود در زندانهای نظام ولائی شاهد آنها بودهام برایتان ذکر کنم و پای هزینه آن نیز بایستم.»
JT/MM