نابینایان، عصای سفید و خط بریل
۱۳۸۶ مهر ۲۲, یکشنبهپانزدهم اکتبر، روز جهانی عصای سفید است. عصای سفید را جیمز بیگز انگلیسی برای نخستین بار در سال ۱۹۲۱ میلادی به کار برد. او که بر اثر یک سانحه بینائی خود را از دست داده بود، برای در امان بودن از خطر وسائل نقلیه، به هنگام رفت و آمد در خیابانها از عصای سفید استفاده می کرد.
در سال ۱۹۳۷ دو نیک اندیش آمریکائی بنام دکتر پری و دکتر تن بروک بیانیهای در حمایت از حقوق نابینایان ارائه کردند و مواردی از حقوق اجتماعی آنان را با ضرورت رعایت فرصتهای برابر برای افراد بینا و نابینا مورد بحث قرار دادند. نتیجه این بحث ها در سال ۱۹۵۰ به تدوین قانون عصای سفید و یا روز جهانی ایمنی نابینایان انجامید که در نشست مشترک سازمان یونسکو و شورای جهانی نابینایان به کشورهای جهان ابلاغ شد. در بند، بند این قانون سهیم و دخیل کردن نابینایان در فعالیت های اجتماعی و شغلی با رعایت ایمنی آنها گنجانده شده است.
دو عنصر اصلی فعالیت نابینایان
اما دو عنصر اصلی در ورود نابینایان به فعالیتهای اجتماعی و شغلی سهم دارند: خواندن و نوشتن و عصای بلند. عصای بلند بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان یک وسیله کمک حرکتی برای نابینایان ابداع شد. فرد نابینا یا کم بینا عصا را بهصورت قوس مانند حرکت می دهد و آهسته با نوک آن ضرباتی بر زمین میزند. این عصای بلند به فرد امکان میدهد تا موانع و تغییراتی را که بر سر راهش هستند تشیخص دهد.
اما خواندن و نوشتن نه تنها برای بینایان، بلکه برای نابینایان نیز از اهمیت بسیار بالائی برخوردار است. «هیلتراود بووم» در تحقیقاتی که در زمینه تلاش برای تکوین خطی برای نابینایان انجام داده می نویسد، در قرن چهاردهم میلادی برای نخستین بار در ایران خط قابل لمس برای نابینایان اختراع شد. چهار صد سال بعد «والنتین اوی» که اولین مدرسه نابینایان را در پاریس بنیان نهاد، با استفاده از فشار حروف بر روی کاغذ موفق شد آنها را قابل لمس و قابل خواندن کند. بعدا برای ساده کردن تشخیص حروف، بخشی از آنها را حذف کردند، با این حال خواندن الفبا و حروف همچنان کار بسیار دشواری برای نابینایان بود. تا اینکه «لوئی بری» سیستم جدیدی را ارائه کرد که انقلابی در این عرصه بود.
توانمند شدن نابینایان در نوشتن
بری در سال ۱۸۰۹ در شمال فرانسه به دنیا آمد و در سن سه سالگی در کارگاه زین اسب سازی پدرش دچار سانحهای شد که نابینایی کامل او را در پی داشت. با این حال به مدرسه کودکان بینا میرفت و در نواختن چند آلت موسیقی تسلط داشت.
او در سن یازده سالگی در انستیتوی نابینایان پاریس با «نیکلا باربیر» افسر ارتش فرانسه آشنا شد. باربیر خط رمزی را که از ۱۲ نقطه تشکیل شده و قابل لمس بود، ابداع کرد که به سربازان امکان می داد فرامین رمزی ارتش را حتی در شب هم بخوانند. با تبادل تجربه بین این دو، بری پنج سال بعد در حالی که تازه وارد سن شانزده سالگی شده بود، سیستم شش نقطهای را ارائه کرد که از سه ردیف دو نقطهای تشکیل شده بود.
نابینایان تا آن زمان فقط می توانستند بخوانند، اما مزیت سیستم بریل این بود که نابینایان با این سیستم توانائی نوشتن را نیز بدست میآوردند. بریل در سن چهل و سه سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل بدرود حیات گفت و نتوانست شاهد موفقیت جهانی ابداع خودش باشد.
خط بریل در سال ۱۸۵۴ رسما در فرانسه رواج یافت و در همان سال به زبان پرتغالی نیز راه پیدا کرد. در سال ۱۸۶۶ بود که در آلمان پنج کتاب با این خط منتشر شد و در سال ۱۸۷۹ در کنگره معلمان نابینا که در شهر برلین برگزار شد، خط بریل رسما پذیرفته شد.