موضوع رفع حصر و کمکاری دولت روحانی و اصلاحطلبان
۱۳۹۶ مرداد ۱۳, جمعهدوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی به پایان رسید اما "وعده رفع حصر" او عملی نشد. اکنون وضعیت جسمی هر سه چهره سه منتقد رو به وخامت گذاشته است. آقای کروبی در بیمارستان بستری است و دختران موسوی و رهنورد از وضعت نگرانکننده پدر و مادرشان خبر دادهاند. دولت حسن روحانی از یک سو و "اصلاحطلبان" با نیروی اجتماعی قابلتوجهشان از سوی دیگر، برای پایان دادن به این حصر غیرقانونی چه میتوانستند بکنند که نکردهاند و اکنون چه میتوانند انجام دهند؟
حمیدرضا جلاییپور، جامعهشناس و عضو رهبری حزب "اتحاد ملت ایران" در مقالهای در کانال تلگرام خود به این پرسشها پاسخ داده است. نوشته این کنشگر سیاسی اصلاحطلب را میتوان انتقادی به بیعملی دولت حسن روحانی و اصلاحطلبان در موضوع "مطالبه رفع حصر" دانست.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
به گفته جلاییپور بخش بزرگی از جامعه ایران در جریان اجتماعات بزرگ انتخابات ۱۳۹۶ در سراسر کشور با صدای بلند نشان داده است که مهمترین خواست و شعار سیاسیاش رفع حصر بوده است. روحانی نیز در انتخابات ۹۲ و ۹۶ وعده تلاش برای زمینهسازی جهت رفع حصر را داده است و بخشی از آراء او به امید این تلاش به او داده شده است. با اینهمه محصوران همچنان بهصورت غیرقانونی و بدون حتی یک محاکمهی صوری در حصرند و اوضاع آنها و خانوادههایشان وخیمتر نیز شده است.
روشن نیست که بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز پیشنهاد کدام نهاد یا شخص بوده و در کجا به تصویب رسیده است. قوه قضاییه آن را به گردن شورای عالی امنیت ملی میاندازد، اما این نهاد میگوید هیچگاه چنین مصوبهای نداشته است.
صرفنظر از این که پیشنهاد حصر از کجا آمده و در کجا تصمیمگیری شده، شخص آیتالله خامنهای بر ادامه آن اصرار دارد و در موضوع حصر و رفع آن، همه راهها به رهبر نظام ختم میشود. مشکل دولت روحانی و "اصلاحطلبان" نیز درست در همین جاست. آنها بیعملی خود در حل مشکل حصر را با خودداری از "تقابل با رهبری نظام" توجیه میکنند و مدعیاند این تقابل "پرهزینه و بیفایده" است.
بیشتر بخوانید: "اتمام حجت" فرزندان موسوی پس از "نامساعدتر" شدن حال محصوران
حمیدرضا جلاییپور هم در نوشته خود پرهیز از "تقابل با رهبری نظام" موجه میداند اما میگوید مطالبه رفع حصر میتواند به شیوههایی که بدون ایجاد تقابلِ بینتیجه احتمال رفع حصر را افزایش دهد نیز طرح شود. او میگوید «مثلا اصلاحطلبان شایسته است از رهبری نظام و شورای امنیت کشور مدام سوال کنند که ادامه حصر (که خلاف قانون، اخلاق و مروت و حتی مصالح نظام است) چه سودی به حال کشور دارد؟»
دولت روحانی چه میتواند بکند؟
درباره رفتار دولت در موضوع رفع حصر، اینکه دولت روحانی بگوید ابزار رفع حصر دست دولت نیست به نظر جلاییپور حرف درستی است، ولی کافی نیست. جلاییپور میگوید دولت حداقل دو کار میتواند بکند که تا کنون به قدر کافی انجام نداده است:
* اول اینکه گزارش پیگیریهای خود در این زمینه را به مردم بدهد و صراحتا بگوید که حامی و پیگیر جدی رفع حصر است ولی تا کنون نتوانسته ارکان دیگر را قانع کند. به اعتقاد جلاییپور اگر رفع حصر در اولویتهای دولت قرار بگیرد، همچون برجام، میتواند برای همراه کردن رهبری و میانهروهای نهادهای انتصابی مذاکرات فشرده و مستمر انجام دهد و با خلاقیت سیاسی پیشنهاد بستههای برد-برد جدید احتمال گشوده شدن گره حصر را افزایش دهد.
بیشتر بخوانید: «خامنهای، روحانی و علوی مسئول جان محصورین هستند»
* دوم اینکه حداقل وزارت اطلاعات را بهعنوان مجری حصر ملزم کند حقوق قانونی محصوران و خانوادهی آنها را رعایت کند. به نوشته این کنشگر اصلاحطلب، اخبار دست اول نشان میدهد که جناب مهدی کروبی آنقدر در فشار بوده که به ماموران خود اعلام اعتصاب غذا میکند و پس از آن به بیمارستان انتقال مییابد! یا طبق اظهارات سه فرزند میرحسین حال پدر و مادرشان نگرانکننده است و آنها در طول یک هفته هیچ خبری از آنها نداشتهاند.
کارهایی که جامعه مدنی میتواند انجام دهد
حمیدرضا جلاییپور در ادامه مقاله نوشته است، اینکه نیروهای جامعه مدنی دائم از دولت روحانی تقاضای رفع حصر میکنند کار درستی است ولی کافی نیست. نیروهای جامعه مدنی غیر از پیگیری مذکور میتوانند با هماندیشی و خلاقیت سیاسی دست به ابتکاراتی مسالمتآمیز و قانونی بزنند که "نه به تقابل با رهبری بیانجامد و نه به بیعملی سیاسی در زمینهی رفع حصر".
*اول اینکه «در رسانهها، شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای موبایلی و تریبونهای در دسترس صدای مطالبهی قانونی رفع حصر را بلندتر و صدای تقاضای اجتماعی و مسالمتآمیز برای رفع حصر را افزایش دهیم».
* دوم اینکه «تلاش کنیم در گفتوگو با رهبری، مراجع تقلید، اصولگرایان میانهرو و مدیران سپاه، قوه قضاییه، صداوسیما و شورای نگهبان به زبانی که آنها هم میفهمند به آنها نشان دهیم که تداوم حصر علاوه بر اینکه غیرقانونی و غیراخلاقی و غیرشرعی است، به سود نظام و آنها نیست».
* سوم اینکه «تلاش کنیم هزینههای پرشماری که تداوم حصر برای نظام داشته است را به زبانی که برای حامیان حصر قابل فهم است با آنها طرح کنیم. همچنین برای آنها روشن کنیم که اگر خدای ناکرده برای محصوران در حصر اتفاق ناگواری بیفتد، لکهی سیاهی است که از دامان حامیان حصر پاکنشدنی است و هزینههای حیثیتی زیادی را به نظام تحمیل میکند».