موضوع ایران در سفر بوش به خاورمیانه • مصاحبه
۱۳۸۶ دی ۱۷, دوشنبهرییس جمهور امریکا بوش پیش از آغاز سفرش به خاورمیانه از اهداف خود در این سفر سخن گفت. وی گفت که میخواهد برای برقراری صلح میان اسراییل و فلسطینیان اقدام کند و نیز در مورد تهدیدی که از سوی ایران وجود دارد، هشدار دهد.
در باره انگیزه و اهداف سفر رییس جمهور امریکا به خاورمیانه با پرفسور کریستیان هاکه (Christian Hacke)، کارشناس سیاست امریکا، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بن در آلمان، مصاحبه کردهایم.
دویچه وله: آقای پرفسور هاکه، جورج بوش در آناپولیس اعلام کرد که میخواهد تا پایان دوره ریاست جمهوریاش تا یک سال دیگر برای برقراری صلح بین اسراییل و فلسطینیها میانجیگری کند. بوش یک سال مانده به پایان کارش برای نخستین بار است به عنوان رییس جمهور امریکا به اسراییل و مناطق فلسطینی سفر میکند. به نظر شما تا چه حد بوش واقعگرایانه فکر میکند؟ و در این سفر به چه چیز میتواند دست پیدا کند؟
کریستیان هاکه: فقط میتوان برایش آرزوی موفقیت زیادی کرد. اما با توجه به حدود ۸ سال دوره ریاست جمهوریاش، شک است که چنین موفقیتی عایدش شود. بوش سالها، چه در دوره اول و چه در دوره دوم ریاستجمهوریاش، به مسئله خاورمیانه، به کشمکش میان اسراییل و فلسطینیها، به طور کامل بیتوجه بوده است. کنفرانس چهار هفته پیش در آناپولیس هم در عمل ناموفق بود، و آن هم در حقیقت ابتکار وزیر امور خارجهاش بود. سفر بوش به خاورمیانه هم فقط اهمیت نمایشی دارد. ما از بوش تصاویری در آن منطقه خواهیم دید و این خوب است که به آنجا یک بار سفر میکند. اما تردید زیادی وجود دارد که با توجه به ۷ سال اخیر و نیز با توجه به پیشینه چند دهه کشمکش در آن منطقه، حال بوش بخواهد صلحی در آنجا برقرار کند.
دویچه وله: بوش در آستانه سفرش نطقی رادیویی و مصاحبهای داشته که از آنها میتوان نتیجه گرفت که یکی از موضوعهای مهم سفرش ایران است. بوش گفته که میخواهد نسبت به تهدیدهایی هشدار بدهد که از طرف ایران وجود دارد. به چه کسی میخواهد هشدار بدهد؟
کریستیان هاکه: این واقعا مسئلهای است. احتمالا باید فعالیتهای او را در متن سیاست خارجیاش دید. اول اینکه او میخواهد نامش را در تاریخ ثبت کند به عنوان کسی که موضعی مبارزهجویانه داشته در برابر عراق، و بعد هم در برابر ایران. دوم اینکه بوش میخواهد احتمالا تا حدی به نامزد ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه برای انتخابات امریکا کمک کند. ما میبینیم که سیاست بوش در برابر ایران، هم در خود امریکا بسیار مورد انتقاد است، هم در میان شریکان اروپاییاش، چه برسد به روسیه یا چین، و یک سیاست واحد در جهان غرب، در مفهوم امریکایی آن، به هیچ وجه وجود ندارد و از برخوردهای او حمایت نمیکنند، بلکه پیشنهادهای دیگری هم برای حل مسئله وجود دارند، که البته خیلی بهتر نیستند. اما برخوردهایی که حتی تا تهدید به حمله نظامی پیش برود، وضعیت را وخیمتر میکنند، چه در ایران، چه در کل منطقه.
دویچه وله: سخنگوی وزارت امور خارجه ایران صحبتهای بوش علیه ایران را تبلیغات دانسته و گفته که بوش با تهدیدهای مدامش علیه ایران میخواهد توجه را از شکستهای سیاسیاش در خاورمیانه منحرف کند. این نظر را تصدیق میکنید؟
کریستیان هاکه: به نظر من حرفهای بوش تبلیغاتی نیستند، بلکه احتمالا او به آنچه میگوید عقیده دارد. اما به نظر من کمی در مورد وضعیت و خطر ایران مبالغه میشود. بخصوص اینکه جامعه جهانی و امریکا، و نیز سازمان ملل متحد وسیله و پایه حقوقی آن را ندارند که بخواهند جلوی ایران را برای داشتن برنامه اتمیای غیرنظامی بگیرند. هر کشوری این حق را دارد. مشکل این است که تازه در پایان چنین برنامهای معلوم میشود که آیا این کشور نیات نظامی هم داشته است یا نه. اولش هنوز آدم نمیداند و ممکن است که هدف نظامی هم وجود داشته باشد. ایران عاملی است که حرکاتش قابل پیشبینی است. و نظر من این است که ایران قصد استفاده از اسلحه اتمی را ندارد، بلکه آن را به عنوان وسیلهای میبیند برای ایجاد ترس و همچنین برای دفاع از خود. و این کاری است که کره هم میکند. و در نهایت باید همه این بحث را با توجه به آن دید که اسراییل قدرتی اتمی در خاورمیانه است. و تا زمانی که این عامل دست نخورده باقی بماند، بحث در باره اینکه ایران احتمالا اسلحه اتمی دارد، بحث کاملی نیست.
دویچه وله: بوش قرار است که به چند کشور عربی هم سفر کند. او در مصاحبه اخیرش گفته که اگر ایران به اسراییل حمله کند، امریکا از متحدش دفاع خواهد کرد. همچنین گزارش داده شده که بوش معامله تسلیحاتی میلیاردی با این کشورهای عربی خواهد داشت. فکر میکنید این کشورها حاضر به اتحاد با امریکا علیه ایران خواهند بود؟
کریستیان هاکه: اول اینکه من فکر نمیکنم که کشوری باشد که گمان کند ایران امروز یا در آیندهای نزدیک بخواهد به کشوری دیگر حمله نظامی کند. ما میدانیم که احمدینژاد رییس جمهوری است که دیدی دوستانه به اسراییل ندارد. اما از طرفی حرفهای احمدینژاد بیشتر حالت لفاظی دارد، و به نظر من نگرانیای وجود ندارد از اینکه ایران به اسراییل حمله کند. بنابراین رییس جمهور امریکا به جوی دامن میزند که وضعیت را در خاورمیانه وخیمتر میکند. و در آن میان باید به علائق اقتصادی و نظامیای توجه داشت که میخواهند در این جو کشورهای عربی را ترغیب به خریدن تسلیحات بکنند. به نظر من این محاسبات است که پشت قضیه خوابیده است.
دویچه وله: با این همه، به نظر شما اگر موردی برای حمله نظامی علیه ایران دست بدهد، کشورهای عربی با امریکا متحد خواهند شد؟
کریستیان هاکه: فکر نمیکنم. شاید این کشورها این یا آن محصول نظامی را از امریکا بخرند تا امریکاییها آرام شوند، اما به غیر از آن سیاستی یکدست در برابر ایران نخواهند داشت. برای این کشورها همسایهشان، ایران، مهمتر از کشورهای دوردستی است مثل امریکا.