موسوی: اصلاحگرا و اصولطلب
۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سهشنبهموسوی به پاسداری توامان از ارزشهای اصلاحطلبانه و اصولگرایانه شهرت دارد. او در نامهی خویش به خاتمی نیز راه درست برای جامعهی ایران را، اصلاحات همراه با بازگشت به اصول نامیده است. نخست وزیر ارزشی دههی اول انقلاب، در مصاحبهها و موضعگیریهای اخیر هم، به همین ارزشها استناد کرده است. با این همه، روشن نیست که رویکرد کنونی وی به این ارزشها چگونه خواهند بود.
خاموشی چندین ساله
پارهای ناظران آگاه، غیبت ۲۰ سالهی موسوی از سیاستورزی را چشم اسفندیار او مینامند و مواضع آرمانی او را نشانههای دوری از مهندسی قدرت و واقعیات موجود میبینند. عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی از جمله میگوید: « مهندس موسوی در دو دههی گذشته، ناظر سیاسی بوده، ولی فعالیت سیاسی و مشارکت سیاسی نداشته است. در نتیجه ذهنیت دقیقی از آنچه میگذرد یا میخواهد، ندارد. آرمانهای ایشان به صورت انتزاعی، مانند همهی آرمانها، جذابند، اما حتما در انطباق با عمل به واقعیاتی برمیخورند که از خلوصشان به شدت کاسته میشود.»
نظرات و آرای موسوی در سایتی به نام "کلمه" درج میشوند. علیرضا بهشتی، مسئول این سایت، در توصیف مواضع میرحسین موسوی میگوید: «مردم جامعهی ما در زمینههایی چون عدالت و پایبندی به آرمانهای انقلاب یا تاکید بر هویت ایرانی - اسلامی به اصولگرایی نزدیک هستند و در بحث آزادی، حقوق شهروندی و جلوههای بروز آزادیها به اصلاحطلبی تمایل دارند. بخشی از منافع ملی ما با ادبیات اصلاحطلبان توضیح داده میشود و برخی منافع دیگر با ادبیات اصولگرایی تبیین میشوند. مهندس موسوی برآیند این فرهنگ است.»
اما عباس عبدی، ایدهی پل زدن میان اصلاحطلبان و اصولگرایان را پیشاپیش شکستخورده میداند. به نظر عبدی، هر یک از دو گروه، دهها برابر موسوی قدرت و زمینه دارند و ورود ناگهانی کسی به میدان قدرت به قصد ایجاد تعامل میان آنها، شدنی نیست. عبدی امیدوار است که حضور موسوی در عرصهی انتخابات، واقعیتها را به او نشان دهد و در عین حال به اتخاذ موضعی توسط او بیانجامد که به مطالبات اجتماعی مردم نزدیکتر باشد.
موافقان مهندس موسوی، از اشراف او بر آسیبشناسی مسایل داخلی، منطقهای و بینالمللی میگویند و از حضور بیهیاهو ولی منظم وی در جلسات مشاوره و مذاکره، دفاع میکنند. یکی از نکات مورد تاکید آنان، همکاریهای مستمر مهندس موسوی با دولت هشت سالهی اصلاحات است.
موسوی و جذب جوانان
واجدان حق رای در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران، ۴۶ میلیون نفرند. اکثر رایدهندگان احتمالی، جوانانی هستند که تصوری از ارزشهای آغازین انقلاب ندارند یا حتی مشکلات امروزین را ناشی از طبیعت این ارزشها تلقی میکنند. آیا مهندس موسوی میتواند با اتکاء به این جوانان، سبد رای خود را پر کند؟ عباس عبدی میگوید: « آزادی و استقلال یا معنویت و اخلاق چیزهای بدی نیستند و هیچ جوان امروزی هم از آنها بدش نمیآید. ممکن است منظور آقای موسوی از طرح این مسائل، نوعی اعتراض به فضای کنونی و تحریف عملی این ارزشها باشد. آقای موسوی باید مصداق این ارزشها را به روشنی بیان کند.»
هواداران موسوی تاکید میکنند که وی خوانش جدیدی از ارزشهای انقلاب دارد که منطبق بر تحولات جاری هستند. علیرضا بهشتی از مطالبات تاریخی جامعهی ایران میگوید: « مطالباتی چون آزادی و عدالت و پیشرفت ایران از قبل از مشروطه شکل گرفتهاند و متعلق به نسل خاصی نیستند که بگوییم نسل جوان ایران با آنها بیگانه است.» بهشتی به مناسبات نیکو و تفاهمآمیز نسل جوان با موسوی و سایت "کلمه" اشاره میکند و امیدوار است با انتشار روزنامهی موسوی در اردیبهشت ماه، شناخت عمومیتری از نظرات وی به دست آید.
توجه به نیازهای کنونی
مهندس موسوی در نامهی خود به خاتمی از سعادتی یاد کرده که مردم ایران به راستی مستحق آنند. وی در دوران نخست وزیری خویش، اقتصاد دولتی و کوپنی را اجرا کرد، اما هنوز روشن نیست که شعارها و برنامههای اقتصادی و اجتماعی کنونی او چه خواهند بود. عباس عبدی معتقد است که سیاستهای قبلی مهندس موسوی مربوط به فضای غالب آن دوران بوده و او اگربه فرض روی کار آمدن، در صدد پیاده کردن چنین روشهایی باشد، ساختاری را تقویت کرده که مخل آزادیهای مدنی مردم خواهد بود. عبدی اشاره میکند که موسوی طرفدار آزادی نیز هست، اما موافقت وی با آزادی چارهی کار نیست. به گفتهی عباس عبدی، اگر کسی قدرت دولتی را کاهش دهد، حتی اگر در ذهن خود نیز مخالف آزادی باشد، مآلا به گسترش آزادیهای مدنی در جامعه کمک کرده است.