«موسسات مالی و اعتباری در ایران خون میمکند»
۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعهموسسات مالی اعتباری در ایران کار را از حد گذراندهاند. مردم از دست آنها عاصی شدهاند. گاهی تا بالای ۳۰ درصد سود میگیرند.» محمدتقی رهبر، رئیس فراکسیون روحانیون مجلس ایران با گفتن این جملات از "مکیدن خون مردم توسط موسسات مالی و اعتباری" خبر داده است. به نقل از سایت تابناک، محمد تقی رهبر جمعه ۲۴ دیماه ۱۳۸۹ گفته است: «خون مردم به اسم موسسه مالی اعتباری و به اسم "امام هشتم"، بسیج، سپاه و نیروی انتظامی مکیده میشود.» به گفته این نماینده مجلس، « موسسات مالی و اعتباری نه قوانین مجلس ایران را رعایت میکنند و نه به تذکرات بانک مرکزی ایران توجه میکنند. آنها کاملا خودسرانه عمل میکنند.»
مهمترین موسسات مالی و اعتباری در ایران متعلق به نهادهای نظامی هستند. موسسه مهر که نام قبلی آن موسسه مالی و اعتباری بسیجیان بود، متعلق به سپاه پاسداران ایران است و موسسه قوامین متعلق به نیروی انتظامی ایران، ۲ موسسه بزرگ مالی و اعتباری هستند که برای فعالیتهای مالی خود تابع قوانین بانک مرکزی ایران نیستند.
ماهیت موسسات مالی و اعتباری چیست؟ ابعاد این موسسات مالی اعتباری در ایران چهقدر گسترده است؟ حسن منصور اقتصاددان و استاد دانشکده عالی اقتصاد و بازرگانی پاریس در پاسخ به این سوال به دویچه وله میگوید:« تعداد این موسسات در ایران بالاتر ا ز ۱۹ هزار فقره و با سرمایههای صدها میلیاردی گزارش شده است. یکی از مهمترین آنها مؤسسهی قرضالحسنهی بسیجیان است که در سال ۱۳۶۱توسط سپاه تأسیس شد و بعد به مؤسسهی مالی و اعتباری مهر تبدیل شد. بعد از آن هم موقعیت بانکی بهدست آورد. با این کار هم عملیات غیرقانونی و نامشروع خود را میپوشاند و هم اینکه ثروت اندوخته شده از بهرههای ۳۵ یا۴۰ درصدی را پاک میکند و از امکانات بانک مرکزی بهرهبرداری میکند.»
موسساتی انحصاری و بدون نظارت
هشدار نماینده مجلس ایران درباره گرفتن جریمه بالا یا همان به اصطلاح دیرکردی است که پرداختکنندگان وام باید به موسسات مالی و اعتباری بپردازند. اما نحوه تعیین دیرکرد اقساط وامها وقتی موسسات مالی و اعتباری از سیستم بانک مرکزی تبعیت نمی کنند، چگونه تعیین میشود؟ حسن منصور می گوید: «دست این موسسات باز است. چون در موقعیت انحصاری قرار دارند و رقیبی در برابرشان وجود ندارد. تمام نرخها را خودشان تعیین میکنند. بالاتر از اینها چون عموماً زیر نظر نهاد رهبری هستند، حساب و کتابی هم به دولت تحویل نمیدهند، مالیاتی هم نمیپردازند و مراکز مسئول اقتصاد ملی نیز به اینها نظارتی ندارند. به این ترتیب به عنوان قوای کاملاً آزاد و مافوق قانون در کشور عمل میکنند و تبدیل شدهاند به نهادهای مالی و سرمایهگذاری بسیار بزرگ که در حد بانکهای بزرگ جهانی عمل میکنند، بیآنکه حتی نامشان بانک باشد و یا مسئولیتهای بانکها را بر عهده داشته باشند.»
اما آیا با تحریم بانکهای دولتی ایران، موسسات مالی و اعتباری خواهند توانست نقش بانکهای تحریم شده را در نقلوانتقال پول از ایران به خارج از ایران یا برعکس بازی کنند؟ حسن منصور می گوید: «مؤسسات یا دولتهایی که نظام بانکی ایران را تحریم کردهاند، متوجه این کانالها هستند. در نتیجه، ایران در نقل و انتقال ارز دچار مشکل خواهد بود. این تحریمها تشدیدتر هم خواهند شد. از این کانالها نمیشود تحریمها را دور زد. شانس اینکه این مؤسسات ظاهراً غیروابسته به دولت بتوانند نقل و انتقال بانکی انجام بدهند، بسیار بسیار محدود است و محدودتر هم خواهد شد.»
شکست بانکهای خصوصی از موسسات مالی و اعتباری
استاد دانشکده عالی اقتصاد و بازرگانی پاریس از شکست بانکهای خصوصی ایران در مواجهه با موسسات مالی و اعتباری میگوید:«بانکهای خصوصی در برابر اینها، توان مقابله ندارند. همین چندی پیش بود که بانک پارسیان از مؤسسهی مالی مهر شکست خورد و واگذاری اعتبارهای سابکو، سازهگستر و… از اختیار بانک پارسیان بیرون رفت و در انحصار موسسه مالی اعتباری مهر قرار گرفت.»
حسن منصور با اشاره به انتخابات دور دهم ریاست جمهوری از "خیز بزرگتر" موسسات مالی و اعتباری میگوید:«این مؤسسهها با انتخاب اخیر آقای احمدینژاد توانستند چنگشان را به تمام رگههای حیاتی اقتصادی ایران بیندازند. از جمله توانستند مخابرات ایران، فولاد مبارکه، تراکتورسازی تبریز، شرکت سرمایهگذاری توسعهی صنعتی، داروسازی جابربن خیام، معدن انگوران و دهها شرکت بزرگ را در اختیار خودشان بگیرند.»
حسین کرمانی
تحریریه: مهیندخت مصباح