موزه آشویتس جایی برای کند شدن حافظه تاریخی انسانها نمیگذارد
۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه
۲۸ آوریل، روز بزرگداشت قربانیان آلمان نازی است. در نزدیکی اردوگاه کار اجباری آشویتس - بیرکناو موزهای برپاست که صحنههای این جنایات را در خود ثبت کرده است. اردوگاه آشویتس - بیرکناو در خاک لهستان، بزرگترین محل نابودی یهودیان بود. از۵/۶ میلیون یهودی که در این دوره قربانی شدند، نزدیک به ۱ /۱ میلیون نفرشان در این مکان کشته شدند. اما قربانیان تنها یهودی نبودند، هزاران سینتی و روما (کولی)ها، اسرای جنگی لهستان و شوروی سابق نیز در اینجا سربهنیست شدند.
آنچه پژوهشگران با دقت جمعآوری و در موزه آشویتس حفظ کردهاند، بر حافظه بیننده برای همیشه نقش میبندد. در پشت ویترینهای شیشهای، صدها چمدان، با نام صاحبانشان، کفشها، یک جفت صندل دخترانه قرمز، روسری و ماهیتابه و شیرجوش دیده میشود؛ وسایلی که خاطرات آن دوره را در خود برای همیشه منجمد کردهاند.
در ساختمانی دیگر، ویترینی دیگر، کوهی از موی سر انسانها، نزدیک به دو تن! راهنمای موزه به دویچهوله میگوید: «این موها در کیسههای زباله یافت شدند». حالا دیگر رنگ موها قابل تشخیص نیست. بلوند، خاکستری، سیاه یا قهوهای و نگاه بازدیدکنندگان بر آنها خیره میماند. آنها را پس از مرگ از سر قربانیان تراشیدهاند.
بسیاری از بازماندگان نمیدانند با این موها قرار بوده چه کار کنند، ولی به دویچهوله میگویند: «این ممکن است مال مادرم، همسرم یا خواهم باشد.» برخی معتقدند، این موها هم از اعضای بدن قربانیان به حساب میآیند و باید دفن شوند.
آشویتس، زبان گویای مردگان
اردوگاه کار اجباری آشویتس - بیرکناو، در یک کیلومتری موزه یادشده قرار دارد. تنها چند ساختمان آن قابل بازدید است. بقیه ساختمانها در وضعیتی هستند که ممکن است بر سر بازدیدکننده خراب شوند. بودجهای برای حفظ این محل وجود ندارد.
در سال ۲۰۰۹ "انجمن آشویتس بیرکناو" پایهگذاری شد. این انجمن برای حفاظت و مرمت اردوگاه کار اجباری از اروپا و آمریکا و همهجای دنیا تقاضای کمک مالی کرد. ۱۲۰ میلیون یورو وعده داده شد. آلمان قول ارائه نیمی از آن را داد. دیگر کشورهای اتحادیه اروپا، آمریکا و حتی ترکیه وعده کمک دادند. پنج سال از آن زمان گذشته و هنوز نیمی از پول وعده داده شده نیز جمعآوری نشده است و آشویتس هر روز بیشتر به مخروبه تبدیل میشود.
بر ریلهایی که تا داخل اردوگاه کشیده شدهاند، صدها هزار نفر به کام مرگ برده شدهاند. از کسانی که آشویتس را زنده ترک کردهاند، شمار کمی باقی ماندهاند. یکی از آنها پیرمردی است که با اشاره دست میگوید :«اینها کورههای آدم سوزی شماره ۴ و ۵ است.» بیشتر بخوانید
یاسک سیلینیویچ حالا ۸۷ ساله است. او سخت میشنود و قوز میکند. سیلینیویچ ساختمان ثبتنام قربانیان را نشان میدهد؛ جایی که هر انسان تبدیل به یک شماره میشد. او تعریف میکند که چطور مجبور شده در ساختن این ساختمان کمک کند. سیلینیویچ که در آن زمان هنوز ۱۸ سالش نشده بود میگوید: «اینجا برایم مانند قبر است.» او میداند که از معدود بازماندههاست. زمانی که او و اندک بازماندگان هم دیگر نباشند چه خواهد شد؟
پاول ساویسکی، سخنگوی مطبوعاتی این محل میگوید: «زمانی که دیگر بازماندهای نباشد که خاطراتش را بگوید، خیلی چیزها در اینجا تغییر میکند.» او اضافه میکند: «یک نمایشگاه دائمی در حال آماده شدن است. این نمایشگاه را بازماندگان ساختهاند و متعلق به دهه ۵۰ است.» به عقیده او، نمایشگاه باید بیشتر نمایش سرنوشت شخصی افراد و همینطور نگاه کسانی که دست به جنایت زدند باشد.
پاول ساویسکی اعتقاد دارد که از همه مهمتر علاقمند کردن جوان به تاریخ آشویتس است. در سال ۲۰۰۹ صفحه فیسبوک آشویتس باز شد؛ صفحهای که ۱۰۰ هزار بار "لایک" خورد. هرچند که "لایک" زدن برای چنین مکانی خوفناک است.
با این همه در قیاس با بازدید از صفحه فیسبوک بازدید از موزه نقشی بس تعیینکنندهتر دارد. به قول ساویسکی، بر اینجا مرگ سایه انداخته، اما اینجا زبان گویای سرنوشت قربانیانش است؛ چمدانها، کفشها، موها... بر حافظه نقش میبندد؛ نقشی که با یک کلیک در فیسبوک پاک نخواهد شد.