مهدی خزعلی: تاریخ مصرف احمدینژاد تمام شده است
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبهعزل سه وزیر توسط احمدینژاد در حالی صورت گرفت که پیشتر نمایندگان مجلس ایران از عقبنشینی محمود احمدینژاد از مواضع قبلی خود درباره ادغام وزارتخانهها خبر داده بودند. پیشتر گفته شده بود احمدینژاد نظر مجلس و شورای نگهبان را درباره چگونگی ادغام وزارتخانهها پذیرفته است.
در اختلاف میان محمود احمدینژاد و مجلس پیرامون ادغام وزارتخانهها، شورای نگهبان جانب مجلس را گرفت و اعلام کرد وزرای جدید باید به مجلس معرفی شده و رای اعتماد بگیرند.
مواضع مجلس و شورای نگهبان موجب شد برخی وزرایی که در پی ادغام چهار وزارتخانه خداحافظی کرده بودند، به سر کار خود بازگردند. اما روز شنبه (۲۴ اردیبهشت) محمود احمدینژاد در نامههایی جداگانه به سه وزیر نفت، صنایع و رفاه پایان ماموریت آنها را رسما اعلام کرد.
سایت خبری "فرارو" در گزارشی با اشاره به توافقهای پیشین صورت گرفته بین مجلس، دولت و شورای نگهبان درباره ادغام وزارتخانهها نوشته است: «ناگهان محمود احمدی نژاد با صدور سه نامه تمام این اظهارنظرها را باطل کرد.»
احمد توکلی، نماینده مجلس ایران، در واکنش به اعلام خداحافظی احمدینژاد با سه وزیر خود گفته است: «در قانون اساسی چيزی به اسم پايان ماموريت وزرا وجود ندارد. رئيس جمهور وزرا را عزل كرده است. عزل اين سه وزير خلاف قانون نيست، اما خلاف مصلحت ملی است.»
دکتر مهدی خزعلی، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با دویچه وله به ادامه یافتن اختلافات طرفداران دولت و طرفداران آیتالله خامنهای اشاره میکند و معتقد است دولت دهم "سقوط" خواهد کرد.
بشنوید: گفتوگو با مهدی خزعلی
دویچهوله: آقای خزعلی، با عزل سه وزیر توسط آقای احمدینژاد، آیا میتوان گفت که بحث ادغام وزارتخانهها به نوعی پایان یافته است؟
مهدی خزعلی: کار احمدینژاد در عزل سه وزیر نشان میدهد در دعوایی که شروع کرده و البته آقای مشایی هم دارد دعوا را اداره میکند، ایشان مصر است که نقش یک مخالف را بهطور جدی بازی کند.
دعوا شدت خواهد گرفت، اما عزل سه وزیر کار عاقلانهای نبود. خارج از تدبیر بود. به این جهت که ایشان سه ظرفیت وزرای خود را برای استیضاح، عزل یا استعفا از دست داد. احمدینژاد اگر صبر میکرد و بعد از ادغام وزارتخانهها وزیر معرفی میکرد، از سهمیهی آن وزرایی که تا حد نصف میتوانند استیضاح یا عزل شوند یا استعفا بدهند، استفاده نمیشد.
اما با کاری که ایشان امروز کرد، عملا سه وزیر را عزل کرد، یک وزیر هم که قبلا استیضاح شده بود، در نتیجه سهمیهی چهار وزیر او تمام شد. بعد از ادغام، ۱۷ وزارتخانه وجود خواهد داشت. یعنی ایشان ۹ سهمیه بیشتر نخواهد داشت و برکناری وزیر نهم به هر دلیل از لحاظ قانون موجب سقوط کابینهی ایشان خواهد شد.
ایشان باید بداند که با چنین حرکت نابخردانهای، خود را به مرز سقوط نزدیک کرد. کافی است بعد از اینکه تعداد وزارتخانهها به ۱۷ وزارتخانه کاهش یافت، چهار وزیر دیگر در حمایت از جناح آیتالله خامنهای استعفا دهند و دولت سقوط کند.
بعد از موضوع آقای مصلحی وزیر اطاعات، اختلاف بر سر ادغام وزارتخانهها پیش آمد. ارزیابی شما دربارهی ادامهی اختلاف میان اصولگرایان چیست؟
اختلافی که الان بروز کرده است را از شش سال پیش پیشبینی میکردیم، این اختلاف واقعی بود. آنها باور نمیکردند که احمدینژاد در قامت یک مخالف رای آورده و در قامت کسی که تمام مدیران بعد از انقلاب را زیر سئوال برده و با شعار "دزدگیر ۲۰۰۵"، همه را دزد خوانده روی کار آمده است. نمیخواستند باور کنند تا آرای ایشان را در سال ۸۴، مصادره به مطلوب کنند و بگویند این آرا، آرای ما بوده است.
اما واقعیت این است که اکثر کسانی که در سال ۸۴ به احمدینژاد رای دادند، کسانی بودند که میخواستند توسط ایشان نظام را ساقط کنند. امروز این مسئله دارد خود را نشان میدهد. این اختلاف تمامشدنی نیست و اگر کسی از اصولگرایان خوشبین و یا خوشخیال باشد که این اختلاف تمام میشود، باید گفت این اختلاف ادامه خواهد داشت. معتقدم آقای احمدینژاد نمیتواند ادامه بدهد و دولت دهم سقوط میکند.
در بارهی سرنوشت آقای احمدینژاد و گروه ایشان چه فکر میکنید؟ آیا ایشان تا پایان دوران ریاست جمهوری در مقام خود باقی میمانند، یا آنطور که برخی تحلیلگران میگویند، تاریخ مصرف آقای احمدینژاد به پایان رسیده است؟
تاریخ مصرف ایشان تمام شده ولی ایشان هنگام غرق شدن خود میخواهد کسانی را هم با خودش پایین بکشد. الان جنگ بر سر این است که کسانی بمانند و با ایشان پایین نروند.
به چه دلیل، فکر میکنید که ایشان تا پیش از پایان دوران ریاست جمهوری، برکنار میشود؟
من پیشگو نیستم. از آن جنگیرها و رمالهایی که آقایون دارند ندارم و با آنها ارتباط ندارم. واقعیت این است که انتخابات بعدی در سال ۹۰، برای فتح سنگر مجلس است. از ابتدا هم روشن بود که احمدینژاد به آنچه در سال ۸۸ به دست آورد کفایت نمیکند و میخواهد مجلس را تصرف کند. از اینجا درگیری شروع شد. آنهایی که میخواهند نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنند یا اصلاح کنند باید بدانند که آقای احمدینژاد در راستای براندازی حرکت کرده و حرکت خواهد کرد. فکر میکنم از ماه خرداد سال ۹۰ به بعد شیب اختلافات بالا میگیرد، شتاب میگیرد و این قصه در شهریور ماه نتایج خوبی خواهد داد.
وظیفهی جنبش سبز در شرایطی که دعوا بین طرفداران احمدینژاد و طرفداران آیتالله خامنهای بالا گرفته، چیست؟
باورهای ما در جنبش سبز پذیرفتن تکثر است و اینکه به دنبال دمکراسی برویم. از این دو جناح دمکراسی بیرون نمیآید. از تفکر این آقایان در دو طرف اصولگرایان، چه باند احمدینژاد و چه باند مقابلش، دمکراسی درنمیآید.
باید روشنگری کرد و به نوعی دمکراسی برسیم که تمام افراد را با تمامی اندیشهها، در کشور عزیزمان جای دهیم و همه بتوانند آزادانه نظرشان را بدهند.
حسین کرمانی
تحریریه: مصطفی ملکان