ملکه نروژ مهمان دختر توئیترنویس ایرانی
۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعهبعدازظهر جمعه، ۲۲ ژوئیه سال ۲۰۱۱ میلادی، انفجاری شدید مرکز شهر اسلو پایتخت نروژ را لرزاند. کمی بعد، در جزیره تفریحی اوتویا در حاشیه شهر اسلو، یک نروژی ملبس به لباس پلیس صدها جوان را به رگبار بست. مسئول هر دوی این حادثههای فاجعهبار یک مرد ۳۴ سالهی نروژی بنام آندرس برینگ برایویگ بود. انفجار اسلو جان ۷ نفر را گرفت و در جزیرهی اتویا دستکم ۸۰ جوان بیگناه قربانی شدند.
اولینبار بود که یک واقعهی تروریستی با این ابعاد شدید در کشور آرام نروژ که به ندرت در سرخط خبرها قرارمیگیرد رخ میداد. آندرس برینگ برایویگ که از مسلمانها متنفر است و عقاید شدید نژادپرستانه دارد، هدف خود از این اقدام تروریستی را «پاک کردن وطن از نژادهای پست و چپگراها» و مبارزه با فرهنگهای غیر اروپایی عنوان کرده بود.
این فاجعهی تروریستی، زنگهای خطر را در جامعهی نروژ به صدا درآورد؛ جامعهای که هرچند از ویژگی مثبت چندفرهنگی برخوردار است، اما افرادی را نیز در خود جای داده که به شدت نژادپرست یا از دیگر ادیان و ملیتها هراسان هستند و با نگاهی افراطی در مواجهه با تنوع فرهنگی و مذهبی به شیوههای خطرناک متوسل میشوند.
دعوت به نوشیدن یک فنجان چای
نگرانی از گسترش دیدگاههای نژادپرستانه و هراس از آیین و مذاهب دیگر، «مرکز ضد نژادپرستی نروژ» را ترغیب کرد که کمپینی برای مبارزه با نژادپرستی و کمک به شناخت فرهنگها و مذاهب دیگر در جامعهی نروژ به راه بیاندازند.
«وقت نوشیدن چای» نام رسمی این کمپین است. «مرکز ضدنژادپرستی نروژ» میگوید بررسیها نشان داده است که هرچقدر فرهنگهای مختلف بیشتر از یکدیگر و از آیینها، رسوم و عادات روزمرهی همدیگر بدانند، نژادپرستی کمتر شده و احساسات غلیظ رادیکال دربارهی دیگر گروهها و فرهنگها، کمرنگتر میشود. این مرکز میگوید نتایج یک تحقیق نشان داده است که بیشتر نروژیها از مسلمانان بیشتر از تغییرات آب و هوایی و مسالهی گرمایش زمین و اثرات مخرب آن هراسانند و این برای ۴ درصد جمعیت با ریشههای مسلمان این کشور، نگرانکننده و خطرناک است.
در کمپین «وقت نوشیدن چای»، از خانوادههای مسلمان ساکن نروژ درخواست شده است که نروژیهای غیرمسلمان را به صرف چای به خانههای خود دعوت کنند و از نروژیها میخواهند که مسلمانان و دیگر گروههای اقلیت را برای صرف چای بعدازظهر به خانههای خود دعوت کنند تا با پیشینهی فرهنگی، عادات و رسم و رسوم یکدیگر بیشتر آشنا شوند.
این کمپین میخواهد با تصویر کلیشهای و یکسویه از گروههای اقلیت و بهویژه مسلمانان در رسانهها مبارزه کند و نروژیها را با زندگی روزمره و آداب و رسوم مسلمانان ساکن کشور خود آشنا سازد. هدا طای، دختر مسلمانی که یکی از بنیانگذاران کمپین «وقت چای» است، میگوید: «زندگی روزانهی این همه مسلمان در نروژ از چشم دور است، ما نمیخواهیم مدام روی این مانور دهیم که مردم معمولا با پیشداوری دربارهی یکدیگر قضاوت میکنند، به جای آن ترجیح دادیم در این کمپین روی دلایلی تاکید کنیم که چرا نباید با پیشداوری و براساس باورهای کلیشهای با موضوعات و گروههای مختلف برخورد کرد و مواجه شد.»
«وقت نوشیدن چای»، توجه هزاران نروژی را به خود جلب کرده است. بیش از ۲۵ هزار کاربر صفحهی «فیسبوک» این پروژه را لایک کرده و خیلیها شروع به ارسال دعوتنامه برای همسایهها و همکلاسیهای مسلمان یا نروژی خود کردند. وبلاگنویسهای نروژی، وبلاگنویسان مسلمان ساکن کشور خود را برای صرف چای به کافه یا خانههای خود دعوت کرده و عکسهای این دیدارهای دوستانه را در شبکههای اجتماعی و وبلاگهای خود منتشر کردند.
توئیتی که ملکه و شاهزاده را برای صرف چای دعوت کرد
مینا، دختر جوان ایرانی که یکی از هزاران کاربری است که صفحهی «فیسبوک» کمپین «وقت صرف چای» را لایک کرده است، چند روز پیش در صفحهی «توئیتر» خود توئیتی نوشت و گفت حالا که دعوت برای صرف چای و آشنایی با فرهنگها و رسوم هم رایج شده است، او هم از ملکه سونیا و عروس ایشان مت ماریت برای صرف چای به خانه شان دعوت میکند.
مینا وقتی این توئیت را که بیشتر با قصد شوخی بود نوشت، فکر نمیکرد چند روز بعد از دفتر ملکه با خانهی آنها تماس گرفته شده و به دعوت چای او پاسخ مثبت داده شود. در یک روز سرد برفی، ملکه سونیا و عروسش برای صرف چای وارد خانهی مینا شده و مادر او افسانه آدمپور، به همراهی فرزندان و نوههایش از ملکه و شاهزاده با شیرینیهای ایرانی از زولبیا و بامیه تا رولت خامهای و انار دان کرده و چای ایرانی پذیرایی کرده است.
عکسها و فیلم کوتاهی که از این میهمانی عصرانه در خانهی یک خانوادهی مسلمان ایرانی در نروژ تهیه شده است حالا تیتر یک رسانههای نروژ شده است و کمپین «وقت نوشیدن چای» آنقدر موفق شده است که دولت نروژ هزینههای مالی آن را تقبل کرده است. دولت برنامههای تشویقی در مدارس و دانشگاهها سازماندهی کرده است تا جوانان ۱۶ تا ۲۶ سالهی بیشتری جذب این کمپین شوند و از معلمها و اساتید دانشگاه خواسته است تا در کلاسهای درس اهداف این کمپین را توضیح داده و شاگردان خود را تشویق کنند تا به کمپین پیوسته و سعی کنند بیشتر دیگر فرهنگها و مذاهب را بشناسند.
بعد از تخصیص بودجهی دولتی برای اهداف این کمپین، فعالان این کمپین نیز دفاتر مشاورهی رایگان برای نوجوانان و جوانانی که با رفتارها و برخوردهای نژادپرستانه در کشور مواجه شدهاند به راه انداخته است تا با کمک مشاورهای حرفهای، با آزار و خشم ناشی از تجربهی رفتار نژادپرستانه بهتر کنار آیند و سعی کنند این تجربهی تلخ را به حرکتی مفید در جهت همزیستی صلحآمیز و مدارا تبدیل کنند.
فرناز سیفی
تحریریه: مصطفی ملکان