معلولان و مصایب تردد در فضای شهری
۱۳۹۵ آذر ۱۲, جمعهسازمان ملل میگوید بیش از یک میلیارد و یکصد میلیون نفر در سراسر جهان، به درجاتی از معلولیت ذهنی یا جسمی مبتلا هستند و از مشکلات ارتباطی، محرومیتهای آموزشی و شغلی یا تبعیضهای مختلف رنج میبرند. این میزان برابر است با ۱۵درصد جمعیت دنیا. ۸۰درصد این عده نیز در کشورهای جهان سوم یا رو به توسعه زندگی میکنند. یعنی کشورهایی که ساختارها و بسترهای محدودی برای تامین سلامت و خدمات عمومی دارند چه رسد به اقلیت توانخواهان.
یکی از اهداف هفده گانه طرح توسعه پایدار در مجمع عمومی سازمان ملل، برخورداری معلولان از فضای شهری و شهرسازی مناسب برای رفت و آمد و زندگی است.
متولیان اجرای لایحه جامع حمایت از حقوق معلولان در ایران، وزارت راه و شهرسازی، شهرداریها، وزارت رفاه اجتماعی و تعاون و سازمان بهزیستی هستند. این لایحه ۶۶ مادهای، در اسفند ۱۳۹۴ پس از یک توقف ده ساله در هیات وزیران به تصویب رسید و بخشهایی از آن برای اجرا به دستگاهها ابلاغ شد.
فصل دوم این لایحه، به مناسبسازی، دسترسیپذیری و تردد و تحرک معلولان حرکتی اختصاص دارد. ماده دوم این فصل، کلیه دستگاههای مشمول را مکلف میکند در طرحهای آتی و در دست تهیه خودشان، ساختمانها و تاسیسات را طبق برنامهریزی و هدفگذاری معین، تا افق ۱۴۰۴ مناسبسازی کنند.
مقررات مکتوب
نخستین ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای عبور و مرور معلولان در سال ۱۳۶۸ تدوین شده و شامل استانداردهایی برای عرض پیادهروها، شیب آنها، همسطح بودن درپوش تاسیسات با کف پیادهروها، جدول، پارکینگ ویژه معلولان، تلفن عمومی، صندوق پست، سرپناه در ایستگاهها، همسطح بودن ورودی ساختمانها با کف خیابان، پلکان واجد علامتهای حسی برای نابینایان و همچنین ابعاد مناسب اتاقک آسانسورهاست.
در این ضوابط حتی تعیین شده که هتلها، مراکز دولتی، دانشگاهها، بانکها، ادارات پست، بیمارستانها، آسایشگاهها، مراکز ورزشی، فرهنگی و مذهبی نیز برای رفت و آمد و استفاده معلولان حرکتی و روشندلان بهینهسازی شده باشند.
نصب علایم صوتی و تصویری برای نابینایان و ناشنوایان نیز جزء ضروریات زندگی شهری تعیین شده است. اما واقعیتها چیز دیگری هستند.
در تهران که جابهجایی و تردد افراد سالم نیز به خاطر فرسایش ترافیک، خیابانها و پیادهروهای ناهموار و ورودیهای نامناسب ساختمانها با دشواری همراه است، زندگی ویلچرنشینها، نابینایان یا بیماران مبتلا به اماس و اختلالات حرکتی به نوعی قفل میشود.
شهرسازی معیوب
سازمان ملل، نهادهای حقوق بشری و موسسات حامی توانخواهان میگویند معلولان به دلیل انسان بودن، از کلیه حقوق برخوردارند و به دلیل وضعیت خاص، شایسته حقوق بیشتری هستند. آنها نباید ایزوله شوند و در انزوا زندگی کنند. همپیوندی معلولان با جامعه اما در گرو متناسب بودن فضای شهری و بیرونی با نیازها و مشکلات آنهاست.
یکی از شعارهای سازمان ملل برای روز جهانی معلولان در سال ۲۰۱۵ این بود: «شهرها را برای همه قابل استفاده کنید.»
طبق ماده یک قانون جامع معلولان، دولت ایران موظف است زمینههای لازم برای تامین حقوق توانخواهان را فراهم کند. مناسبسازی، دسترسیپذیری و بسترهای لازم برای تردد و تحرک معلولان، تکلیف دستگاههای دولتی و زیرمجموعههای آنهاست اما تهران و کلانشهرهای دیگر، از نظر استانداردهای شهرسازی حتی برای عموم نیز مناسب نیستند، چه برسد به توانخواهان.
تهران را میتوان از نظر رفتوآمد و عدم تطابق با مشکلات افراد ویلچرنشین، نابینا و توانخواهان حرکتی، شهری دهشتناک توصیف کرد.
تهران مخوف
تهران شهری است پر از سربالایی و سرپایینی؛ تا آنجا که حتی دوچرخهسواری در آن نیز تنها در یک جهت و یا امتدادی افقی میسر است. محلههای جنوبی تهران از کوچههای تنگ، جویهای بسیار و ساختمانهایی با ورودی و درهای کوچک تشکیل شدهاند. در محلههای شمالی نیز، اکثر پیادهروها به خاطر شیب تند، پلکان دارند. فروشگاهها، ادارات، بیمارستانها و یا مجتمعهای تجاری و مسکونی، مکلف نشدهاند از رمپ استفاده کنند. در اماکن عمومی مانند پاساژهای خرید پله برقی یا آسانسور بزرگ عمومیت ندارند. وسایل نقلیه عمومی چون اتوبوس و مترو نیز برای سوار و پیاده شدن معلولان مناسبسازی نشدهاند. حتی فضاهای سبز شهری نیز به دلیل اختلاف سطح و ورودی و خروجیهای غیربهینه، برای استفاده معلولان طراحی نشدهاند.
مطابق ضوابط تعیین شده شهرسازی، ساختمانهای عمومی باید واجد سرویسهای بهداشتی ویژه معلولان نیز باشند؛ سرویسهایی با فضای بزرگتر برای ورود با ویلچر، دستگیرههای مخصوص، آژیر و وسایل ویژه برای ناشنوایان، نابینایان و ناتوان از حرکات سریع تا در صورت لزوم بتوانند کمک بخواهند.
ریسک تردد در شهر
سعیده، شهروندی که زندگیاش به خاطر فلج مادرزادی با صندلیچرخدار گره خورده است، سرویس بهداشتی مناسب را در قیاس با کمبودهای کلان دیگر، لوکس میداند.
این توانخواه، دانشآموخته ادبیات فارسی است اما به دلیل ناتوانی در گفتار و درجه بالای معلولیت، هرگز امکان اشتغال نیافته است. پرستار و مراقب او به دویچهوله میگوید: «ما همیشه باید از وسط خیابان رد شویم. از پیادهروها عبور نمیکنیم، چون تنگ و کم عرض هستند. خیابانها پر از پله و شیبهای تند و چاله چولهاند. در پارک هم همینطور است. بیشتر پارکها اختلاف سطح دارند. برای ویزیت دکتر عزا میگیریم چون آسانسورهایشان کوچک است و چرخ در آنها جا نمیگیرد. این مواقع باید از دو نفر دیگر کمک بگیریم که سر چرخ را بلند کنند و از پلهها ببرند. یک بار عرض پاگرد راه پله یکی از مطبها آنقدر کم بود که ویلچر در آن گیر کرد.»
علیرضا، شهروندی که تنها ده درصد بینایی دارد به دویچهوله میگوید: «شهر آمادهسازی نشده و حتی در پیادهروهای تهران هیچ رمپی برای کسی که عصا دارد یا با ویلچر حرکت میکند پیشبینی نکردهاند. امکان سوار شدن به مترو و اتوبوس را بدون کمک دیگران نداریم. به خاطر اختلاف سطح گذرگاهها و چالهها بارها زمین خوردهام. خیلی از صفحههای آهنی پلهایی که خیابان را از جوی آب یا جدول جدا میکنند، شیار یا سوراخ دارند. چند مرتبه عصایم در این شیارها گیر کرده و شکسته است.»
توانخواهانی که از صندلی چرخدار استفاده میکنند، ناچارند برای رفت و آمد آژانس بگیرند. پرستار مراقب سعیده میگوید: «هیچ وقت تاکسی برای ما توقف نمیکند. ایستگاههای اتوبوسهم رمپ ندارند و اصلا به خاطر ازدحام، فکر سوار شدن به اتوبوس را نمیکنیم.»
به تازگی و با هماهنگی بهزیستی و شهرداری، ونهایی برای حمل و نقل معلولان در نظر گرفته شده که قیمت مناسبی به نسبت سایر وسایل نقلیه دارند. پرستار سعیده میگوید: «برای استفاده از این ونها باید ۵ صبح تلفن کنیم و خبر بدهیم که کجا میخواهیم برویم. تعدادشان خیلی کم است و خیلی از مسیرها را هم نمیروند. ضمنا کسی را هم ندارند که کمک کند ویلچر را وارد ون کنیم. فقط راننده است.»
معلولیت و مردم
بهینه نبودن فضای شهری و مشکلات مربوط به ورود و خروج از ادارات، بیمارستانها یا فروشگاهها، ویلچرنشینها یا نابینایان را نیازمند کمک دیگران میسازد. اما توانخواهان از ناآگاهی و واکنشهای مبتنی بر ترحم، تحقیر، تعجب یا تفسیرهای احساساتی دیگران، کم آزرده نمیشوند.
علیرضا میگوید: «من نابینا هستم اما ناشنوا نیستم. با صدای بلند برایم دل میسوزانند. مثلا با دیدن من به همراهشان میگویند خدایا شکرت که چشم داریم... یک بار هم در یک ازدحامی، کسی به هوای کمک به من به دیگران گفت مواظب این بنده خدا باشید وگرنه الان شل هم میشه...»
احترام به تفاوتها و پذيرش اشخاص دارای معلوليت به عنوان بخشی از تنوع انسانی و بشری، یکی از بندهای کنوانسیون جهانی حقوق معلولان است؛ کنوانسیونی که در سال ۲۰۰۶ تصویب شد.
خانم مارگارت چان، مدیر سازمان بهداشت جهانی در پیام خود در سال ۲۰۱۴ به مناسبت روز جهانی معلولان گفته بود: «در این روز باید به شرایط یک میلیارد نفر اندیشید و در درجه اول دیوارکشی بین "ما" و "آنها" را از میان برد.»
پرستار سعیده میگوید: «ما را که میبینند، بلند میگویند یا حضرت عباس... طوری رفتار میکنند که انگار هیولا دیدهاند. یک بار در پارک کسی از روبرو میآمد، چنان چشمهایش را با دیدن سعیده گشاد کرد و قیافه عجیبی به خودش گرفت که ما دو نفری زدیم زیر خنده.»