« معتاد درمان میخواهد نه مجازات»
۱۳۹۰ بهمن ۲۰, پنجشنبهمشاهدات و آمارها نشان میدهند که در افراد معتاد به مواد مخدر، میزان جرم بیشتر از افراد عادی است. اما این بهآن معنا نیست که هر معتادی مجرم است. بسیاری از موارد ارتکاب جرم نزد معتادان به مشکل تهیه مواد مخدر یا نیازهای بدنی و روانی آنها باز میگردد.
در سالهای اخیر شمار معتادان در ایران بیشتر شده است. رابطه پیچیدهای بین اعتیاد، خشونت و ناامنی اجتماعی وجود دارد. شکستهای خانوادگی و شغلی، مشکلات اقتصادی، عدم موفقیت در زندگی اجتماعی و فردی میتوانند به افسردگی و اضطراب بیانجامند. پارهای افراد راه تسکین خود از اینگونه فشارها را پناه بردن به مواد مخدر میبینند. همزمان پیامدهای ناشی از اعتیاد دامان خانوادهها و جامعه را نیز بطور متقابل بهصورت خشونت، بزهکاری، زورگیری، سرقت، تجاوز و تهدید میگیرد.
یک پژوهشگر اعتیاد در نشست "بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر با خشونت و کاهش احساس امنیت شهروندان" اعلام کرده که ۶۰ درصد از فضای زندانهای کشور را معتادان به مواد مخدر اشغال کردهاند. کوروش محمدی همچنین گفته که اکثر طلاقها در ایران مرتبط با اعتیاد هستند. این پژوهشگر با استناد به نتیجه یک تحقیق بر روی ۴۰۰ خانواده که عضوی معتاد داشتهاند، گفته که خشونتهای خانوادگی، خشونتهای اجتماعی منجر به قتل و جرح، آسیبهای روانی و جسمانی علیه کودکان، بروز ناهنجاریهای اخلاقی و جرایم اجتماعی، رابطه معناداری با اعتیاد دارند.
کورش محمدی افزوده که عامل مستقیم ۶۸ درصد از موارد طلاق در گروه مورد مطالعه نیز اعتیاد یکی از زوجین بوده و در این رابطه نقش مردان با ۸۸ درصد برجستهتر از زنان گزارش شده است.
از سوی دیگر مطالعات علمی نشان میدهند که شخصیتهای خود شیفته، پرخاشگر و ضد اجتماعی و همچنین افراد احساساتی و زودرنج نیز آمادگی بیشتری در روی آوردن به مواد مخدر دارند. عمدهترین عامل اما استعداد ژنتیکی است، بی آنکه بتوان نتیجه گرفت ابتلا به مواد مخدر در یک خانواده امری محتوم و کاملا موروثی است.
ارتباط اعتیاد و جرم
معتادان افرادی خشونت آفرین معرفی میشوند. بین میزان تحصیلات و سطح درآمد افراد معتاد و بروز خشونت نزد آنان ارتباط معناداری وجود دارد: معتادان بیسواد یا دارای تحصیلات پایین نسبت به معتادان تحصیلکرده خشونت رفتاری بیشتری از خود نشان میدهند. همچنین معتادان به شیشه بیشترین موارد خشونت و آسیب رساندن به خود و دیگران در فضای خانه و محیط بیرون از خانه را بروز میدهند.
به گفته کارشناسان، معتادان مواد مخدر سنتی همچون تریاک، معتادانی آرامتر هستند و پرخاشگری، خودزنی، تهدید ورزی، اعمال مزاحمت، زورگیری و ناهنجاریهای رفتاری دیگر نزد معتادان به شیشه چشمگیرتر است.
خسرو منصوریان، مددکار اجتماعی و مدیر تشکل غیردولتی "یاری به آسیبدیدگان اجتماعی" به دویچهوله میگوید که هیچ کارشناسی معتاد را مجرم نمیداند. وی اعتیاد را معلول و معتاد را فردی بیمار مینامد که باید به جای مجازات، مداوا شود. به نظر منصوریان پایین آمدن سن اعتیاد، وفور مواد مخدر و سهولت دسترسی به آن در جامعه کنونی ایران دلایلی چندگانه و پیچیده دارد: «هر آسیب اجتماعی چند سبب دارد و رویکرد یک عاملی در تحلیل آن درست نیست. جوانان ایرانی امکان مشارکت اجتماعی، تفریح، انگیزه و فرصت بروز هویت خود را ندارند اما مصرف مواد مخدر نزد آنها تنها به این دلیل نیست وگرنه در خیلی کشورهای مرفه و آزاد هم مشکل اعتیاد وجود دارد. یکی از مشکلات اساسی در ایران آنومیک بودن جامعه است. گسست نسلها، بیگانگی با ارزشهای فرهنگی و اجتماعی نسل قبل و اینکه چیز دیگری جایگزین آنچه از دست رفته نشده، جوانان را به یک خلاء اخلاقی و فرهنگی مبتلا کرده است.»
این مددکار که تجربه دهها سال کار با آسیبدیدگان اجتماعی را دارد، از عوامل دیگری چون تنگناهای اقتصادی، شکستهای فردی و اجتماعی و سیاستهای نادرست دولتی در رویکرد اعتیاد نیز یاد میکند: « تندرویهای سی سال پیش را نباید از یاد برد که برای حمل مقدار کمی مواد مخدر افراد را اعدام کردند. اما دیدیم که نه تنها خرید و فروش مواد مخدر متوقف نشد بلکه هم قاچاق آن بیشتر شد، هم تعداد معتادان بالاتر رفت و هم سن اعتیاد کاهش یافت. اینها حاصل خشونتها و سیاستهای کلان غلط در آن دوران است که اکنون نیز ادامه دارد. تا زمانی که نگاه مجرمانه و تنبیهی به هر آسیب اجتماعی از جمله اعتیاد در ایران ادامه یابد، وضع به همین منوال خواهد بود. »
در نشست "بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر با خشونت" در تهران، تاکید شده که درمان اعتیاد باید در راس برنامههای نظام سلامت کشور قرار گیرد و نگاه مردم و جامعه نسبت به اعتیاد و معتاد تغییر کند.
خسرو منصوریان میگوید که غالب این توصیهها در عمل به اجرا در نمیآیند. او یادآور میشود که اعتیاد در همه کشورها وجود دارد اما متولیان جامعه در ایران از راهکارهایی کاملا متفاوت برای مواجهه با این مشکل اجتماعی سود میجویند: « یک نمونه بارز کاری بود که در محله خاک سفید تهران کردند. نیروی انتظامی برای مهار معتادان، ولگردهای خیابانی و بزهکاران آنها را به خاک سفید برد تا به اصطلاح قرنطینه شوند. اما در عمل مانند هرکاری که با ارعاب و خشونت انجام شود، موفق نشدند و خاک سفید مبدل به مرکزی برای گسترش همین آسیبها شد.»
مهیندخت مصباح
تحریریه: شیرین جزایری