1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مذاکرات ژنو: «جمهوری اسلامی استراتژی "خریدن وقت" را دنبال می‌کند»

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه

دکتر رضا تقی‌زاده، تحلیلگر مناقشه اتمی در گفت‌وگو با دویچه وله می‌گوید که هدف ایران از این دور مذاکرات نیز، همانند همیشه، زنده نگاهداشتن امیدها و کاستن از خطر جنگ است.

https://p.dw.com/p/EfMJ
سعید جلیلی در ژنوعکس: AP

دویچه وله: تمرکز مذاکرات قرار است پیرامون پیشنهادهای تشویقی غرب باشد اما حضور آقای برنز همه چیز را در سایه برده است. به نظر شما آیا هیجان ایجاد شده، ناشی از بازتاب های رسانه ای است یا مذاکرات محتوای متفاوتی هم خواهند داشت؟

رضا تقی زاده: بهره تبلیغاتی اساسی از حضور آقای برنز در این مذاکرات را دولت آمریکا می‌برد. آمریکا به این ترتیب حمایت احزاب مخالف و کنگره را بدون دادن امتیاز خاصی به ایران جلب می‌كند. توجه داشته باشید که ایران در مذاکره اتمی، همواره با رفتن به حاشیه کوشیده در مسائل جانبی، نقاط مشترک با خواست‌های غرب پیدا کند. هدف از ارائه بسته پیشنهادی ایران هم همین بود که مشترکاتی با دنیا پیدا کند و از اصل قضیه طفره برود. در ژنو هم نمایندگان ایران و آقای جلیلی همین کار را می‌کنند و تنها حامل پیام ایران خواهند بود.

Dr Reza Taghizadeh Politologe
رضا تقی‌زادهعکس: Taghizadeh

چه پیامی؟ به چه ترتیب؟

استراتژی ایران، خریدن وقت است. به نظر من اگر جلسه امروز ایجاب کند، نماینده ایران حتی وعده‌های شفاهی و بدون تعهد هم به غربی‌ها خواهد داد تا در باغ سبز را باز نگاهدارد. هدف ایران این است که تا چند ماه آینده خطر جنگ از میان برود. در سه سال گذشته ایران موفق شده کارخانه یو سی اف را در اصفهان راه اندازی کند و حالا سه هزار سانتریفوژ و در حدود پانصد کیلو اورانیوم غنی شده در حد سه و نیم درجه دارد. اگر سه چهارماه آینده را بتواند با دفع خطر جنگ پشت سر بگذارد، به هدف نهایی، یعنی در اختیار داشتن چرخه کامل سوخت هسته‌ای و بیش از ۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده می‌رسد. دیگر نمی‌توان چنین قدرتی را از ایران گرفت و این یعنی مصونیت کامل آن.

وقتی شما قادرید دست جمهوری اسلامی را بخوانید، آیا طرفین مذاکره هم متقابلا توان این را ندارند؟

حق با شماست. همه دنیا این قضیه را آگاه هستند اما هر کدام از کشورها برای شرکت در هر مرحله از مذاکرات، هدف‌هایی را داشته‌اند. اولویت‌های دیگری مقدم بر قطع مذاکرات هسته‌ای در کار بوده‌اند. این جلسه حساس است اما نهایی نیست. ایران حداکثر تلاش را خواهد کرد که امیدها را زنده نگاهدارد و مذاکرات قطع نشوند. در چنین صورتی، قطعنامه بسیار شدیدی علیه ایران تصویب می‌شود و شرایط جنگ فراهم خواهد شد.

شما حضور برنز را به نفع آمریکایی ها دانستید. اما آیا ایران هم متقابلا غرورش ارضاء نشده که مرد شماره ۳ وزارتخارجه آمریکا در مذاکرات هست؟ نفع ایران از این ماجرا چیست؟

هدف ایران تامین مقاصد کوتاه‌مدت خود است. حضور آقای برنز در این کنفرانس، شانس دیپلماسی را بیشتر کرده است. آنچه ایران می‌خواهد، شراکت آمریکا در گفت‌وگوهاست و دادن شانس دیپلماسی نمی‌تواند همزمان با تدارک جنگ باشد. این‌کار را تنها اسراییل می‌تواند انجام دهد! حضور آمریکا، جدی بودن فعالیت‌های دیپلماتیک را بیش از حد نشان می‌دهد و ایران می‌تواند با تکیه بر این صحنه، خطر جنگ و برخورد نظامی را خنثی کند. ایران از این حضور استقبال می‌کند و حتی برای دلگرم کردن آمریکا، مسئله بازکردن دفتر منافع آمریکا در تهران را با نظر مثبت نگاه می‌کند. در عین حال ممکن است سه ماه بعد، جمهوری اسلامی به این طرح خیلی علاقمند نباشد. حتی اگر اجازه گشایش دفتر را داد، به راحتی آن را ببندد! ایران در مقابل پذیرش حضور آقای برنز، بهای سنگینی نمی‌پردازد.

با توضیحات شما، آیا خوشبینی بسیاری که مناسبات ایران و آمریکا را در مرحله از سرگیری می بینند، بی پایه‌اند؟ ذوق‌زدگی های کنونی بیجا هستند؟

من امیدوارم در جلسه امروز (شنبه، ۲۸ تیر) آن معجزه‌ای که خیلی انتظار دارند، اتفاق بیفتد. آقای جلیلی بگوید بله ما در مقابل وعده‌های شما حاضریم دست دوستی دراز کنیم و غنی‌سازی را تعلیق کنیم. بعد بلافاصله نمایندگان دو کشور شروع به مذاکره کنند و در ۵ سال آینده، ایران صاحب ۵ کارخانه برق اتمی بشود و خطر جنگ هم دور شود. اما آنچه از دست‌های باز نکرده می‌توان خواند، چیز دیگری است. من تصور می‌کنم انتظارهای کنونی ناشی از تبلیغات است.

آنها که خوشبین تر هستند به مشکلات داخلی و منطقه ای جمهوری اسلامی اشاره می کنند و می گویند ممکن است دولت ایران به همین دلایل نرمش نشان دهد...

جمهوری اسلامی در حال حاضر چنین خطری را در داخل به صورت فوری احساس نمی‌کند و بر این باور است که امکان مهار هرنوع ناآرامی را دارد. به نظر من اولویت درجه یک آنها، خطر خارجی است. اگر به این نتیجه برسند که در یک سال آینده، بدون برخورد نظامی و خطر جنگ، به قدرت بالقوه هسته‌ای و منطقه‌ای تبدیل می‌شوند، فرصت خواهند داشت که در داخل درها را بازتر کنند و چه بسا در انتخابات ریاست جمهوری ایران هم امتیازاتی به مردم بدهند. از نظر خودشان این جمع‌بندی نامناسبی هم نیست و چنین صحنه‌ای تضمین‌کننده آینده رژیم در سال‌های طولانی خواهد بود.