مذاکرات پنهان دولت افغانستان و طالبان
۱۳۸۷ مهر ۱۶, سهشنبهصلح با طالبان
روزنامه آلمانی "برلینر تسایتونگ" درباره امکان صلح با گروه تندروی طالبان مینویسد: «باید اذعان داشت که طالبان در افغانستان در حال حاضر یکی از عقب مانده ترین گروههای سیاسی در جهان میباشد. نظرات آنان درباره اخلاق و جامعه متعلق به قرون وسطی است. و در مقابله با دگر اندیشان نیزاز اعمال خشونتی فجیع ابا ندارند. نجات مردم افغانستان از دست آنان، به معنای خدمتی بزرگ در حق بشریت است. اما پس از هفت سال جنگ، امریکا، با دنباله روی ناتو (و با شرکت آلمان) هنوز موفق به انجام این کار نشده است. اشغال نظامی افغانستان سبب تحریک و مشروعیت بخشی به یک مقاومت ملی گشته است. و صرف نظر از موضع کشورهای غربی در اینباره، نیروهای طالبان تجسم این مقاومتاند. مذاکرات دولت افغانستان با نیروهای طالبان، و پذیرش آنان به عنوان طرف درگیر در جنگ داخلی و یا به عنوان شریک احتمالی، بیش از آنکه از موضع ضعف صورت گرفته باشد، بیانگر رشد واقعبینی است. طالبان در گفتگوها پیشنهاد طرد صد جنگجوی باقی مانده از القاعده در میان صفوف خود را داده است. ظاهراً این پیشنهاد مبنایی برای یک معامله است: خروج نیروهای نظامی امریکا در قبال خروج اسامه بن لادن از منطقه. آسیای مرکزی شاهد معاملات سیاسی بدتری نیز بوده است.»
سهم در قدرت
روزنامه "لوکزامبورگر ورت" پیرامون مذاکرات پنهانی میان دولت افغانستان و گروه طالبان در مکه مینویسد: «شرکت تمام احزاب افغانی بر سر میز مذاکره در شرایط کنونی بیان چگونگی اوضاع نظامی، سیاسی و اقتصادی در یکی از فقیرترین کشورهای آسیایی، برغم کمکهای فراوان غرب، است. جدایی بنیادگرایان اسلامی افغانستان از القاعده سبب سهولت ارتباطات میان آنان و دولت شده است. در این میان، این مسئله نیز نقشی مهمی ایفا میکند که غرب مایل به محدود کردن نفوذ فزاینده ایران در منطقه میباشد. با این وجود، مشکل به نظر میرسد که بتوان به مبنایی استوار برای توافق میان گروههای متخاصم دست یافت، زیرا که این نیروها اهداف متناقضی را دنبال میکنند. در حالیکه برخی در پی ایجاد حکومت دینی بر مبنای اسلام هستند، برخی دیگر خواستار دمکراسی آزاد بر طبق مدل کشورهای غربی میباشند. اما شاید برای گروههای افغانی موضوع اصلی تنها سهیم بودن در قدرت باشد.»
استقامت در افغانستان
روزنامه "زود دویچه تسایتونگ" با اشاره به ترس سیاسی دولت آلمان از بیان صادقانه ماموریت ارتش این کشور در افغانستان مینویسد: «این روزها دولت آلمان باید خشنود از این مسئله باشد که با طالبان مالی در سطوح مدیران برجسته درگیر است. زیرا بر خلاف مشکل با ایران، روسیه و یا بحران موجود در اتحادیه اروپا، مقابله با طالبان در افغانستان بطور مستقیم و واقعی خطری جانی برای سه هزار سرباز آلمانی را به همراه دارد. سربازان آلمانی باید بدانند که دولت آلمان، امریکا، ناتو، دولت افغانستان و دیگر نیروهای درگیر چه سیاستی را دنبال میکنند. ماموریت افغانستان هم اکنون دچار مکانیزم خودکار و ترسناکی شده است. برای نجات افغانستان و برای موفقیت ماموریت نیروهای نظامی باید پس از هشت سال این شهامت را داشت و دست به تغییراتی بنیادی زد. نخست باید جدایی بیهوده میان عملیات نظامی و فعالیتهای بازسازی را از میان برداشت. پافشاری بر این جدایی در پارلمان آلمان پنداری بیش نیست، که به معنای گول زدن خود و تمسخر سربازان است. جامعه بین المللی باید کمتر به کرزای، رئیس جمهور افغانستان، اهمیت دهد. قدرت واقعی در اختیار قبایل در مناطق مختلف است. در افغانستان باید از خود استقامت نشان داد. ورزشکاران دوهای استقامت نیز بخوبی میدانند که بدون تقسیم نیرو و کنترل آن نباید در چنین رقابتهایی شرکت جویند.»
تقسیم وظایف
روزنامه "نورد کوریر" چاپ آلمان درباره حضور سربازان این کشور در افغانستان مینویسد: «شاید شرکت در "عملیات آزادی پایدار" (OEF) پس از ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ درست و بجا بود، اما افزایش انتقادات به عملیات نظامی که بدنبال خود سبب کشته شدن غیرنظامیان و مردم بی گناه (خسارتهای جنبی) شده، به ماموریت واحدهای رزمی و وجهه ارتش آلمان نیز آسیب وارد کرده است. تبلیغات نیروهای طالبان مبنی بر اینکه تمام نیروهای خارجی اشغال گر هستند، آشکارا موفق بوده است. بدین خاطر درست است که آلمان با وضوح بیشتری دست به تقسیم ماموریت نیروهای خود زند. یعنی با ایجاد امنیت، امکان بازسازی افغانستان را فراهم کند. این خط و مشی مبنایی برای یک ماموریت خارجی است. اما جنگی با ابزار و وسایل مشکوک در خدمت هدفی ناروشن نمیتواند خط ومشی درست باشد.»