مدال طلای حمید سوریان در گفتوگو با محسن سوریان
۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبهبشنوید: گفتوگو با محسن سوریان
با درود بر آقای محسن سوریان، برنده سابق مدال طلای کشتی فرنگی جوانان جهان و برادر حمید سوریان برنده مدال طلای کشتی فرنگی المپیک ۲۰۱۲ لندن. آقای سوریان این روزهای رؤیایی و تاریخی کشتی فرنگی ایران را با کسب سه مدال طلا در المپیک لندن و قهرمانی در کشتی فرنگی المپیک لندن چه طور توصیف میکنید؟
محسن سوریان: من شخصاً یکی از کسانی بودم که مطمئن بودم امسال در المپیک تیم کشتی فرنگی قهرمان المپیک میشود. زیرا روند رو به رشدی که تیم ملی کشتی فرنگی در طی چند سال اخیر داشت، نوید این حماسهسازی را میداد. چون ما در همین وزنهایی که الان صاحب مدال طلای المپیک شدیم، نفراتی بودند که در یکی دو سال گذشته تمام حریفان خودشان را برده بودند.
اما از حق نگذریم زحمات شبانهروزی کادر فنی و آقای محمد بنا که الان سالیان سال است دارند روی تیم ملی زحمت میکشند... البته قبل از المپیک به ما میگفت که به کسی نگویید. ولی خب ما هر موقع میرفتیم خانه کشتی به ما این نوید را میداد و میگفت ببینید نزدیک است قهرمانی المپیک کشتی فرنگی.
من خیلی خوشحالم. خیلی خوشحالم که اولاً کشتی فرنگی به حق خودش رسید. دوماً کل رشتهی کشتی که در رشتههای ورزشی خیلی مظلوم واقع شده. ما میبینیم که رشته کشتی فرنگی که تا چندین سال پیش حتی نیمنگاهی هم به آن نمیشد، الان میآید و باعث آبروی کاروان ورزشی کشورمان میشود.
حالا در خصوص برادرتان حمید سوریان که پنج عنوان قهرمانی جهان را یدک میکشد و تنها به دنبال کسب مدال طلای المپیک نیز بود، چه قضاوتی میکنید؟
من در خصوص خود حمید هم یقین داشتم که طلا میگیرد. دلیلش هم این بود که حمید با کولهباری از مدال و کولهباری از افتخار تنها مدال المپیک را کم داشت. این مدال المپیک را میخواست. یعنی از لحاظ روحی کاملاً فقط برای کسب مدال طلا داشت میرفت. من این طوری او را در این سالها ندیده بودم که از لحاظ جسمانی به این آمادگی رسیده باشد و مشخصات و خصوصیات دلیل دیگری که حمید کسب مدال کرد، من فکر میکنم این بود که یک ایران داشت دعایش میکرد.
موفقیت بینظیر برادرتان حمید و کسب مدال طلای المپیک او را میشود از چندین دید و زاویه و متفاوتی دید. حمید در طول دو سال اخیر پس از بازیهای آسیایی گوانجو در یک بحران نسبتاً درازمدتی قرار گرفته بود و در چندین مقطع نیز از تیم ملی کشتی فرنگی جدا شده بود. حالا او خودش را آهسته آهسته و بدون حاشیه رساند به بلندترین کشتی فرنگی جهان. این خودش خیلی جالب است.
ورزشکاری که حرفهای میشود، یکمقدار متفاوت است و میتواند خودش را به آن موقعیتی که مدنظر خودش است، کادر فنی مدنظرش است برساند. حمید، درست است، در بحرانی قرار گرفته بود.
ولی خدا را شکر با کمک هم کادر فنی و هم خانواده و برادرهایش، چون ما ششتا برادریم، ششتا رفیق و شش دوستیم... خدا را شکر حمید هم تأثیر خوبی میگیرد از برادرها و از خانوادهاش. حالا با صحبتهایی که شد، با انگیزهای که خودش داشت، حمید یک ورزشکار کاملاً حرفهای است، خیلی قشنگ و خیلی راحت توانست خودش را جمعوجور کند و زحمت و تلاشش را بیشتر کند، بدنش را به آن حدی که میخواهد برساند. هر روز که وضعیت جسمانی و آمادگیاش بهتر میشد، وضعیت روحیاش هم بهتر میشد و به اینجا رسید که توانست به جایی برسد که خیلی راحت و بیهیچ دردسری بتواند مدال المپیک را کسب کند.
همان طور که گفته شد، حمید سوریان برای مدتی از تیم ملی کشتی فرنگی ایران دور بود و در مسابقات قهرمانی کشتی فرنگی جهان ۲۰۱۱ در استانبول حضور نداشت. پس میشود متعاقباً با نگاهی به این یکسال و خردهای گذشته گفت که کنارهگیری حمید از تیم ملی کشتی فرنگی برای مدال طلایش ثمرهبخش بود.
میشود این قضیه را از دید مثبت هم دید. چون انگیزهای را برای حمید ایجاد کرد که بیآید مجدد از سطح حریفهایی که داخلی هستند بگذرد و تلاش کند که برای المپیک انتخاب شود، جزو تیم باشد و مدال المپیک بگیرد. اما در کنارش هم خودتان میدانید که قهرمانی و بهخصوص حضور در تیم ملی کمی سختتر است؛ حریف نزدیک زیاد هست. شما خودتان میدانید وقتی فاصله بگیری، بازگشتن سخت است.
در دنیای ورزش حرفهای خیلی زیاد دیده میشود که در زمان اوج موفقیت ورزشکاران میگویند که حالا شادترین و شیرینترین لحظهی زندگی ورزش حرفهایمان و وقت خداحافظی و کنارهگیری فرارسیده. در این مورد نیز در کنار آقای محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران و همچنین برادر شما حمید نیز غیرمستقیم این اشاره را کرد. نظر شخصی شما در این مورد چیست؟
راستش صحت و سقم این چیزی که شما میگویید را من نمیدانم. چون با حمید هم که صحبت میکردم، هنوز تصمیم قطعی راجع به این قضیه نگرفته. ولی من فکر میکنم کسانی که زندگی میکنند با ورزششان، یکمقدار متفاوت است. خیلیها هستند که این زندگیشان است، این عشقشان است. البته در ایران یکمقدار این قضیه مشکل است، چون خب فشار زیاد است. علاوه بر فشارهای جسمانی که ورزشکارها میکشند، باید اینها را به جان بخرند. ولی حرف شما را قبول دارم. من فکر میکنم بهترین لحظه برای جداشدن لحظهی اوج است.
چه چشماندازی را دارید حالا برای کشتی فرنگی ایران در آینده؟
مطمئن باشید شما بازهم این چیزها را از کشتی فرنگی میبینید. به دلیل این که کشتی ما که سالهای ۷۰ـ ۶۰ بود، آن زمانی که من خودم کشتی میگرفتم و در تیم ملی بودم، از کشتی دنیا عقب بودیم. این را باید قبول داشت. الان به جایی رسیده که کشتی فرنگی دنیا از کشتی فرنگی ما عقب است. یعنی بچههای ما علاوه بر بلد بودن کشتی فرنگی، من فکر میکنم از لحاظ جسمانی از همه دنیا، همانطور که در این المپیک دیدید، از همه دنیا سر بودند که اگر ناداوری هم نمیشد، این حماسهسازی خیلی قشنگتر و جالبتر میشد. یعنی میشدیم چهارطلایی. یعنی دور از دسترس آقای سعید عبدولی نبود که ایشان هم طلا بگیرد.
من میخواهم یک نکته دیگر را هم بگویم و آن هم این است که اینجا جا دارد تشکر کنم از همه کسانی که در کسب این مدال کمک حمید کردند. از آقای محمد بنا گرفته که سرمربی تیم ملیست و سالهای سال است در کنار حمید دارد کمکش میکند تا پیرزنی که گوشه خانه دست دعا و نیایش گرفت که این بچهها بتوانند مدال بگیرند. من زمانی که حمید روی تشک بود، موقعی که رفت سکو، فکر میکردم خودم رفتم. یعنی این قدر برایم ملموس بود، این قدر برایم قشنگ و زیبا بود که گویا خودم مدال گرفتم. ما شش داداش حمید خدا را شکر همهمان مدال گرفتیم. طلای المپیک برای خودش، مدالهای جهانی هم هر کدام برای یکی از برادران. یکجورایی هم خودش به آرزوی ورزشیاش رسید، هم همهی ما را به آرزوی ورزشیمان رساند.