«مجوز شبکههای ماهوارهای دستخوش بازیهای سیاسی و تجاری»
۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبهدادن مجوز به سه شبکه ماهوارهای با دستاندازهایی روبرو شده که به نظر نمیرسد به سادگی برطرف شوند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از دادن مجوز به سه شبکه ماهوارهای خبر داده است که به گفته او یکی راهاندازی نشد، دومی فعالیتاش قطع شد چون برنامهاش "مناسب" نبود و سومی هم در دست بررسی است. وزیر ارشاد گفته که برنامه این سه شبکه که "ایرانیان"، "پرشین تی وی" و "آی سی سی" هستند، فعلا رصد میشود تا بعد دربارهشان تصمیمگیری شود.
دادن مجوز به برخی شبکههای ماهوارهای به دوران ریاست جمهوری خاتمی برمیگردد. علیاصغر رمضانپور، معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دوران وزارت احمد مسجد جامعی به دویچه وله میگوید مشکل راه اندازی این شبکهها بیش از آن که مسایل فرهنگی باشد، اختلاف میان وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات است و به سخن دیگر میان مشایی و مصلحی.
گفتگو با علی اصغر رمضانپور
بحث دادن مجوز به بعضی از ماهوارهها دوباره راه افتاده است. با توجه به سابقهای که این گونه تلاشها دارد و شما هم در جریانش بودهاید، فکر میکنید این بار چه نتیجهای از آن حاصل شود؟
علیاصغر رمضانپور: توضیحاتی که این بار آقای حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داده، عمدتاً متوجه دو نکته است. از جهتی خواسته است تا حدی اهمیت این موضوع را کم نشان دهد و از جهت دیگر خواسته بگوید که ما نظارت و بررسی بر آن یک ماهواره را، از سه ماهوارهای که از نظر آقای حسینی فعالتر است، خواهیم داشت. به نظر میرسد که این واکنشیست در برابر آن ارزیابی که بعد از انتشار مجوز این ماهوارهها هفتهی گذشته از سوی جناحهای منتقد صورت گرفت.
برخی از جناحهای منتقد بهخصوص اصولگراها این اقدام وزارت ارشاد و صدور مجوز برای ماهوارهها را نشانهای از تلاش طیف نزدیک به آقای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهوری دانستهاند، برای سازمان دادن رسانهای برای تبلیغات انتخاباتی و از دید اصولگرایان با تعبیر آنها دامن زدن به آن چیزی است که «جریان انحرافی» میگویند.
بنابراین به نظر میآید حالا آقای حسینی در واقع میخواهد توضیح دهد و تا حدی بگوید که ما کنترل داریم بر این ماهوارهها و از چارچوب نظارتی ما خارج نیستند و تا حدی هم از اهمیت آنها کمتر کند تا فشاری به این دلیل متوجه دولت نشود.
ولی اگر مسئلهی رقابتهای بین خود جناحهای مختلف حکومت را کنار بگذاریم، این ماهوارهها در صورتی که قرار باشد در ایران مجوز رسمی داشته باشند و بتوانند کار کنند، چه چیزی را میتوانند ارائه کنند که برای مردم جذاب باشد و برای حکومت ایران قابل تحمل؟
به نظر میآید که مسئلهی ماهواره در واقع دو مشکل در ایران دارد. مشکل اصلی مشکل محتوای برنامههاست که دولت ایران تمایل دارد ماهوارهها را به طور کنترل شده دریافت کند. از این نظر این ماهوارهها مشکلی ندارند. چون آقای وزیر گفته که اینها زیر نظارت ما هستند و بنابراین از نظر پیام و محتوا تقریباً همان چیزی است که چارچوب فعلی جمهوری اسلامی میپذیرد
اما مشکل به آنجا برمیگردد که استفاده کردن از این کانالهای ماهوارهای تجهیزاتی میخواهد که شبیه تجهیزاتیست که دیگران برای ماهوارههای دیگر استفاده میکنند و این مسئله را هنوز حکومت ایران حل نکرده است و اتفاقاً این یکی از موضوعاتی بود که بار گذشته که در دولت اصلاحات مسئلهی استفاده از کانالهای ماهوارهای مطرح شد، در واقع منجر به ناکام ماندن آن طرحها برای فعالیت آن دفاتر ماهوارهای در ایران شد.
اتفاقاً به نکتهجالبی اشاره کردید. مردم چگونه میتوانند این برنامهها را بگیرند، در صورتی که اجازه داشتن تجهیزات مثلا همین دیشهای ماهواره را نداشته باشند؟
یک بحثی که در زمانهای گذشته و در دولت اصلاحات مطرح بود، این بود که امکانی فراهم شود که بعضی از این کانالهای ماهوارهای را شبکهی تلویزیونی ایران رله کند و امکان استفاده از آنها را فراهم کند. یک بحث دیگرهم این بود که انواعی از رسیورها به طور قانونی تهیه شود که این رسیورها بتوانند کانالهای محدودی را بگیرند که به نوعی الگوییست نظیر آن رادیوهایی که در حکومتهایی مثل حکومت شوروی مرسوم بود که فقط باید در داخل تولید میشد و امواج خاصی را میگرفت.
ولی به نظر میآید که با توجه به تحولات تکنولوژی عملاً همه این طرحها فراموششده است و حکومت ایران تلویحاً دارد به این نتیجه میرسد که به نحوی باید بتدریج با ماهوارهها کنار آید. اما هنوز نمیتواند این را بپذیرد و هنوز این کشمکش در درون حکومت ایران ادامه دارد.
خوب آیا دادن مجوز از یکطرف به یکسری از شبکههای ماهوارهای و از طرف دیگرهم سختگیری در مورد شبکههایی که به نظر حکومت مناسب نمیآید، با هم جور درمیآید؟ این شبکههای ماهوارهای که مورد قبول هم واقع شدهاند، باید بالاخره چیزی را ارائه دهند که بههرحال مردم را تا حدودی راضی کند. این چه طور امکانپذیر است؟
به این مسئله عمدتاً باید از دو جنبه نگاه کرد. یک جنبه این که اگر آن جنبهی سیاسی ماجرا را ببینیم، جناحهایی از این کار حمایت میکنند که فکر میکنند در خارج از ایران میتوانند آزادتر عمل کنند برای انتشار پیامهای سیاسی و فرهنگی خودشان در ایران. به این دلیل که عرصهی کنترل رسانهای در ایران روز به روز آن قدر تنگ میشود و فشارها زیاد است که برخی از این رسانهها ترجیح میدهند دفتر و امکاناتشان خارج از ایران باشد و از خارج از ایران پخش کنند.
نکتهی دوم این است که اینها به این ترتیب آن مشکلی را که صدا و سیما تاکنون در برابر آن ایستادگی کرده است و اجازهی صدور مجوز تلویزیون خصوصی را نداده، که آن هم به نوعی خلاف قانون اساسیست، حل میکنند. بنابراین به نظر میآید که اینها بیشتر پیدا کردن راهحلهای عملی است برای استفادههای سیاسی داخلی و بهخصوص استفادههای تجاری. چون الان میزان استفادهی تجاری ازماهوارهها دارد افزایش پیدا میکند، ولی کسانی که مجوز این ماهوارهها را گرفتهاند، فکر میکنند که اگر مجوز داشته باشند، میتوانند استفادهی تجاری بیشتری کنند.
چون ماهوارههایی که در حال حاضر عمدتاً از آمریکا و اروپا برای ایران برنامه پخش میکنند، همهشان در مورد گرفتن آگهیهای تجاری دچار مشکل هستند. بنابراین به نظر میآید که این ماهوارهها انتظار دارند که با توجه به این که تا حدی خودی محسوب میشوند در حکومت ایران، بتوانند از نظر تجاری درآمد بیشتری داشته باشند.
وقتی به همین ماهوارههایی هم که به آنها اشاره شده، آی سی سی، پرشین تی وی و تلویزیون ایرانیان، نگاه کنید، دارای محتوایی هستند که خیلی عجیب به نظر میرسد بتوانند به طور دائمی و آزادانه برنامههایشان را برای ایران پخش کنند. با این تناقض میخواهند جه کنند؟
البته به نظر میآید که میزان پوشش آنها در ایران آن قدر نیست که هنوز از نظر دستگاه سیاسی یا دستگاه کنترل رسانهای در ایران حساسیت برانگیز باشد، مثل خیلی از کانالهای ماهوارهای که در حال حاضر وجود دارند، ولی نه پارازیت شدیدی روی آنها هست و نه برخورد سیاسی و امنیتی با دستاندرکاران آنها میشود، به این دلیل که آنچنان پوششی ندارند. این ماهوارهها هم اگر ساعات برنامههایشان ومیزان مخاطبشان گسترش بیشتری پیدا کند، قطعاً بتدریج نظارت رسانهای و سانسور ارسال پیام از خارج از کشور شامل آنها هم خواهد شد.
در مورد دورهی آقای خاتمی که به آن اشاره کردید، مانع اصلی که باعث شد این تلاش آن زمان به سرانجام نرسد، چه بود؟
در آن زمان عمدتاً دو کانال ماهوارهای که بیشتر اهداف تجاری داشتند، یعنی میخواستند در لابهلای برنامههای خانوادگی که پخش میکنند مثلا فرض کنید آموزشهای بهداشتی یا آشپزی و یا نظائر آن، آگهیهای تجاری هم داشته باشند و موافقت اولیه با آنها در آن زمان در وزارت ارشاد عملاً به عمل آمد، ولی در عمل آن تیمی که باید این کار را در ایران اجراء میکرد، نتوانست با آن دستگاههای نظارتی که از جانب وزارت اطلاعات مورد حمایت بودند کنار آید و در عمل آن اجازهی اولیه که وزارت ارشاد داد، تحقق پیدا نکرد.
دقیقاً به دلیل همین ناهماهنگیهایی که در دولت ایران بین وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات کم و بیش همواره بوده و الان هم به نظر میآید که با توجه به این که الان وزارت ارشاد بیشتر به طیف آقای مشائی نزدیک است و وزارت اطلاعات به طیف آقای مصلحی، به نظر میآید که این ناهماهنگی همچنان هم ادامه داشته باشد و این یک مشکل ساختاری در حکومت ایران است، برای این که اجازه دهد ماهوارهای خارج از ایران برای ایران آزادانه برنامه پخش کند.
مریم انصاری
تحریریه: عباس کوشک جلالی