كميسيونهاى حقيقت و دادخواهى / گفتگو با منيره برادران
۱۳۸۴ اسفند ۱۰, چهارشنبهقيقت و دادخواهى“. اين كتاب را انتشارات باران سوئد در ۱۸۸ صفحه منتشر كرده است.
در كشورهايى كه در آنها رژيمهاى استبدادى حكومت مىكنند، حقيقت پنهان است، و حق پايمال شده. مردم اين كشورها نمىتوانند به درستى نفس بكشند. براى تنفس راحت نياز به هوايى صاف و شفاف است و فضايى امن كه در آن حقكشى نكنند. جامعهاى كه بر آن خشونت اعمال شده باشد، حتى زمانى كه ديگر رژيم استبدادى بر سر قدرت نباشد، زخمهايى را با خود حمل مىكند، زخمهايى كه اگر ناديده گرفته شود، يا حتى انكار شود، به گونهاى اثرات خود را مىنماياند، كه ندانى از كجا نشأت گرفته است.
خانم منیره برادران، «کمیسیون حقیقت» چيست؟
منیره برادران: کمیسیون حقیقت نهادیست برای تحقیق و بررسی تمامی موارد نقض حقوق بشر در یک دورهی مشخص از تاریخ یک کشور. کارش اینست که از تاریخ سیاهی که در این دوره تحریف و انکار شده پرده بردارد. میشود گفت كه به این اعتبار حقیقت به معنای رفع تکذیب و انکار میشود. یک چنین کمیسیونی انعکاس صداى قربانیان و خانوادههای آنهاست. اینها کسانی هستند که هیچوقت در جامعه امکان سخن گفتن به آنها داده نشده و همیشه محکوم به سکوت بودهاند. اگر کارکرد و وظایف کمیسیون حقیقت را بخواهم خیلی خلاصه و مجمل اینجا بیان بکنم، میشود بر سه قسمت آنها را تقسیم بندی کرد. یکی، همانطور که گفتم، بررسی و تحقیق نقض حقوق بشر است و جنایتها و شناساندن آنهاست به جامعه، شناساندن سایر قربانیان است به جامعه و نشاندادن نقش و مسئولیت اشخاص و نهادها در عملکردهای ننگین و دیگر اینکه ترميم خسارتهاى قربانیان يا حداقل تلاشی برای اینکار و بالاخره سعی، که این خیلی مهم است، کوشش در جهت پیشگیری از تکرار جنایتهای گذشته. هدف اصلی از درگیری با گذشته، یادآوری دورههای تلخ، همه اینها رو به آینده دارد. آیندهای که در آن بتوان امید داشت که دیگر گذشته تکرار نشود.
شما در این زمینه کتابی نوشتهاید. انگیزهی شما از نوشتن این کتاب چه بوده است؟
منیره برادران: ببینید، من دههی شصت در زندان بودم. برای من مهم این بود كه حوادثی که در زندانها اتفاق افتاده است فراموش نشود. من شاهد شکنجههای بسیار وحشتناک و اعدامهای وسیع بودم. سال ۶۷ را دیدم که هزاران نفر در مدت کوتاهی کشته شدند. اینها در جامعه اتفاق افتاده و نه تنها در دههی شصت که بعدها هم ادامه پیدا کرد. ما دیدیم که نویسندهها را به زندان انداختند، تهدیدشان کردند، عدهای از آنها را بطور مرموزی کشتند. ما سرکوب دانشجوها را دیدیم و حالا هم نوبت کارگران است و میبینیم که آنها را حتا خانوادههایشان را، بخاطر خواست برحقشان دستگیر میکنند، و بعد هم فراموش نکنیم، سنگسار و نقص عضو کردن را. یعنی مسئله فقط مربوط به موارد سیاسی نمیشود. اینها لکهی ننگیست بر دامن کل جامعه. برای اینکه بشود از اين چیزها فاصله بگیریم اول باید آنها را شناخت. یعنی خود جامعه باید آنها را بشناسد. جامعه باید بداند که بر سر قربانیان چه آمده و همینطور خانوادههای آنها چه دردهایی کشیدند. من فکر کردم که نوشتن این کتاب و انتقال تجربه دیگر کشورهایی که چنین راهی را طی کردهاند میتواند کمک کند به ما تا اول این کمیسیون حقیقت را بشناسیم و من فکر میکنم که زمانی در کشور ما این نیاز مطرح خواهد شد. فکر کردم که با این کتاب میتوانم سهمی در راه تشکیل کمیسیون حقیقت در کشور خودمان داشته باشم.
خانم برادران، چه شد که انسانها به فکر تشکیل چنین کمیسیونی افتادند، چون بسیاری از جنایتها در طول تاریخ اتفاق افتاده و راجع به آن صحبتی نشده است. چه چیزی تغییر کرده، چه زمینههایی باید برای این تغییر بوجود میآمده؟
منیره برادران: اوایل دههی هشتاد بود که برای اولین بار طرح کمیسیون حقیقت مطرح شد. فکر میکنم این دورهای بود که توجه به پیشگیری از نقض حقوق بشر در سطح جهانی وزنه بزرگی پیدا کرده بود. یعنی کلا این وزنه را ما بعد از جنگ جهانی دوم هم شاهد هستیم، ولی دوره هشتاد پشت سر یک دورههای دیکتاتوریهای نظامی هست در آمریکای لاتین و دیگر کشورها. در این دههی هشتاد جهان شاهد یک تغییراتی هست، تغییری در جهت گام گذاشتن به دمکراسی و فاصله گرفتن از گذشته. اولین بار طرح کمیسیون حقیقت از طریق امنستی (سازمان عفو بينالملل) صورت گرفت. آن موقعی بود که در آرژانتین نظامیها روی کار بودند و هزاران نفر ناپدید شده بودند، یعنی دستگیر یا ربوده شده بودند و هیچ اطلاعی از آنها برای خانوادههایشان در دست نبود. طرح اولیه برای کمیسیون حقیقت بیشتر جنبهی روشنترشدن سرنوشت اینها را داشت، سرنوشت ناپدیدشدگان را. پدیدهی ناپدیدكردن انسانها در آن دوره، البته متاسفانه الان هم ادامه دارد، فقط محدود به آرژانتین نبود و در دیگر کشورهای آمریکای لاتین هم همين وضعیت بود و نيز در کشورهای آفریقایی و غیره. ولى فرقی که داشت این بود که در آرژانتین مادران ناپدیدشدگان و خانوادههای آنان ساکت ننشستند و با تجمع و راهپیماییهای خودشان این مسئله را بگوش جهانیان رساندند و این مطرح بود. آرژانتین اولین کشوری بود که در آنجا کمیسیون حقیقت تشکیل شد و بعد نمونهای شد برای دیگر کشورها. بعدا این کمیسیون حقیقت دیگر خودش را محدود به مسئلهی پديده ناپدیدشدن انسانها نکرد و یا روشنکردن سرنوشت آنها، ابعادش گستردهتر شد. شکنجه در دستور کار کمیسیون حقیقت قرار گرفت و همچنین دیگر اعمال ضدانسانی: شناساندن شکنجهگاهها، شناساندن نقش و مسئولیت افراد و نهادها و مسئولین.
همانطور که اشاره کردید در کشورهاى دیگری بعد از آرژانتین نمونههای کمیسیون حقیقت را دیدیم. تجربههای این کمیسیونها تا بحال تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده؟
منیره برادران: این کمیسیونهاى حقيقت دستاوردهاى زیادی داشتهاند. به دو مورد از دستاوردهای بزرگشان اشاره میکنم. یکی از اینها سهمی بود که کمیسیون حقیقت در دادخواهی ایفا کرد. کسانی که مرتکب جنایت و نقض حقوق بشر شده بودند، اینها میباید محاکمه و مجازات میشدند. و ما میدانیم که اینها وقتی که مصون بمانند از محاکمه و مجازات، نمیشود خیلی انتظار داشت که دوباره این چیزها در جامعه تکرار نشود و زیر سوال نرود. یعنی آدمها باید مسئولیت بپذیرند در مقابل کاری که انجام دادهاند. در این کشورها، مثلا مورد آرژانتین را بازهم مثال میزنم و شیلی که ما شاهد محاکمهی پینوشه بودیم، اینکار یک نقش مهمی دارد در فاصله گرفتن از گذشته. کمیسیون حقیقت خودش به تنهایی مرجع حقوقی و دادرسی نیست، ولی میتواند به این امر کمک کند با اسناد و مدارکی که جمع آوری کرده و بعد با ایجاد فضای بحث و گفتمانی كه در جامعه ایجاد کرده میتواند به این امر کمک بکند. اینکار صورت گرفته است در این کشورها، فقط مدل آفریقایی جنوبی یک کمی از این نظر با بقیه متفاوت بود. یک مثال دیگر که میتوان از مهمترین دستاورد کمیسیون حقیقت برشمرد آگاه ساختن جامعه است از آن تاریخ گذشته، تاریخی که تکذیب و انکار شده است، آنهم نه فقط با زبان آمار و سند، بلکه از زبان قربانیان و انتقال تجربهی آنها به کل جامعه که این کار به حافظهی جمعی کمک میکند و باعث میشود که کل جامعه از رنجى که قربانیان و خانوادهها از سر گذراندهاند، آگاه بشود و در آن سهیم بشود. این برای آنها یک تسلیست. اینکار چطور صورت میگیرد؟ اینکار از طریق انتشار و پخش گزارشهای کمیسیون حقیقت در جامعه صورت میگیرد و ایجاد فضای بحث و نقد در مورد مسایلی که همیشه تابو بودهاند. از طریق کمیسیون حقیقت هست که حقیقت به یک گفتمان اجتماعی تبدیل میشود. از این نظر آفریقای جنوبی موفقترین نمونه بوده است. در آفریقای جنوبی جلسات کمیسیون حقیقت که دوسال ادامه پیدا کرد از طریق رادیو و تلویزیون و روزنامهها بطور وسیع در کل کشور پخش میشده، حتا به زبانها و گویشهای محلی موجود در این کشور ترجمه میشده تا اینکه همه در جریان قرار بگیرند که چه گذشته است. گرچه تلخ و دردناک بوده، ولی باید جامعه آگاه میشد.
اگر قرار باشد برای جنایتهای صورت گرفته در ایران چنین کمیسیونی تشکیل بشود، چه شرایطی باید پیش از آن برآورده شده باشد؟
منیره برادران: ببینید، کمیسیون حقیقت یک طرح ملیست. باید رسمیت داشته باشد، اختیاری را داشته باشد. اینکه مثلا باید بتواند به مدارک و اسناد رسمی و سری زندانها، شکنجهگاهها و مخفیگاههای نیروهای امنیتی و غیره دسترسی داشته باشد. برای اینکه اعضای این کمیسیون بتوانند با قربانیان در هر گوشهای از این کشور تماس بگیرند نباید هیچ مانعی بر سر راهشان باشد. نباید تهدید بشوند آنها و همچنین قربانیانی که به کمیسیون حقیقت اطلاعات میدهند باید از مصونیت برخوردار باشند. و همچنین کمیسیون حقیقت باید این اختیار را داشته باشد که از مرتکبین و مسئولین دعوت کند که بیایند و پاسخگو باشند در مقابل کمیسیون حقیقت و اطلاعات خودشان را در دادگاه کمیسیون قرار بدهند. گرچه این مسئله یک کم ایدهآل است و در همه جا حداقل در یک دورههایی صورت نگرفت با موانع جدی مواجه بود. ولی برای اینها در جامعه باید تحولی صورت بگیرد، یعنی زمانی باشد که بشود گفت این چیزها به گذشته سپرده شده است. یعنی برای اینکار باید تحولات سیاسی جدیای در جامعه باشد. به نظر نمیرسد که این شرایط تا زمانی که حكومت جمهوری اسلامی برسرکار است در ایران امکانپذیر باشد، ولی این بدین معنا نیست که دست روی دست گذاشت تا اینکه آنزمان فرابرسد. همین الان هم خیلی کارهای زیادی هست که ما میتوانیم صورت بدهیم، در خارج از کشور و در داخل. اینست که کمیتهها و مراکز جمعآوری اسناد مستندسازى جنایتها، نقض حقوق بشر، جمعآوری اسامی قربانیان، شکنجهشدگان، اعدام شدگان اینها کارهای زیادیست که بخشی از آن را کمیسیون حقیقت بعهده خواهد داشت. ما در این راه آماده میشویم برای آینده. من در این رابطه اشاره میکنم به ”امید’ که یک سایت یا Datei Base است یک مرکز اسنادیست که به همت ”بنیاد عبدالرحمان برومند“ ایجاد شده و در هفتههای گذشته اعلام موجودیت کرده و در صفحهی اینترنت ظاهر شده است. در حقیقت کاری که این سایت دارد مىكند در همين راستاست، کار بزرگی کرده در سندیت دادن به موارد نقض حقوق بشر در ایران.
مراکز دیگری هم هستند که دارند این اسناد را جمعآوری میکنند؟ آیا همآهنگی بین این مراکز وجود دارد یا هنوز اینها پراکندهاند؟
منیره برادران: تا آنجایی که اطلاع دارم اینها به آنصورت همآهنگی ندارند. شاید هم داشته باشند و من اطلاع نداشته باشم. ولی فکر میکنم این همآهنگی بوجود میآید، یعنی مهم در حقیقت شروع به کار است و این همآهنگی نباید به این مفهوم باشد که به آن یک شکل بورکراتیک و از بالا به پایین داد. مهم اینست که این کار صورت بگیرد و با هر توانی که وجود دارد. چون این وضعیت وجود دارد که ما در خارج از کشور پراکنده هستیم و اگر بخواهیم همهی اینها را زیر یک سقف جمع کنیم با اینکار مانع تحرک میشویم. اما فکر میکنم همآهنگی بوجود میآید، اگر گامهایی که برمی داریم جدی باشد، این همآهنگی به طریق و اشکال مختلف میتواند بوجود بیاید و بهرحال امروزه وسیلهی مثل اینترنت هم به اینکار خیلی کمک میکند. مثلا همین «امید» یک ارتباط اینترنتیست. اینجا اشاره کنم که کار اینها به دو زبان انگلیسی و فارسیست و همین باعث میشود كه این مسئله از محدودهی ما ایرانیها برود بیرون. چون این مسئله باید به جهانیان شناسانده بشود. اهرمهای فشار خارجی از طرف گروههای حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشر خیلی مهم است برای اینکه بشود در ایران هم جلوی حقوق نقض شده را گرفت.
خانم منیره برادران، بسیار سپاسگزارم که وقتتان را در اختیار ما قراردادید.