قتل ۱۱۰ روزنامهنگار در سال ۲۰۰۹
۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعهترازنامه تازه "موسسهی بینالمللی مطبوعات" در وین (Internationale Presseinstitut) در باره وضعیت روزنامهنگاری در جهان روز پنجشنبه، ۱۱ فوریه، انتشار یافت.این گزارش میگوید که سال ۲۰۰۹، ۱۱۰ روزنامهنگار به هنگام انجام وظیفه به قتل رسیدهاند. این رقم نسبت به سالهای گذشته بیسابقه است. همهی این روزنامهنگاران به دلیل کار و تحقیق روشنگرانهاشان در پروندهها و ماجراهای حساس آماج حملات مرگبار قرار گرفتهاند.
موسسه بینالمللی مطبوعات که اعضای آن را شماری از ناشران و نویسندگان تشکیل میدهند از سال ۱۹۵۱ دستاندرکار تحقیق در بارهی سرکوب آزادی مطبوعات در کشورهای مختلف است. نوآمی هونت، یکی از همکاران این موسسه، در مصاحبه با دویچهوله میگوید: «مجموعاَ جهان برای روزنامهنگاران خطرناکتر شده است. به ویژه در مناطق بحرانی ما برای ا ولین بار شاهد آن هستیم که روزنامهنگاران به گونهای هدفمند و غیرتصادفی به قتل میرسند.»
طرفه این که بر خلاف تصور، عراق و افغانستان خطرناکترین کشورهای برای روزنامهنگاران نیستند بلکه "رکورد" این عرصه از آن فیلیپین است. مکزیک و سومالی بر "سکوهای" دوم و سوم ایستادهاند. در این دو کشور در سال گذشته به ترتیب ۱۱ و ۹ روزنامهنگار به قتل رسیدهاند. پاکستان با ۸ کشته، کلمبیا با ۶ کشته و روسیه و هندوراس هر کدام با ۵ کشته در ردههای بعدی قرار دارند.
به گفته هونت مشکل این است که تعقیب قضایی قتلهای یادشده معمولاَ راه به جایی نمیبرد. این در حالی است که در برای مثال در مکزیک در کنار جسد یک روزنامهنگار مقتول متنی یافت شده که قاتلان در آن اقدام خود را "درس عبرتی" برای سایر کسانی که بخواهند راه خبرنگار مقتول را پیبگیرند، توصیف کردهاند.
این پرسش مطرح میشود که خطای روزنامهنگاران یادشده چه بوده است. آیا آنها برای تحقیقات و کندوکاوهای روشنگرانه خود به محلهای خطرناکی رفتهاند؟ آیا با افرادی خطرناک طرف شدهاند؟ آیا ...؟ نوآمی هونت در پاسخ به این سؤالها میگوید: «به نظرم خطرناکترین کاری که انسان میتواند بکند، نوشتن و گفتن از واقعیتهاست. البته همهجا خط قرمزهایی وجود دارند، ولی مشکل اینجاست که در برخی از کشورها این خط قرمزها تعریفنشده و نامشخصاند. به تجربه میتوان گفت که در چنین کشورهایی انتقاد از رهبر کشور یا حزب حاکم اقدام خطرناک و مخاطرهآمیزی است.»
البته ارعابها و محدودیتها صرفاَ در شکل قتل خودشان را نشان نمیدهند. به گفته هونت، از مدتها پیش در خاورمیانه و شمال آفریقا قوانین و مقررات مربوط به امنیت ملی علیه روزنامهنگاران به کار گرفته میشوند. در چنین شرایطی خودسانسوری سکه روز میشود، زیرا هر انتقادی میتواند فوراَ "تحریک و تشویش افکار عمومی" معنی شود.
در سالهای اخیر در شمار بیشتری از کشورها قانونهای شدیدتر و در عین حال کشدار و قابل تفسیر علیه آزادی مطبوعات به تصویب رسیدهاند. چنین قوانینی دستگیری و سرکوب روزنامهنگاران منتقد و "نامطلوب" را آسانتر کردهاند. در همین راستا، موسسه بینالمللی مطبوعات در گزارش خود ایران را متهم کرده است که نشر و پخش آزادنه اطلاعات و افکار را با سانسور و ممنوعیت روبرو کرده و حتی خبرنگاران خارجی را نیز از حبس و محاکمههای نمایشی مصون نگاه نداشته است.
اما ظاهراَ تشدید حملات مرگبار و سانسور و حبس و شکنجه نیز نتوانسته است تحقیقات خطرناک و روشنگرانه روزنامهنگاران در بارهی فساد و جنایت و ناکارآمدی حکومتها و باندهای تبهکار را متوقف کند. نوآمی هونت در این بارهمیگوید: «این که همکاران ما به رغم همه خطرها همچنان به کار خود ادامه میدهند، امر بسیار ارزشمندی است. رسانهها در هر کشوری نقش مهمی بازی میکنند. ارزش دارد که ما برای این نقش مهم مبارزه کنیم.»
FW/YK