قتل ناموسی؛ سنتی سیاه که مرز نمیشناسد
۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه
روز ۸ مارس (۱۸ اسفند) و همزمان با روز جهانی زن، یک زن در شهر مریوان به دست پدرش به قتل رسید. زعفران محمدی از همسرش جدا شده بود و قصد ازدواج با مرد دیگری را داشت اما خانواده او با این موضوع مخالف بودند.
این زن با مرد مورد علاقهاش فرار میکند و با هم به خانه او میروند. پدر مرد به پدر زعفران خبر میدهد که دخترش آنجاست. پدر به آن خانه میرود و دخترش را با دست خود خفه میکند؛ جنازه او را به روستای خودش میبرد و در میدان روستا به همه اعلام میکند که «این لکه ننگ را از دامنم پاک کردم».
پروین ذبیحی، کنشگر مدنی ساکن مریوان، به دویچهوله میگوید که پدر زعفران از مدتها قبل زیر فشار افکار عمومی بوده و مردم روستا مدام دخترش را به رخ او میکشیدند و میگفتند دختر تو با وجود داشتن ۵ فرزند با یک پسر جوان ارتباط دارد.
به گفته این فعال حقوق زنان، در آن منطقه «جامعه پذیری» قتلهای ناموسی یکی از مشکلات اساسی کنشگران مدنی است: «مریوان یک منطقه کاملاً عشیرهایست. درست است که شهر است، منتها شهر ما در مرحله گذر از سنت به مدرنیسم است و فرهنگ بومی منطقه خیلی وقتها پذیرای این مسئله هست و مردم فکر میکنند با این قتلها آبرویشان برمیگردد. خیلیها هم خانواده را به قتل تشویق میکنند و البته خیلیها هم نه.»
پروین ذبیحی به مورد دیگری از این نوع قتلها اشاره میکند؛ خواهری ۱۲ ساله که از برادر ۱۴ سالهاش حامله شده بود. خانم ذبیحی با پدر این دختر حرف زده و به او گفته این دو کودک هر دو قربانی هستند اما پدر گفته مردم به من فشار آوردهاند تا در نماز جمعه اعلام کنم که هردوی اینها باید سنگسار شوند.
وقتی قانون از قتل ناموسی حمایت میکند
کنشگران مدنی و حقوقی با ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی به خوبی آشنا هستند. بر اساس این ماده قانونی هرگاه مردی زنش را با مرد دیگری در بستر ببیند و علم به عدم مخالفت زن داشته باشد، میتواند هردوی آنها را بکشد.
ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی نیز تصریح کرده که پدر و جد پدری به خاطر کشتن فرزند قصاص نمیشوند.
این دو ماده قانونی راه را برای قتلهای ناموسی که اکثرا توسط اعضای خانواده صورت میگیرند، باز گذاشته است. البته در کنار قانون، سنت و عرف نیز مجازات قاتلان ناموسی را دشوار کرده است.
پروین ذبیحی با تاکید بر اینکه از مخالفان مجازات اعدام است و معتقد است که قاتل نباید اعدام شود، میگوید: «اینجا شاکی خصوصی معمولاً بعد از پدر، مادر است. اگر مادر رضایت دهد، قاتل مجازات نمیشود و مادر هم معمولا با چشم گریان و دل خونبار رضایت میدهد چون نمیخواهد یک قتل دیگر یا یک زندان طولانیمدت در خانواده اتفاق بیفتد. اگر هم مثلا پدر یا برادر مقتول چند سال در زندان بماند، در اثر فشار بیش از حد اطرافیان، مخصوصاً از سوی خانوادۀ پدری، بالاخره مادر مجبور میشود رضایت دهد.»
در مورد نقش شوهران، پروین ذبیحی میگوید شوهرانی که خود قاتل نباشند معمولا تحریککننده قاتل هستند. او میگوید بسیاری از این شوهران بعد از وقوع قتلی که احتمالا به تحریک خودشان انجام شده، از قاتل شکایت میکنند تا با گرفتن دیه او را ببخشند و از این طریق مالی هم کسب کنند.
در اواسط زمستان گذشته نیز برادری در مریوان خواهرش را میکشد به این اتهام که با وجود داشتن شوهر و دو فرزند، ارتباطات متعدد داشته است.
خانم ذبیحی میگوید این برادر فعلا در زندان است اما قطعا آزاد خواهد شد چون شاکی، پدر و مادر خودش هستند و اگر رضایت ندهند او اعدام میشود.
بیشتر شدن قتلهای ناموسی در نبود نهادهای مدنی
در سه ماه پایانی سال ۱۳۹۱ تنها در شهر مریوان و روستاهای اطراف آن سه مورد قتل ناموسی رخ داده که مقتولان زن بودند؛ دو مرد نیز در پیرانشهر قربانی قتل ناموسی شدند.
پروین ذبیحی ضمن اعلام این آمار تاکید میکند که اینها مواردی هستند که او در جریانش قرار گرفته و ممکن است تعداد واقعی قتلهای ناموسی از اینها بیشتر باشد.
این فعال مدنی میگوید تا چند سال پیش تعداد این قتلها در منطقه مریوان کمتر شده بود و علت این امر نیز به نظر او فعالیت نهادهای مدنی در این منطقه بود: «قبلاً ما در اعتراض به این قتلها فعالیتهای زیادی داشتیم و برای اولین بار در اعتراض به این نوع قتلها در روستاهای مریوان جلسه برگزار کردیم. حتی خانوادهها به خاطر اینکه از لحاظ اجتماعی زیر سؤال نروند، کمی احتیاط میکردند. ولی به خاطر شرایط ویژه کنونی که دست و بال ما مثل گذشته باز نیست، تعداد این قتلها افزایش پیدا کرده است».
او میگوید تا چند سال پیش وبلاگها و سایتهای زیادی در این منطقه فعالیت میکردند و به محض اینکه قتلی اتفاق میافتاد، درباره آن اطلاعرسانی میکردند و اعتراضات مدنی را سامان میدادند. اینها روی افکار عمومی مردم تاثیر میگذاشت به طوری که به گفته وی کسانی که ممکن بود دست به چنین اعمالی بزنند، از ترس اعتراضات اجتماعی و اینکه خود و خانوادهشان انگشتنما نشوند، از این کار منصرف میشدند.
پروین ذبیحی خود از طریق حرفزدن با خانواده یک دختر و تاکید بر اینکه اگر قتل صورت بگیرد، خانواده در پی اعتراضات اجتماعی انگشتنما خواهد شد، توانسته جلوی وقوع قتل را بگیرد.
قتل ناموسی فقط مختص کردستان ایران نیست
از پیرانشهر و بانه و مهاباد و سنندج تا مریوان و اهواز و کردستان عراق و ترکیه، زنان قربانی روابط سنتی و قبیلهای هستند. بر اساس گزارش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، تنها در سال ۱۳۸۸ در شهر اهواز ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند. بر اساس همین گزارش، در سال ۱۳۹۰ در کل ایران ۳۴۰ زن قربانی قتل ناموسی شدند. بیشتر این قتلها در مناطق کردستان و خوزستان اتفاق افتاده است.
پروین ذبیحی میگوید از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۱ در کردستان عراق پنج هزار زن عراقی، کشته شده، خودسوزی کرده و سنگسار شدهاند. به گفته این فعال زنان، بسیاری از خودسوزیها نیز به اجبار خانواده صورت میگیرد. به عنوان مثال در یک مورد دختری در سنندج با دوستپسرش به ساندویچ فروشی میرود؛ پدر دختر بعد از دیدن این صحنه او را وادار به خودسوزی میکند.
در موارد دیگر نیز سختگیریهای خانواده، دختر را به سمت خودسوزی سوق میدهد. یکی از مواردی که خانم ذبیحی در مورد آن با دویچه وله سخن میگوید، مربوط به دختر ۱۳ سالهای به نام پریا رحمتی است. وی یک هفته قبل از قتل زعفران محمدی در مریوان خودسوزی کرده است.
پدر و مادر این کودک ۱۳ ساله از هم جدا شده بودند. او که با پدرش زندگی میکرده، هیچ گونه آزادی نداشته به طوری که حتی لباسش را نمیتوانسته خودش انتخاب کند و اجازه دیدار با مادرش را هم نداشته است. این دختر در نهایت دست به خودسوزی میزند.
پروین ذبیحی میگوید: «کسانی که به محل رفته بودند تعریف میکردند که این دختر چندین بار کبریت آتش زده و دوروبرش پر از چوب کبریت بوده؛ حالا یا میترسیده یا دلش میخواسته کسی بیآید و جلویش را بگیرد. مدام این کبریتها را آتش زده و خاموش کرده و بالاخره هم خودش را میسوزاند».
پروین ذبیحی در کنار سایر عوامل، "روابط عشیرهای" حاکم بر برخی مناطق را علت وقوع قتلهای ناموسی میداند: «در این مناطق عشیره حرف اول را میزند. اگر رئیس عشیره گفت این زن باید کشته شود، باید کشته شود. منتها در کردستان ایران رئیس عشیره نیست، اینجا رئیس خانواده است؛ پدر است، پسر است، برادر است، پسرعموست و مردهای نزدیک فامیل که فرمان قتل زن را صادر میکنند».