فوتبال زنان در ایران، ورزشی حاشیهای
۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبهآغاز بازیهای فوتبال زنان جام ملتهای اروپا انگیزهای شد برای گفتگو در بارهی وضعیت این رشته درایران با سمیرا شیرمردی، روزنامهنگار ورزشی در تهران.
خانم شیرمردی، اول از همه برای ما تعریف کنید که وضعیت فوتبال بانوان در ایران به چه صورت است؟ ساختار فوتبال بانوان، سازماندهی فوتبال بانوان در ایران به چه شکل است؟ آیا مسابقات لیگ سراسری وجود دارد، آیا نظم و برنامهی خاصی در فوتبال بانوان در ایران است؟ و کلاً در این مورد لطفا برای ما توضیح بدهید.
فوتبال زنان در ایران برخلاف فوتبال اروپا رونق زیادی نداشته است. شصت سالی نیست که برگزار شده است و کلاً فوتبال زنان یک لیگ دارد که متشکل از هشت تیم است. جالب این که در این لیگ اصلاً از تهران هیچ تیمی وجود ندارد و بیشتر تیمهای شمالی و جنوبی هستند. تیم ملیمان هم در این چند وقتی که مسابقات را برگزار کردند، اصلاً خوب کار نکرد و مورد انتقاد مسئولان فدراسیون و حتا روزنامهنگاران بوده است. براین اساس زیاد به فوتبال زنان پرداخته نمیشود، چون نتایج جالبی نگرفتهاند.
اما کلاً چه تصوری را میشود کرد در رابطه با لیگ سراسری فوتبال بانوان ایران؟ شما گفتید تیمی از تهران نیست. آیا تماشاگران میتوانند بیایند به استادیوم؟ آیا اخبار فوتبال بانوان ایران تا اندازهای مورد پوشش قرار میگیرد یا خیر؟
لیگ فوتبال بانوان منظم برگزار میشود. الان هم تعطیلات نیم فصلشان را میگذرانند. ولی چون تعداد تیمها زیاد نیست، معمولاً کسی پیگیر لیگ نیست. ضمن این که فقط خانمها میتوانند بروند تماشای این مسابقات و اصلاً آقایان حق ورود به ورزشگاهی که فوتبال بانوان در آنجا برگزار میشود را ندارند.
اگر بخواهیم در رابطه با تیمهای برجسته یا قطب فوتبال بانوان در داخل ایران صحبت کنیم، چه تیمهایی را میشود مثال زد؟
من فکر میکنم تیم ملوان بندرانزلی یکی از بهترین تیمهای ما است که یک تورنمنت خارجی همین چند وقت برگزار کرد و نتایج خوبی گرفته.
یکی از مسایلی که دانستناش جالب است این است که با توجه به این همه محدودیتی که در فوتبال باشگاهی بانوان در ایران هست، چگونه اصلاً تیم ملی فوتبال بانوان ایران میتواند شکل بگیرد، چگونه میتوانند بازیکنان انتخاب بشوند، ارنج بشوند و مچ بشوند و ترکیب مشخصی را تشکیل بدهند؟
تیم ملیمان در این چند وقت که کلاً فوتبال بانوان ایران تشکیل شده است، معمولاً خانم شهرزاد مظفر که الان سرمربی تیم ملی هستند، کار جمعوجورکردن این تیم را داشتند. حتا زمانی که یک سرمربی تیمی داشت تیم ملیمان. و این که خانم مظفر با توجه به شناختشان دعوت میکردند و مربیهای دیگر، حالا از جمله همان مربیهای تیمی تست میکردند. بیشتر این بازیکنان هم بازیکنان تیمهای فوتسال بودند که بعد به فوتبال چمنی روی آوردند و توانستند کمک کنند به تیم بانوان.
یک نکته دیگر که در اینجا پرسشاش اجتنابناپذیر است، این است که تا چه میزان در امکانات برای فوتبال بانوان ایران سرمایهگذاری میشود که مسئولان و به اصطلاح کارشناسان حالا میگویند تیم نتیجه نداده و باید عملکرد فوتبال بانوان ایران را مورد انتقاد قرار داد؟
من فکر میکنم مشکل اصلی فوتبال بانوان که تا حالا نتوانسته است آن پیشرفت قابل توجه را داشته باشد، توجه نکردن به این رشته است. یعنی این که برخلاف این که فوتبال آقایان در ایران طرفداراهای خیلی زیادی دارد، اصلاً به فوتبال بانوان هیچ توجهای نمیشود. برهمین اساس امکانات لازم هم آنطور که باید در اختیارشان قرار بدهند قرار نمیدهند و همیشه مشکل دارند. برای همین بیتوجهای فوتبال بانوانمان پیشرفت نکرده و همیشه مورد انتقاد قرار میگیرد، تا جایی که حتا بحث منحل شدن این تیم هم وجود داشت.
یک سوال کلی. فوتبال در بین زنان و دختران ایرانی در داخل ایران از چه اهمیتی برخوردار است؟ ما میدانیم که فوتبال مردان ایران خیلی طرفدار زن دارد. اما زنان هم در ایران تا چه مقدار خودشان دوست دارند که پا به توپ بشوند؟
من فکر میکنم که هیجانی که در فوتبال مردان وجود دارد در فوتبال زنان نیست. بر همین اساس کلاً طرفدارهای فوتبال مردان خیلی بیشتر است. چون هیجان آن فوتبال بیشتر است. ضمن این که کلاً رسانهها به فوتبال مردان خیلی خوب میپردازند، ولی فوتبال زنان اصلاً تا بحال حتا نه یک مسابقه از تلویزیون پخش شده، نه تبلیغ شده که بانوان بخواهند بروند تماشا کنند. برهمین اساس است که فوتبال مردانمان همیشه جایگاه ویژهای دارد.
حالا نظر شخصی شما در این مورد چه هست. فرق فوتبال زنان ایران با ورزشهای دیگر بانوان که از تلویزیون پخش میشود، مانند ورزش کاراتهی زنان ایران، ورزش تیراندازی زنان ایران در ایران، چه هست؟ چرا کاراتهی زنان و تیراندازی زنان در ایران بهعنوان مثال از تلویزیون پخش میشود، اما فوتبال زنان اصلاً و ابداً؟
راستش کاراته یک ورزش انفرادی است و تنها زمانی هم که مسابقاتش پوشش داده میشود، حالا کاراته، تیراندازی برای شعاع این چنینی، به خاطر حضورشان در المپیک بوده است. یعنی بجز آن مسابقات هیچ رشتهای را پوشش تصویری نمیدادند. فوتبال زنانمان هم به خاطر این که هنوز به آن مرحله نرسیده است که حتا در آسیا بتواند یک تیم خوب باشد، اصلاً پوشش تصویری داده نمیشود. یعنی نه تلویزیون و حتا روزنامهها هم همین طور هستند. اگر این مسابقات، یعنی فوتبال بانوانمان هم پیشرفت داشته باشد که بتواند مثل کاراته و نظیر این رشتهها مثل تکواندو و اینها، بتوانند در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشند، مطمئناً پوشش تصویری داده میشود و این که طرفدارهای زیادی هم جلب میکند. ولی مشکل اصلی همان توجه نکردن است که فوتبال بانوانمان نمیتواند به خاطر این مشکل پیشرفت کند.
علیرغم تمامی نکاتی که الان به آنها اشاره کردید، خانم شیرمردی، حالا تا چه مقدار مسابقات فوتبال بانوان اروپا، جام ملتهای اروپا در بخش بانوان، در تقویم برنامههای شما بهعنوان یک خبرنگار ورزشی داخل ایران قرار گرفته است؟
من باید چیزی را بگویم. یعنی واقعیتاش را بخواهم بگویم، شاید شما تعجب کنید. ولی واقعیت این است که اصلاً مورد توجه حتا رسانههای ایرانی هم نیست، چه برسد به مردم ایران. حالا شاید به خاطر این که فوتبال بانوان خودمان هیچ پیشرفتی نداشته است، اصلاً و کلاً به فوتبال بانوان پرداخته نمیشود. ولی کلاً در کار ما، یعنی در روزنامهی ما، حتا بحث این نشده است که ما بخواهیم فوتبال بانوان اروپا را پوشش بدهیم. این یک چیز عجیب است که به چنین مسابقاتی مثلا روزنامههای ایران اصلاً توجهای نمیدهند.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: فرید وحیدی