فرجام ناروشن مذاکرات؛ سانتریفوژ میچرخد، زندگی مردم هنوز نه
۱۳۹۳ اسفند ۲۱, پنجشنبه
«سانتریفیوژ بچرخد، اما زندگی مردم هم باید بچرخد.» این سخن حسن روحانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ بیش از هر شعار و اظهارنظر او در میان مردم شنیده شد. این سخن هم بار سیاسی داشت و وعده کاهش تنش با جهان خارج میداد و هم وعده بهبود شرایط اقتصادی کشور از طریق کاهش فشار تحریمها را در خود داشت.
استنباط بسیاری از رایدهندگان عادی از این شعار این بود که اقتصاد از چنگ سیاست خارجی تهاجمی و تقابلی دولت پیشین و از اسارت بحران برنامه هستهای خارج خواهد شد و سیاست تقابل پرهزینه و زیانباز با جهان خارج، جای خود را به تعامل سودمند به سود اقتصاد ایران خواهد داد.
یک روز پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، یکی از رایدهندگان تهرانی به خبرنگار یکی از شبکههای خارجی گفت، در انتخابات ۲۴ خرداد اکثر مردم به فردی رای دادند که بتواند رهبر ایران را به مذاکره با غرب قانع کند، تا شاید قدری از مشکلات اقتصادی کاسته شود.
نظر این شهروند تهرانی بیان دیگر همان شعار «سانتریفیوژ بچرخد، اما زندگی مردم هم باید بچرخد» بود و نشان میداد که نه تنها دولت و کارشناسان، که اکثر شهروندان ایران بر این نظرند که بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی کشور نتیجه سیاست خارجی نادرست دولتهای نهم و دهم است.
بیشتر بخوانید: صفحه ویژه برنامه هستهای ایران
در آخرین سال دولت احمدینژاد نرخ تورم در ایران بالای ۴۰ درصد بود و این تورم موجب شد که ارزش پول ایران در عرض یک سال به کمتر از یک سوم کاهش یابد. تحریمهای بینالمللی حتی کشور را از دسترسی به داراییهای خود در خارج از کشور و پول حاصل از فروش نفت محروم کرده بود.
روحانی امیدوار بود که با آغاز سریع مذاکره با دولتهای طرف گفتوگو با ایران در مناقشه اتمی، سد تحریمهای بینالمللی را شکافته و در یک بازه زمانی نهچندان طولانی، بتواند اوضاع نابسامان اقتصادی را مهار کند. خوشبینیهای رئیس جمهور جدید چنان بود که حتی از برنامه صد روزه برای حل مشکلات اقتصادی سخن میگفت.
اما حوادث یک سال گذشته در مسیری نرفت که حسن روحانی انتظار داشت. مذاکرات هستهای بهرغم آغاز خوب و نتایج اولیه نسبتا سریع، بسیار به درازا کشید، طوری که حتی نمیتوان با قاطعیت از فرجام موفقیتآمیز آن در اوایل تابستان آینده سخن گفت. در این میان، درآمدهای نفتی نیز که منبع اصلی تامین هزینههای دولت است، با سقوط بهای نفت به شدت کاهش یافت.
به این ترتیب پس از گذشت یک سال و نیم از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، هنوز نه تکلیف چرخش سانتریفوژها روشن است و نه چرخ زندگی مردم تکانی خورده است. هنوز همهنگاهها متوجه مذاکرات میان ایران و آمریکا و فرجام آن است.
سرنوشت مذاکرات هستهای؛ بیم و امید
مذاکرات نفسگیر هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی، که از پاییز سال ۹۲ آغاز شده بود، در تمام طول سال ۹۳ نیز ادامه یافت. تقریبا تمام توان دیپلماسی خارجی دولت روحانی صرف مذاکرات هستهای شده است. این مذاکرات ادامه مذاکرات سال گذشته است که در نوامبر ۲۰۱۳ ( آذر ۱۳۹۲) به توافق شش ماهه موسوم به "برنامه اقدام مشترک" منجر شد. هدف توافقنامه ژنو اطمینان ازصلحآمیزبودن برنامه هستهای ایران و سپس رسیدن به یک راهحل جامع بلندمدت میان طرفین بود.
بر اساس توافقنامهی ۴ صفحهای نوامبر ۲۰۱۳ ژنو، ایران متعهد شد که برنامه هستهای خود و غنیسازی اورانیوم را محدود کند و دسترسی و نظارت بیشتر و بازرسیهای سرزدهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر تأسیسات خود را امکانپذیر سازد. در ازای این اقدامها، غرب نیز تعهد کرد که بخشی از تحریمهای وضعشده علیه ایران را تعلیق و از وضع تحریمهای جدید اعم از بینالمللی، چندجانبه و یکجانبه خودداری نماید.
مفاد توافقنامه شش ماهه ژنو از سوی طرفین به خوبی اجرا شد، اما گفتوگوها برای دستیابی به توافق جامع در مهلت تعیینشده به نتیجه نرسید و مذاکرات دو بار تمدید و آخرین مهلت ۳۱ ژوئن ۲۰۱۵ تعیین شد. در این مدت بیشترین تماسها و گفتوگوها میان ایران و آمریکا بوده است. هر گاه نمایندگان این دو کشور به نتایجی میرسند دیگر اعضای گروه ۵+۱ را نیز خبر میکنند تا وارد گفتوگوها شوند.
در طول سال ۹۳ چندین دور گفتوگوهای فشرده میان نمایندگان ایران و آمریکا برگزار شد. تا یک ماه پیش اظهارات طرفین به نتایج گفتوگوها خوشبینانه نبود. اما با اضافهشدن افراد جدید به تیمهای مذاکرهکننده، به نظر میرسد که گفتوگوها وارد مراحل حساس و جدی شده است. اواخر فوریه اعلام شد چندین نفر از جمله رابرت مالی، جیمز تیمبای و بروک اندرسون به تیم مذاکرهکننده آمریکا پیوسته و از ایران نیز حسین فریدون، برادر حسن روحانی و دستیار ویژه او تیم ایران را همراهی میکند.
در هفتههای اخیر علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا نیز در مذاکرات هستهای حضور داشتند. گفته شد که حضور آنها نشاندهنده این بود که مذاکرات طرفین بر سر ظرفیت غنیسازی و تعداد سانتریفوژهای ایران متمرکز بوده است.
برخی رسانههای ایران خبر دادهاند که در پی حضور صالحی و مونیر در مذاکرات، پیشرفتهایی در عرصه ظرفیت غنیسازی اورانیوم ایران حاصل شده، اما گویا موضوع لغو تحریمها هنوز پیشرفتی نداشته است. ایران خواهان لغو یکباره همهی تحریمها بلافاصله پس از دستیابی به توافق جامع است. در حالی امریکا مایل است تحریمها در یک بازه زمانی حداقل ۱۵ ساله برچیده شود.
برخی جزئیات توافق احتمالی
در روزهای پایانی سال ۱۳۹۳ گزارشهایی در رسانههای غربی منتشر شد که در آنها گفته شده ایران و غرب در آستانه توافقی ۱۰ ساله قرار دارند. بخشهایی از این گزارشها در رسانههای ایران، از جمله وبسایت «ایران هستهای» منتشر شد. این سایت را تندروهای منتقد دولت روحانی اداره میکنند.
در این گزارشها گفته میشود مدت زمان توافق ده سال خواهد بود و در این مدت ذخایر اورانیوم ۵ درصد ایران زیر ۳۰۰ کیلوگرم باقی خواهد ماند. اگر در ۵ سال نخست ایران به تعهدات خود پایبند بماند، در ۵ سال دوم میتواند برنامه غنیسازی خود را به طور تدریجی توسعه دهد. طبق این گزارشها در توافق احتمالی، ایران همچنین متعهد میشود غنیسازی اورانیوم را با ۶ هزار سو آغاز و به مدت حداقل ۵ سال این محدودیت را حفظ کند.
چند روز پس از انتشار این گزارشها، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در گفتوگویی با خبرگزاری رویترز گفت که برای رسیدن به توافق جامع، ایران باید حداقل برای ده سال، برنامه اتمی خود را در ابعاد فعلی نگه دارد و بعضی از عناصر موجود این برنامه را برچیند.
سه روز پس از انتشار این مصاحبه اوباما، جواد ظریف از احتمال پذیرش محدودیت ۱۰ ساله در فعالیتهای هستهای از سوی ایران خبر داد. ظریف که با سیانان گفتوگو میکرد، درباره اظهارنظر باراک اوباما گفت: «اگر توافقی صورت گیرد٬ ما آمادگی آن را داریم تا محدودیتهای مشخصی را برای مدت زمان مشخصی بپذیریم ولی نمیتوانیم روی هوا مذاکره کنیم.»
رئیس جمهور آمریکا در آخرین اظهارنظر خود (یکشنبه ۸ مارس/ ۱۷ اسفند) گفت، شرطهای توافق احتمالی با ایران «بسیار معقول» است و در حدود یک ماه آینده مشخص میشود آیا میتوانیم به توافق برسیم یا نه. اوباما که با شبکه خبری «سی.بی.اس.نیوز» گفتوگو میکرد، درباره روند مذاکرات گفت، ما موفق به محدود کردن شکافها بین نظرات طرفین شدهایم، اما این شکافها همچنان باقی است.
او افزود: «اگر شفافیت لازم را از آنان مشاهده کنیم و بتوانیم این مساله را راستیآزمایی کنیم که قصد ساخت سامانههای تسلیحاتی را ندارند، در آن صورت توافق قابل دستیابی است. اما این امر مستلزم آن است که آنان نوعی از محدودیت و راستیآزمایی را بر برنامه خود بپذیرند که تاکنون تمایلی برای پذیرش آن نداشتهاند.»
شروط "بسیار معقول" اوباما چیست؟
بنابر برخی گزارشهای غیررسمی منتشر شده در رسانههای ایران، موضوع اصلی مذاکرات هفتههای اخیر میان تیمهای ایران و آمریکا بررسی پیشنهادهایی است که باراک اوباما از آن به عنوان «شروط بسیار معقول» نام برد. این گزارشها میگویند اصلیترین دستور کار مذاکرات چند هفتهی اخیر، تعیین تکلیف پیشنهادی بوده که امریکا درباره ظرفیت غنیسازی به ایران ارائه کرده است.
وبسیات «ایران هستهای» رئوس اصلی پیشنهاد آمریکا را چنین برشمرده است: انتقال مستمر اورانیوم ۵ درصد تولید شده در ایران به گونهای که ذخیره مواد ایران هرگز بالاتر از ۵۰۰ کیلوگرم نباشد؛ اعمال محدودیتهایی در زمینه چیدمان آبشارها و میزان مواد ورودی به آنها به منظور محدود ماندن غنیسازی در ایران، حداکثر به میزان ۶ هزار سو (حدود ۷ هزار و ۸۰۰ ماشین)؛افزایش نظارتها بر غنیسازی به میزانی فراتر از پروتکل الحاقی؛ برقرار ماندن محدودیتها به مدت ۱۵ سال؛ و محدود کردن تحقیق و توسعه به یک یا چند ماشین (سانتریفوژ) خاص.
سایت «ایران هستهای» در ادامه گزارش خود آورده است: «اطلاعات متنوع نشان میدهد تیم مذاکرهکننده ایران در حال حرکت به سمت پذیرش بخشهای اصلی این پیشنهاد است.»
آخرین اظهارات محمدجواد ظریف مبنی بر احتمال پذیرش محدودیت ۱۰ ساله در فعالیتهای هستهای از سوی ایران، نشان میدهد که ادعای سایت «ایران هستهای» عناصری از واقعیت را در خود دارد. بهنظر میرسد ایران آماده است پیشنهادهای آمریکا را بپذیرد به شرط آن که تحریمهای بینالمللی علیه ایران بلافاصله پس از توافق لغو شود، چیزی که آمریکا با آن موافق نیست و برچیدن تحریمها را روندی درازمدت و متناسب با راستیآزمایی پایبندی ایران به توافق میداند.
بهنظر میرسد که سرنوشت مذاکرات ایران و غرب و یا در واقع ایران و آمریکا در همین ماه مارس روشن شود. قرار است آخرین دور مذاکرات هستهای برای رسیدن به توافق جامع هفته آینده، ۲۴ تا ۲۹ اسفند (۱۵ تا ۲۰ مارس) در شهر لوزان سویس برگزار شود. این مذاکرات آخرین دور گفتوگوها در سال ۹۳ خواهد بود. هر دو طرف مذاکرات هفته آینده و نیز مذاکراتی را که احتمالا تا پایان مارس برگزار خواهد شد، سرنوشتساز و مهم ارزیابی کردهاند. وزیر خارجه ایران گفته است احتمال موفقیت این مذاکرات بیش از شکست است.
یک اظهارنظر تازه و قابلتوجه اخیر ظریف نیز این است که گفته توافق احتمالی قدرتهای جهانی و ایران «در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تأیید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزام آور برای همه دولتها تبدیل میشود».
گفته میشود این سخن وزیر امور خارجه ایران پاسخ به ۴۷ سناتور آمریکایی است که در نامهای سرگشاده به سران ایران هشدار دادهاند، «هر توافقی با باراک اوباما، فقط تا پایان دوره ریاست جمهوری او دوام خواهد داشت». این سناتورها گفتهاند: «توافقی که به تصویب کنگره نرسیده باشد، میتواند فقط با یک حرکت قلم رئیسجمهوری بعدی باطل شود و کنگره آینده هم هر زمان لازم دید، قادر است موارد توافق را تغییر دهد.»
بسیاری از تحلیلگران میگویند این تهدید سناتورهای جمهوریخواه جدی و عملی نیست. زیرا توافق تنها میان ایران و آمریکا نیست، بلکه میان ایران و شش قدرت جهانی است. علاوه بر این، اگر این توافق آنچنان که ظریف میگوید توسط شورای امنیت از طریق یک قطعنامهی الزامآور تایید شود، راه برای تغییر آن توسط جمهوریخواهان آمریکا بسته خواهد شد.
یک بدبیاری روحانی در سال گذشته
با وجود تحریمهای بینالمللی هزینهزا و سنگینی که بحران هستهای بر ایران تحمیل کرده، فروش حداقلی از نفت با قیمت نسبتا بالا، بخشی از درآمد دولت را تامین میکرد. اما از تابستان سال ۹۳ بهای نفت سیر نزولی در پیش گرفت، طوری که در مدت کمتر از شش ماه به نصف رسید.
ایران در سال ۱۳۹۲ حدود ۸۰ میلیارد دلار از محل فروش نفت درآمد داشت. این در حالی بود که متوسط قیمت نفت در سال ۹۲ بیش از ۱۱۰ دلار بود. اوایل تابستان ۹۳ هر بشکه نفت بیش از ۱۰۷ دلار قیمت داشت، اما در فاصله کمتر از ۶ ماه نرخ نفت سبک ایران به ۴۵ دلار رسید. در همینزمان قیمت هر بشکه نفت سنگین ایران ۴۲ دلار بود. در چند هفته آخر سال ۱۳۹۳ بهای نفت دوباره کمی افزایش یافته، اما هنوز حدود نصف قیمت مدت مشابه سال قبل است.
به این ترتیب در حالی که دولت روحانی هنوز محصول چندانی از مذاکرات هستهای بهدست نیاورده، بهطور غیرمنتظره با از دست دادن نیمی از درآمدهای نفتی مواجه شده است. دولت و مجلس ناگزیر شدهاند قیمت پیشبینی شده برای هر بشکه نفت در بودجه سال آینده را چند بار تعدیل کنند. کارشاسنان میگویند امید چندانی به اینکه بهای نفت در دو سال آینده افزایش قابل ملاحظهای پیدا کند، وجود ندارد.
رویکرد میانهروانه دولت روحانی در سیاست خارجی و ورود جدی او به مذاکرات هستهای، صرفنظر از نتایج نهایی آن، تا به امروز به سود ایران و اقتصاد این کشور تمام شده است. زیرا کنگره آمریکا در نظر داشت با وضع تحریمهای جدید صادرات نفت ایران را تا پایان سال ۲۰۱۴ به صفر برساند. شروع مذاکرات هستهای مانع از کار آنها شد، اما کاهش ۵۰ درصدی بهای نفت در نیمه دوم سال ۹۳، بخش مهمی از ثمرات توقف تحریمها را از بین برد.
یکی از بزرگترین معضلات پیش روی اقتصاد ایران، ایجاد اشتغال برای جمعیت انبوه جوان و بیکار کشور است. حسن روحانی اخیرا از سرمایهگذاری خارجی و اشتغالزایی سخن به میان آورد، اما تا اقتصاد ایران از تحریمهای فلجکننده رها نشود، استفاده از سرمایهگذاری خارجی تنها یک خیالپردازی خواهد بود.
روزنامه "مردمسالاری" اخیرا نوشت، نگاه تمام بازارهای داخلی به مذاکرات دوخته شده؛ از بازار ارز گرفته تا بورس و حتی بازارهای خردتر. برخی از کارشناسان میگویند هرگونه تغییری در توافقهای هستهای میتواند بر قیمت دلار در ایران تاثیرگذار باشد.
نرخ دلار در بازار ایران يک متغیر کليدی است و هر تغییری در آن میتواند سایر بحشهای اقتصاد را تحتتأثير قرار دهد. پس از توافق موقت ژنو، نرخ دلار از ۴ هزار تومان به ۳ هزار تومان رسید. اگر مذاکرات جاری به توافقی جامع و بلندمدت بیانجامد، نرخ دلار بار دیگر کاهش یافته و تاثیر مثبتی روی اوضاع کشور و وضعیت اقتصاد و اشتغال خواهد گذاشت.