فرجام ناروشن برجام: سیاست اتمی ایران بازی با آتش است
۱۳۹۹ دی ۱۶, سهشنبهبه باور باربارا وزل، خبرنگار اروپای دویچهوله در بروکسل، سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان برای نجات توافق هستهای سنگ تمام گذاشتهاند؛ تلاشی که تا کنون برای نجات هیچ عهد و پیمان بینالمللی از خود نشان ندادهاند.
پنج سال پیش توافق هستهای امضا شد. اما بهرغم شکایات و ناخشنودی بینالمللی، خروج دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای پایبندی به این توافق را به حالت تعلیق درآورد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
توافق هستهای که ناظر بر محدود کردن برنامه هستهای ایران بود، مدتها همچون موفقیتی بزرگ برای سیاست خارجی مشترک اروپا تلقی میشد. اکنون این توافق و آن موفقیت به طور جدی به چالش کشیده شده است.
اعلان جنگ به جامعه جهانی
به نظر میرسد تندروها در تهران اراده خود را به کرسی نشاندهاند: تصویب قانونی که عملا راه را برای غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در نیروگاه فردو هموار کرده است.
گرچه این میزان غنیسازی اورانیوم برای تولید جنگافزار هستهای کفایت نمیکند، اما نقض آشکار محدودیت سه درصدی غنیسازی است که در توافق هستهای پیشبینی شده است.
افزون بر آن سخن از آن میرود که راه برای دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران مسدود میشود.
توقیف نفتکش کره جنوبی نیز ادامه همان سیاست گروگانگیری تهران بوده که تا کنون منجر به حبس شهروندان غربی دوتابعیتی در ایران شده است.
توقیف این نفتکش را نیز نمیتوان اقدامی اعتمادساز تلقی کرد. اتفاقا برعکس، اعلام خبر افزایش غنیسازی اورانیوم از سوی حکومت ایران نوعی اعلان جنگی به جامعه جهانی است.
هدف از توافق هستهای مگر چه بود؟ مانع شدن از تبدیل ایران به یک قدرت اتمی. تجهیز ایران به جنگ افزار هستهای امری بود که میتوانست به رقابت تسلیحاتی در منطقه دامن زده و بیش از پیش بر دامنه تنش در این منطقه بحرانزده بیافزاید.
حتی هم اکنون نیز نفوذ و دخالت نظامی ایران از جمله در جنگ داخلی در سوریه مانعی جدی برای تلاشهای بینالمللی ناظر بر دستیابی به صلح شده است. این چنین است که تجهیز ایران به جنگافزار هستهای برای غرب کمتر از یک سناریوی وحشتناک نیست.
قمار کلان ایران
حسن روحانی از تغییر سیاست هستهای انتقاد کرده است. این در حالی است که از قدرت و نفوذ نیروهای میانهرو در ایران کاسته شده است. باید یادآور شد که انتخابات در ایران در بهار برگزار میشود. این در حالی است که نیروهای تندرو حول چنین سیاستهای تهاجمی گرد هم آمده و بر دامنه قدرت خود افزودهاند.
از سوی دیگر، برخی از کارشناسان ایرانی با توجه به بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا نسبت به توان مالی تامین هزینههای دنبال کردن این سیاست هستهای جدید به دیده تردید مینگرند. اما به نظر میرسد که هواداران چنین سیاستی توجهی به مسائل اقتصادی ندارند.
به این ترتیب میتوان گفت که جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن چنین سیاستی بر آن است تا جامعه جهانی را تحت فشار قرار دهد.
ایران اعلام کرده است که هرگاه دیگر کشورهای ذیربط در توافق هستهای و از جمله ایالات متحده آمریکا به تعهدات برجامی خود بازگردند، این کشور نیز به تعهدات و الزامهای پیشبینی شده در توافق هستهای بازخواهد گشت.
تعقیب چنین سیاستی از سوی ایران عملا بر مناسبات این کشور با دولت جدید آمریکا میتواند تاثیری بسیار منفی بر جای گذارد.
مشاوران جو بایدن نسبت به بازگشت آمریکا به توافق هستهای اعلام آمادگی کردهاند. اما هرگاه ایران با نقض آشکار توافق هستهای بر آن باشد تا دولت جدید آمریکا را به چالش بکشد، آنگاه دولت جدید آمریکا در برابر اذهان عمومی کشور خود به دشواری میتواند از سیاست بازگشت به برجام جانبداری کند.
اعلام خبر افزایش غنیسازی اورانیوم از سوی حکومت ایران در سالروز کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، نشانهای خطاب به نیروهای ناسیونالیست بوده و با هدف نمایش قدرت رژیم ملاها صورت میگیرد.
الزام بازنگری در سیاست ایران
مهمترین و بهترین متحدان رژیم ایران تا کنون در شهرهای پاریس، لندن و برلین نشسته بودند. آنها از حکومت ایران از منظر سیاسی و اقتصادی حمایت کرده و رویکردی دوستانه نسبت به ایران داشتهاند.
حتی پیش از ایام کریسمس نمایندگان آلمان، بریتانیا و فرانسه بار دیگر از سیاست از سرگیری گفتوگوها با ایران بدون قائل شدن پیش شرطی برای آن کشور سخن گفته بودند.
اما کشورهای اروپایی از این سیاست خود تا کنون سود و ثمری نبردهاند. هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان اخیرا ایران را فراخوانده بود تا باب گفتوگو با آمریکا را مسدود نکند؛ فراخوانی که عملا گوش شنوایی برای آن در ایران وجود نداشته است.
شاید تهران پیام چنین اقدامات و چنین اظهاراتی را ضعف این کشورها تلقی میکند و گمان میکند که میتواند بدون هیچگونه مجازاتی به سیاستهای تهاجمی خود ادامه دهد.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
اما این رویکرد دوستانه اروپا در قبال ایران به سنگ خورده است. حال باید در همراهی با دولت بایدن شروط روشنی برای ایران و برنامه هستهای این کشور تعیین کنند.
این شروط میبایست افزون بر برنامه هستهای، برنامه موشکی ایران و نقش سیاسی و نظامی ایران در منطقه را نیز شامل شود.
دیگر نمیتوان از رویارویی با ایران پرهیز کرد: تنها در صورت آنکه ایران گامی آشکار در این عرصه بردارد، زمینه برای همکاری سازنده فراهم خواهد شد؛ آن همکاری سازندهای که کشورهای امضا کننده توافق هستهای پنج سال پیش به تحقق آن امید فراوانی بسته بودند.