غلبه بر مشکلات اقتصادی ایران دشوارتر شده است
۱۳۸۸ تیر ۲۳, سهشنبهایران ناچار است سالانه میلیاردها دلار بنزین وارد کند. این در حالی است که این کشور بهرغم داشتن سومین ذخیرهی نفت دنیا قدرت استخراج آن را سال به سال بیشتر از دست میدهد. در مورد گاز نیز که ایران پس از روسیه دومین ذخائر دنیا را دارد، وضعیت مشابهی وجود دارد.
ایران برای آن که ذخائر نفت و گاز را استخراج و به کالا بدل کند، نیازمند فناوری استخراج، تأسیسات پالایشگاهی و بندری و صنایع مبدل است. و همین پاشنهی آشیل این کشور است. گرچه تحریمهای بینالمللی مانعی بزرگ در این زمینهاند، ولی ابهام و سردرگمی سیاسی ناشی از انتخابات ریاست جمهوری نیز اینک مزید بر علت شده است.
دست و پنجه نرم کردن با تنشهای داخلی
ساموئل سیژوک، کارشناس نفت و انرژی خاورمیانه در موسسهی تحلیل و تحقیقات IHS در لندن، در این باره به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است: « با توجه به وضعیت پس از انتخابات و شکافی که در نخبگان حاکم ایران به وجود آمده به سختی میتوان تصور کرد که احمدینژاد پس از سرکوب معترضان بتواند خود را پیروز ماجرا معرفی کند.» سیژوک در ادامه میگوید که تا پایان سال جاری دولت ایران به جای تمرکز بر سروسامان دادن به اقتصاد بیمارکشور مجبور است با تنشهای داخلی دست و پنجه نرم کند.
اما ایران برای به سامانآوردن اقتصاد خود فرصت چندانی ندارد. نگرانی از وضعیت اقتصادی و مشکلات آن پیش از انتخابات ریاست جمهوری نیز موضوعی حاد بود. نامزدان مخالف احمدینژاد او را متهم میکردند که با سیاستهای خود کشوری با سرمایهها و امکانات گسترده را به سوی نابودی سوق داده است.
در تابستان سال ۲۰۰۸، زمانی که قیمت نفت رکوردشکن شده بود، احمدینژاد فکر میکرد که میتواند از درآمدهای نفتی یارانههای جدیدی به روستاییان و قشرها و گروههایی که پایگاه اجتماعی او را تشکیل میدهند پرداخت کند، تصوری که با کاهش سریع و شدید قیمت نفت نقش بر آب شد.
در حال حاضر، تورم به رغم کاهش قیمت نفت در حدود ۲۵ درصد است و نرخ رسمی بیکاری به ۲۰درصد میرسد. بیکاری به ویژه در میان جوانان زیر سی سال رایج است که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
چین و روسیه هم تعلل میکنند
گاز و نفت نقش کلیدی را در اقتصاد ایران بازی میکنند، ولی بنا به ارزیابی کارشناسان، استخراج این مواد سالانه ۴ تا ۸ درصد کاهش مییابد. این درصد معادل ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار بشکه در روز است. این کاهش دلایل دوگانهای دارد: فقدان سرمایه و فقدان تکنولوژی. در هر دو مورد ایران باید ازامکانات خارجی استفاده کند، ولی چالش این کشور با غرب بر سر برنامهی اتمیاش و تحریمهایی که علیه این کشور اعمال شدهاند مانعی بزرگ در این راه است. بیثباتی سیاسی پس از انتخابات نیز اینک مزید بر علت شده است.
اگر روند انتخابات به کشاکش و بحران منجر نمیشد، شاید احمدینژاد میتوانست به سهولت شرکتهای روسی و چینی را به شراکت در پروژههای بزرگ گاز و نفت ترغیب کند. چندی قبل، تهران اعلام کرد که شرکت چینی CNPC جایگزین شرکت نفتی فرانسوی توتال در استخراج نفت از حوزهی گاز جنوبی خواهد شد. توتال در پی اعمال تحریم علیه ایران بیش از پیش در شروع فعالیتهای خود در حوزهی یادشده تعلل میکرد. با این همه، به گفتهی ساموئل سیژوک، کارشناس IHS، «چینیها نیز اینک احتمالاَ رغبت گذشته را برای امضای قراداد ندارند، زیرا هر شرکت خارجی بهتر میداند دست به کاری نزند و منتظر فرجام تلاطمات سیاسی در ایران بماند.»
سرمایهگذاری چین و مالزی هم مشکلگشا نیست
واقعیت این است که اگر شرکت CNPC چین و پتروناس مالزی هم وارد عملیات در پروژههای نفت و گاز ایران بشوند، باز هم مشکل حل نمیشود. بنا به برآورد کارشناسان، ۷۰ درصد فناوری لازم برای تبدیل گاز پارس جنوبی به گاز مایع در اختیار شرکتهای آمریکایی است و تبعاَ دسترسی ایران به این نوع فناوری تا اطلاع ثانوی محدود است. در مورد فناوی مربوط به تأسیسات پالایشگاهی نیز وضعیت مشابهی حاکم است. این در حالی است که پالایشگاههای ایران کهنه و فرسودهاند و این کشور مجبور است بخشی از درآمدهای نفتی خود را که میتوانست صرف تأسیسات فرآوری نفت و صدور درآمدزای آن کند به وارادت بنزین اختصاص دهد.
به نوشتهی خبرگزاری آسوشیتدپرس، در چنین شرایطی شاید دست درازشدهی اوباما برای دیالوگ و همکاری بهترین فرصت برای ایران باشد تا خود را از انزوا بیرون بکشد و شرایط بهتری را برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی خود فراهم کند. ولی در پی انتخابات ۲۲ خرداد کسی به ریاست جمهوری رسیده است که در مورد سلامت انتخابش ابهامها و سوالهایی وجود دارد و همین، راه دشوار استفاده از فرصت یادشده را را دشوارتر میکند.
FW/BM