عذرخواهی دیرهنگام استرالیا به خاطر قانون فرزندخواندگی اجباری
۱۳۹۲ فروردین ۱۳, سهشنبهدر فاصله سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۷۵ در استرالیا، ۱۵۰ تا ۲۲۵ هزار نوزاد از مادران ازدواج نکرده خود جدا شده و به خانوادههایی واگذار میشدند که نمیتوانستند صاحب بچه شوند. این قانون که عنوانش "فرزند خواندگی اجباری" است از سال۱۹۳۰ تا ۱۹۸۲ در استرالیا اجرا میشده اما بیشترین تعداد کودکانی که به اجبار از مادران خود جدا شدند بین دهههای ۵۰ تا ۷۰ میلادی بوده است.
در اجرای این قانون نه تنها دولت که نهادهای غیردولتی نیز سهیم بودند. سازمانهای خصوصی به همین منظور تاسیس شده بودند و بچه ها را از مادرها گرفته و به خانوادههایی که درخواست فرزندخواندگی داده بودند، تحویل میدادند.
بسیاری از این مادران حتی اجازه پیدا نمیکردند نوزادانشان را ببینند و بلافاصله پس از تولد، نوزاد را از مادر جدا میکردند.
علت تصویب این قانون به دلیل تسلط دربار سلطنتی بریتانیا بر قوانین حقوقی استرالیا بوده که از طرف سازمانهای مذهبی هم حمایت میشده و ظاهرا هیچ مخالفت حقوقی هم در این زمینه صوت نمیگرفته است.
جولیا گیلارد نخست وزیر استرالیا روز ۲۱ مارس امسال در پارلمان این کشور رسما به خاطر این عمل "غیراخلاقی" دولت استرالیا که او آن را "تجارت غیر قانونی دولت" نامید از این مادران عذرخواهی کرد.
سخنرانی گیلارد به طور مرتب با کف زدنهای حاضران در پارلمان استرالیا قطع میشد. ۸۰۰ تن از قربانیان این قانون و مادران به اجبار جداشده از فرزندانشان در زمان ایراد این سخنرانی در پارلمان استرالیا حضور داشتند.
نخست وزیر استرالیا در بخشی از سخنانش گفت: «ما از شما مادران عذرخواهی میکنیم. حقوق شما نادیده گرفته شد و به شما وعدههای دروغین داده شد. آن چیزی که اتفاق افتاد، غیراخلاقی و در بسیاری موارد غیر قانونی بوده است.»
پیشتر در اکتبر ۲۰۱۰ ایالت استرالیای غربی و در ژوئیه ۲۰۱۲ استرالیای جنوبی رسما به دلیل این قانون عذرخواهی کرده بودند اما معذرت خواهی خانم گیلارد، اولین عذرخواهی رسمی دولت فدرال این کشور است.
پای درد دل مادران
کمیتهای که در دولت استرالیا به منظور رسیدگی به این موضوع تشکیل شده، گزارش نهایی خود را ماه مارس سال گذشته منتشر کرد.
روزنامه اینترنتی "کریکی" Crikey که در استرالیا منتشر میشود اقدام به انتشار بخشهایی از این گزارش که مربوط به خاطرات تعدادی از این مادران بود پرداخت.
بر اساس این خاطرات، شماری از این مادران به محض اینکه بارداریشان محرز میشد، به روستاهای دورافتاده برده شده و وادار به انجام کارهای سخت میشدند.
کیت هووارث یکی از این مادران که کتاب خاطراتش در این باره به نام ten hail marys منتشر شده به این نشریه گفت که بعد از اینکه در ۱۷ سالگی و در اواسط دهه ۶۰ میلادی حامله میشود مجبور به ترک سیدنی شده و به مدت چهار ماه، شش روز و نیم در هفته و روزی هشت ساعت، در آشپزخانه یک بیمارستان مجبور به کار بوده است. وی برای این کار حقوقی نیز دریافت نکرده است.
او مجبور بوده تا زمان به دنیا آمدن فرزندش خود را از چشم انظار پنهان کند و شبها نیز در بیمارستان بخوابد. غذایی که به او میدادند اصلا مناسب یک زن حامله نبوده به طوری که او به دلیل کمبود کلسیم دچار ریزش مو و خرابی دندان شده.
یکی دیگر از این مادران که نخواسته نامش فاش شود به نشریه کریکی گفته که پس از حاملگی او را به یک منطقه نظامی در اطراف سیدنی بردند و او به همراه چند مادر ازدواج نکرده دیگر در خانه یک پیرزن، زیر دست یک زن ارتشی و یک آشپز کار میکرده است.
او مجبور به انجام کارهای سخت در محیط بسیار گرم آشپزخانه بوده. یکی از وظایف او تمیز کردن هرروزه زمین آشپزخانه توسط یک دستمال بوده است. بعد از مدتی آشپز به او یک تی برای تمیز کردن زمین میدهد تا مجبور به نشستن روی زمین و تمیز کردن آن نباشد اما زن ارتشی سرپرست او وقتی این منظره را میبیند تی را از او گرفته و به او میگوید "روی زمین زانو بزن و آن را تمیز کن، این کاری است که تو باید انجام بدهی."
باربارا مایسون یکی دیگر از این مادران گفته که تمام مدارک پزشکی این مادران مهر تایید "واگذاری فرزند" (baby for adoption, BFA) داشته و در حقیقت از ابتدا و بدون آنکه از این مادران سوال شود قبل از تولد بچه برای فرزندانشان پرونده فرزندخواندگی تشکیل میشده است.
یکی دیگر از این مادران میگوید در زمان حاملگی ۱۸ سال داشته اما احساساتش مانند یک دختر ۱۴ ساله بوده است. او میگوید من تمام کارهایی را که همه دختران هم سن و سال من انجام میدادند بر عهده داشتم اما همیشه این احساس میکردم که من آنقدر بد، وحشتناک و نالایقم که نمیتوانم برای کودکم یک مادر باشم.
یک مادر ناشناس دیگر به این سایت اینترنتی گفته که این مادران مجرد را به بازدید از بخشهای آزمایشگاهی یک بیمارستان بردند و سپس سرپرست این گروه به آنان گفت شما از طرف خداوند انتخاب شدهاید تا برای خانوادههای بدون بچه، بچه تولید کنید.
بعد از این بازدید، این مادران را برای کار به خشکشویی بردهاند. او مجبور بوده هرروز در اتاق خشکشویی و در محیطی پر از بخار و بوی مواد شوینده و فضایی گرم ملافههای بزرگ را روی غلطکهای مخصوص اتو کند.
به گفته او گروهی دیگر از این دخترها در مهدکودک کار میکردند و کارشان این بوده که "اتیکت نام نوزادان" را از روی شیشههای شیر بکنند تا این شیشهها دوباره برای کودکان دیگر قابل استفاده باشد و در این میان به نام بچههای دوستان خود بر میخوردند که قبلا کودکانشان از آنها جدا شده بودند.
برخی از این مادران که میتوانستند به طریقی از این قانون فرار کنند و نوزادشان را به دنیا بیاورند تحت فشارهای اجتماعی و تبلیغات منفی در نهایت مجبور میشدند کودکانشان را تحویل دهند. به آنها خانهای برای اجاره داده نمیشده و بسیاریشان بیخانمان بودهاند و حتی خانوادههایشان به آنها کمک نمیکردهاند.
با قدرت گرفتن جنبش فمینیسم در استرالیا تلاشهای سازمانهای حقوق بشری بالاخره در سال ۱۹۸۲ این قانون لغو میشود اما تا امسال دولت این کشور در این باره توضیحی نداده بود.
گفته میشود نزدیک بودن انتخابات در استرالیا میتواند دلیل عذرخواهی دیرهنگام دولت این کشور باشد. خانم جولیا گیلارد در دور قبل نیز با استفاده از شعارهای برابریخواهانه توانست به مقام نخست وزیری برسد.
با این حال انتشار گزارش ۳۷۷ صفحهای کمیته رسیدگی به این موضوع که پر از خاطرات مادران مجرد است، نمی توانسته در عذرخواهی دولت استرالیا بی تاثیر باشد.