عبور از جاده مخوف سانسور اینترنت در ایران
۱۳۹۵ اسفند ۲۲, یکشنبهروز جهانی منع سانسور آنلاین (۱۲ مارس) در حالی فرا میرسد که ایران همچنان نامش در لیست سیاه دشمنان اینترنت است. سازمان عفو بینالملل که یکی از پایهگذاران این روز جهانی است امسال در بیانیهای مشترک با "پروتونمیل" اعلام کرد که "سانسور سایبری نه تنها افراد را از بهرهمندی از حق آزادی محروم میکند که مانع توسعه علمی و خلاقانهای میشود که برای داشتن آیندهای درخشان مورد نیاز است".
پروتونمیل (ProtonMail) بزرگترین ارائهدهندهی خدمات ایمیل امن در جهان است.
عفو بینالملل میگوید بر اساس اطلاعات این سازمان در سال ۲۰۱۶ در ۵۵ کشور جهان کاربرانی تنها به علت ابراز عقیده در فضای آنلاین دستگیر شدهاند. در ایران، نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، که هماینک در بند است، در نامهای که اخیرا از زندان نوشته بود، از کسانی گفته که به دلیل نوشتهای یا اظهارنظری در فضای مجازی، زندانی شدهاند.
او در بخشی از این نامه مینویسد: «تنها ظرف یک هفته گذشته چهار ورودی داشتهایم. خانمهایی که از فعالان سیاسی و عقیدتی نیستند. زنان خانهداری هستند که سرگرم خانهداری و بچهداری بوده و برخی گاهی سری به دنیای مجازی زده، چیزی خوانده، توجهی به مسائل اجتماعی پیرامون نموده و احیاناً چیزی هم نوشته و اظهار نظری هم کردهاند.»
اما سانسور اینترنت در زندگی روزانه افراد چه معنایی میدهد؟ «دیشب که بعد از مدتها توانستم از یوتیوب فیلم ببینم، خیلی احساس خوبی بود. یک جور رهایی از قید و بندی مسخره و نفسگیر. یک لذت ساده مثل لذت احساس کردن باد لای موها بعد از چندین سال تحمل کردن حجاب در گرما.»
این را سمانه به دویچه وله میگوید. او پیش از این در لندن به دانشگاه میرفته و پس از چند سال زندگی در ایران مجددا برای ادامه تحصیل به اروپا باز گشته است.
او میگوید: «وقتی بیرون از ایران زندگی میکنیم، تمام این امکانات عادی به نظر میآیند ولی برای من یا هر کسی که تازه از ایران آمده، تمام این امکانات مثل نسیم است. حال آدم را خوب میکند.»
بیشتر بخوانید:اینترنت در ایران بیش از هرچیز در خدمت برقراری ارتباطات است
او از شرایطی که چند سال قبل با برگشت به ایران تجربه کرده بود میگوید: «هرماه باید دنبال یک فیلترشکن جدید میگشتم. اگر هم یک ماه کارم راه میافتاد، ماه بعد دوباره مشکل داشتم چون فیلترشکن ماه قبل ماه آینده نمیتوانست وبسایتهایی را که میخواستم باز کند و دوباره باید فیلترشکن جدید پیدا میکردم.»
او میگوید "تمام وبسایتهایی که پسوند co.uk دارند فیلتر بودند" و ادامه میدهد: «مسخره بود، وبسایت موزهها، گالریها، حتی برندهای لباس. چند ماه اول هی پرسوجو میکردم برای فیلترشکن جدید. بعد از یک مدتی اما خسته شدم و تقریبا دیگر هیچ کدام از وبسایتهایی را که دوست داشتم نمیتوانستم باز کنم. دور زدن در فیسبوک هم برای همین تعطیل شد و چون بیشتر دوستانم در کشورهای مختلف هستند، نمیتوانستم با آنها مرتب در تماس باشم. همه اینها باعث شد که ماههای اول در ایران تنها و افسرده باشم.»
او که الان بعد از پنج سال مجددا خارج از ایران است تعریف میکند: «دیشب یک ساعت و نیم دراز کشیدم توی تختخواب و یک مستند یک ساعت و نیمی را از یوتیوب تماشا کردم. بعد که تمام شد یک دفعه به خودم آمدم و دیدم که خیلی وقت بود توی یوتیوب چیزی ندیده بودم، نه گزارش مستندی، نه فیلمی… هیچ چیز!»
به گفته سمانه فیلتر بودن یوتیوب در ایران باعث شده این وبسایت، به "یک وبسایت رویایی و دور از دسترس" تبدیل شود.
آسیب سانسور و تحریم به کسبوکارهای آنلاین
پروژه "تور" (Tor Project) به تازگی اپلیکیشنی را روانه بازار کرده است که به کاربران این امکان را میدهد که چک کند کدام یک از وبسایتها در کشورش فیلتر هستند و سرعت اینترنت در چه وضعی است. کاهش سرعت اینترنت یکی از راههای شناخته شده سانسور اینترنت در سطح جهان است که دولت ایران نیز از آن بهره برده است. این اپلیکیشن جدید "اونیپروب" (OONIProbe) نام دارد.
اطلاعات حاصل از مشارکت داوطلبانه افراد با این اپلیکیشن ثبت و منتشر میشود. بر اساس اطلاعات ثبت شده از طریق اونی، تا کنون موضوع سانسور در ایران نزدیک به ۱۷۰ هزار بار از طریق این اپلیکیشن سنجیده شده است و ایران یکی از کشورهایی است که سنجشها از سانسور قطعی اینترنت در این کشور خبر میدهند. اطلاعاتی که اگرچه دقیق است و میتواند به شناخت بهتر ماهیت سانسور اینترنت در ایران کمک کند اما اصل ماجرای سانسور برای فعالان و حتی شهروندان خبر جدیدی محسوب نمیشود.
یکی از مدیران شرکتهای تولید نرمافزار در ایران به دویچه وله فارسی میگوید: «اینترنت بستر اصلی برای ورود تکنولوژیهای نرمافزاری و رقابت سریع بین خدماتی است که به صورت آنلاین عرضه میشوند. دسترسی کاربران به اینترنت، اولین امید ما برای خلاقیت و شروع فعالیت جدید است.»
او با اینهمه ادامه میدهد که «یکی از دوستانم سرویس جدیدی مبتنی بر محتوا در ایران راهاندازی کرده بود و طی ماههای اولیه در حال پیشرفت خیلی خوبی بود، اما در یک روز با فیلتر شدن وبسایتش، تمامی زحماتش در زمینه محبوب کردن سرویس بر باد رفت و مجبور شد تا زمان رفع فیلتری وبسایتش، با متوقف کردن کار نرمافزاری خود، روزهای خود را در ادارات دادگستری، کارگروه مصادیق مجرمانه و… در پیگیری و رفع فیلتر سرویس خود بگذراند.»
بیشتر بخوانید: مطهری: فیلتر توییتر و فیسبوک میتواند برداشته شود
او البته سانسور را برای پیشرفتهای حرفهای از جهت دیگری نیز مضر میداند: «جلوگیری از دسترسی به وبسایتهای بیربط به اهداف اعلام شده سانسور اینترنت در ایران (مطالب سیاسی و پورنوگرافی) باعث شده که برای دسترسی عادی و روزمره جهت یادگیری و مطالعات علمی هم نیاز به استفاده از ویپیان و راه حلهای دیگر دور زدن فیلترینگ باشد و مجبور باشیم در شرکت حتی راهحلهای سازمانی برای دسترسی به این وبسایتها در نظر بگیریم.»
او سانسور آنلاین را صرفا محدود به سانسوری که دولت ایران از داخل به شهروندان تحمیل میکند نمیداند، بلکه مجموعهای از سیاستهایی میداند که به دسترسی محدود به اینترنت منجر میشود. این مدیر شرکت تولید نرمافزاری از تهران میگوید: «تحریم دسترسی ایران توسط برخی شرکتهای خارجی مانند udemy، گوگل، oracle وatlassian و… خسارات بسیاری را متوجه ما کرده است.»
او میافزاید: «به عنوان مثال ما سالها از سرویس bit bucket به عنوان سرویس اصلی سورس کنترل برای نرمافزارهایی که تولید میکنیم استفاده میکردیم تا سال گذشته که این سرویس بر روی مرکز دادهای (date center) قرار گرفت که دسترسی ایران را از یک روز به روز بعد به طور کامل بست و این باعث توقف کاری تیمهایی شد که فعالیتشان به طور مستقیم وابسته به این سرویس بود و مجبور به مهاجرت سریع به سرویسهای مشابه شدیم.»
او میگوید که سانسور اینترنت و تحریم، هر دو آسیبهای بیبدیلی را به کسب و کارهای آنلاین وارد میکنند و "اجازه نمیدهند تمرکز خود را بر روی ایجاد نرمافزارهای با کیفیت بگذاریم و بتوانیم قدرت بالاتری در زمینه ورود به بازارهای جدید داشته باشیم."
یک مشاور رسانه و تبلیغات نیز از تهران در گفتوگو با دویچه وله از تاثیر سانسور اینترنت بر سطح زندگی شخصی و حرفهایاش میگوید. این فرد میگوید که چند روز کردستان عراق بوده است و ساعات اول فراموش کرده است که فیلترشکن لازم ندارد و از همین رو احساس میکند که "چقدر فیلترینگ پیش از هر چیز تحقیرکننده است."
او میگوید: «در ضمن کار من رسانه و "برندینگ" است، هرجا بروم اول رسانهها، آگهیها و محتوای ارتباطی را در محلها و رسانههای عمومی بررسی میکنم. در کردستان عراق حس کردم فیلترینگ مثلا یوتوب یا سایتهای اشتراک محتوا باعث شده است دسترسی ما به بسیاری از پیامها، آموزشها، تجربههای رسانهای و... محدود بشود و ذاتا به بیسوادی رسانهای عمومی در جامعهمان دامن بزند.»
از احمدینژاد تا روحانی، تداوم سانسور
اما وقتی حرف سانسور و تحریم به میان میآید شاید سوالی که به ذهن آید این است که تا چه حد وضعیت اینترنت در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی با ریاستجمهوری محمود احمدینژاد که خصوصا در اوج اعتراضات سال ۱۳۸۸ اینترنت را به شدت کنترل و محدود کرد متفاوت است. امیر رشیدی، محقق امنیت و دسترسی به اینترنت در کمپین حقوق بشر در ایران، در نیویورک به دویچه وله میگوید: «در طی این چهار سال دولت روحانی وضعیت از نظر ظاهری بهتر شده است ولی در عمل همان برنامههای گذشته کماکان ادامه دارد.»
او به موارد مثبت به این شکل اشاره میکند: «از نظر توسعهی اینترنت و افزایش پهنای باند گامهای خوبی برداشته شده است و همینطور قوانین مربوط به عدم ارائه اینترنت با سرعت بالاتر از ۲۵۶ کیلوبایت که دولت احمدینژاد گذاشته بود برداشته شده است. شبکه ۳جی و ۴جی راه اندازی شده است و همه اینها در مجموع گامهای مثبت و خوبی است که به زیرساخت اقتصادی و تجاری اینترنت هم کمک کرده است.»
رشیدی اما به آنچه "شبکه ملی اطلاعات" خوانده میشود اشاره میکند و میگوید: «ولی از سمت دیگر با توسعه اینترنت ملی یا چیزی که دولت ایران از آن با عنوان شبکه ملی اطلاعات یاد میکند سانسور آنلاین به صورتی تغییر معنا داده است. فیلترینگ با استفاده از این شبکه عملا مفهومی جدید به خودش گرفته به صورتی که در آینده با تکمیل این شبکه کاربران شاید احساس فیلترینگ نکنند ولی عملا سانسور و فیلترینگ تقویت خواهد شد. مثلا اگر شما در موتورهای جستجوی ملی عباراتی که از نظر ایران حساس هستند را جستجو کنید شما صفحه فیلترینگ را نخواهید دید.»
او میافزاید: «به عنوان نمونه اگر شما عبارت سکس را جستجو کنید به شما اعلام میکند چنین محتوایی وجود ندارد در حالی که در گذشته شما صفحه فیلترینگ را میدید. یا اگر عبارات سیاسی مانند نام میرحسین موسوی را جستجو کنید یا به سایتهایی که پروپاگاندای حکومتی دارند راهنمایی میشوید و یا اگر بیوگرافی میرحسین را دریافت کنید فقط تا سال ۸۸ است و بعد از آن اطلاعاتی وجود ندارد. بنابراین فیلترینگ به صورت مفهومی تغییر کرده است.»
رشیدی میگوید که "اگر همین روند ادامه داشته باشد پس از چند سال عملا کاربران به سمت محتوایی هدایت میشوند که حاکمیت میپسندد، نه محتوای واقعی اینترنت."
او میگوید که "از طرف دیگر دولت روحانی با کاهش قابل ملاحظه قیمت اینترنت داخلی کاربران را به استفاده از آن ترغیب میکند. کاری که دولت احمدینژاد با دستور و بخشنامه میکرد و اثری نداشت. حالا اگر همه اینها را کنار هم قرار دهیم میبینم که روش سانسور تغییر کرده و به نظر من در طولانی مدت بسیار اثربخشتر خواهد بود."
این فعال آزادی اینترنت البته معتقد است همانطور که دولتهای سرکوبگر از همدیگر درس سانسور اینترنت و روشهای آن را یاد میگیرند و "برای مثال مدل فیلترینگ ایران چینی است"، فعالان و آزادیخواهان هم در کشورهای مختلف از یکدیگر میآموزند.
بیشتر بخوانید: نظارت بر ویپیانها هدف طرح جدید "پاکسازی اینترنت" چین
سامان جعفری، فعال گردش آزاد اطلاعات، اما در گفتوگو با دویچه وله از خطرات امنیتی استفاده از ویپیانهایی که تله محسوب میشوند برای دور زدن سانسور دولتی صحبت میکند. او میگوید: «بحث سانسور و دور زدن سانسور مانند این است که بخواهید از نقشه جاده درست را انتخاب کنید اما همه جادهها به دلایل مختلفی بسته هستند و شما مجبور میشوید که جاده جنگلی را انتخاب کنید. وقتی راهی ندارید برای رسیدن به هدف از آن جاده استفاده میکنید که در آن هم دزد هست هم راهزن هم قاتل.»
ایران در سانسور اینترنت یک مورد قتل را نیز در کارنامه دارد. ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس جوانی بود که در وبلاگ خود مطالبی انتقادی درباره حکومت جمهوری اسلامی مینوشت. او نهم آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فنآوری و تبادل اطلاعات (فتا) بازداشت شد و چهار روز بعد، سیزدهم آبان ماه، در بازداشتگاه درگذشت. از آن زمان مادر او که زنی باریک اندام و مسن است، با در دستداشتن قاب عکسی از فرزندش، از هر فرصت و امکانی برای دادخواهی استفاده میکند.
سامان جعفری میگوید که "اینکه مردم از هر ابزاری برای دور زدن راههای بسته شده در اینترنت استفاده میکنند میتواند خطرناک باشد." او ویپیانهای دولتی را توری برای دزدی اطلاعات کاربران و در نهایت به دام انداختن آنها میداند.
به اعتقاد این فعال اینترنت که ساکن آلمان است، سانسور اینترنت فقط مسدود کردن دسترسی به اینترنت نیست، بلکه "سانسور دنیای خیلی تاریکتری از صرفا بستن اینترنت است. دنیایی پر از مردمانی که به دلیل خواست آزادی عمل در اینترنت جریمههای سنگین و بسیار سختی را متحمل شده و میشوند، هزینههایی که گاهی به قیمت زندگیشان است."