عبدی: نهایت مسیری که در انتخابات پیش گرفته شده بن بست است
۱۳۹۸ دی ۲۶, پنجشنبهبا رد صلاحیت چهرههای شاخص معدود اصلاحطلبانی که برای انتخابات یازدهمین دور مجلس شورای اسلامی ایران ثبتنام کرده بودند، اگر کورسوی امیدی هم برای برگزاری یک انتخابات پرشور باقی مانده بود، به یأس بدل شد.
این رد صلاحیتها نه توسط شورای نگهبان بلکه از سوی هیأتهای اجرایی صورت گرفت؛ هرچند پس از آن کسانی که همچنان به دنبال تطهیر دولت روحانی از اقدام به رد صلاحیت بودند، ترکیب هیأتهای اجرایی را منتشر کرده و مدعی شدند که اکثریت این هیأتها نیز در دست تندروهاست، اما این رد صلاحیتها ضربهای را که باید، زده بود.
عباس عبدی در همان روزها بود که در مصاحبهای با خبرآنلاین عنوان کرد: «انتخابات برای اصلاحطلبان به معنای واقعی تمام شده است.»
حال پرسش اینجاست که اگر انتخابات دیگر برای اصلاحطلبان معنایی ندارد، پس راه ادامه اصلاحات چیست؟ از چه راههایی میتوان اصلاحات حکومتی را ادامه داد؟ اصولا این کار ممکن است؟ و اگر ممکن نیست آیا این به معنای پایان اصلاحات است؟
عباس عبدی به این پرسشهای دویچهوله پاسخ داده است. توضیح اینکه این مصاحبه به صورت کتبی انجام شده است.
دویچهوله: شما گفتید دیگر انتخابات برای اصلاحطلبان معنایی ندارد. منظورتان این است که اصلاح طلبان نباید در انتخابات شرکت کنند و بایستی آن را تحریم کنند؟ دراین صورت آیا اصلا تحریم پس از رد صلاحیت معنایی دارد؟ این خود نوعی شکست نیست؟
عباس عبدی: این صحبت را در اصل من قبل از رسیدگی به صلاحیتها گفتم که اصولا برای اصلاحطلبان انتخابات بی معنی است اما اینکه تحریم کنند یا نه دیگر موضوعیتی ندارد. وقتی انتخاب بی معنی است نمی شود رفت شرکت کرد. حالا شاید کسانی هم باشند که بخواهند شرکت کنند، خود دانند. اما این که شکست است یا نه حداقل میتوان گفت که قطعا موفقیت نیست.
اگر این صحبت مال قبل از رد صلاحیتهاست پس دلیل شما برای اینکه دیگر انتخابات برای اصلاح طلبان معنی ندارد چیست؟ چرا حتی قبل از رد صلاحیت معتقد بودید انتخابات برای اصلاح طلبان بی معناست؟
برای اینکه اساسا علامتی را نشان ندادند که نیروهای اصلاح طلب با امیدواری ثبت نام کنند. ضمن اینکه من معتقدم مسئله امروز انتخابات فقط حضور نیروهای اصلاح طلب نیست. بخشی از نیروهایی که قبلا میآمدند پشت اصلاح طلبان الان دیگر حاضر نیستند بیایند و حضور مستقل میخواهند. بنابراین بخشی مهمی از نیروهای اجتماعی اصلا حاضر نشدند ثبت نام کنند که رد صلاحیت بشوند یا نشوند. در نتیجه من همان موقع که ثبت نام شد این را گفتم. روز قبلش توصیه کردم که همه بروند و ثبت نام کنند. ولی چون کسی امید به تغییر روال تایید صلاحیتها نداشت، نرفتند ثبت نام کنند. روز بعد وقتی دیدم کسی نرفته ثبت نام کند، گفتم انتخابات برای اصلاحطلبان تمام شده است. بنابر این افراد باقیمانده را حتی اگر تایید صلاحیت هم میکردند، انتخابات برای اصلاح طلبان تمام شده بود. چه رسد به این که به اینها هم رحم نکردند. در واقع به خودشان رحم نکردند.
آیا نظر شورای مرکزی اصلاحطلبان هم این است؟ شما با آنها در این مورد صحبت کردهاید؟ نظر آنها چیست؟
هیچ ارتباطی با این شورا ندارم و از تصمیماتشان و حتی از بیشتر افرادشان هم اطلاعی ندارم. اصولا از قبل هم پیگیر مسائل این شورا نبودم و یادم نمیآید تا به حال درباره آنان اظهار نظر مهمی کرده باشم.
آیا "پایان انتخابات برای اصلاحطلبان" معنای سیاسیاش این است که اصلاحات باید از راههای دیگری جز انتخابات پیگیری شود؟ و اگر این است این راهها کدام است؟
خب! بله. به طور قطع وقتی انتخابات پایان یافته تلقی شود باید راههای دیگر اصلاحطلبانه را طی نمود. حداقل در این زمینه باید کار دیگری کنند اما اصلاحات دو بال جنبش اجتماعی و بهبود خواهی حکومتی دارد. اصلاح طلبان باید همواره به این دو بال توجه کنند و در جنبش اجتماعی و عرصه عمومی حضور داشته باشند. حالا اگر به هر دلیلی حکومت راغب نیست و نمیخواهد و نمیپذیرد که آنها در بهبودخواهی حکومتی مشارکت کنند دیگر دست اینها در این قضیه خیلی باز نیست ولی دستشان در عرصه عمومی کماکان باز است و بهتر است که حضور داشته باشند.
اگر پاسخ به سوال سه منفی است و راه دیگری برای اصلاحات نیست آیا این به معنای پایان اصلاحات است؟
همانطور که گفتم این وضع لزوما به معنای بن بست اصلاحات نیست هر چند کار را پیچیده میکند و حتی ممکن است زمانی اصلاحات به نتیجه نرسد، نمیدانم. در واقع شاید باید منتظر صحبتهای فردای آقای خامنهای هم بود. ولی با این روندی که در انتخابات پیش گرفتند یعنی تصمیم دارند مسیر دیگری را بروند که این مسیر نهایتش بدون تردید بن بست است. مگر این که روال انتخابات را بکلی تغییر دهند. ولی اصلاح طلبان باید بر اساس سیاست اصلاحی خودشان جلو بروند و این یعنی در عرصه عمومی حضور داشتن و همیشه آماده بودن برای شرکت در ساخت قدرت به ویژه شرکت مسئولانه و پاسخ گویانه و مفید به حال جامعه.