۱۸ دیماه ۱۳۹۹ محمدحسن انتظاری عضو شورای عالی فضای مجازی خبر از تصویب سند الزامات پیشگیری و مقابله با نشر اطلاعات، اخبار و محتوای خلاف واقع در فضای مجازی توسط این شورا داد. وی مدعی شد که «تمامی دستاندرکاران به این نتیجه رسیدهاند که اخبار خلاف واقع، تحریف شده و جعلی به امنیت ملی آسیب میزند، آرامش اجتماعی را بر هم زده و انسجام ملی را خدشهدار میکند.»
در تبلیغات نظام اسلامی، اخباری که از کانالهای رسمی منتشر نمیشوند «جعلی»، «خلاف واقع» و «تحریف» شده معرفی میشوند.
انتظاری همچنین اضافه میکند، مقرر شد «این مسائل مدیریت شود، آسیبهای ناشی از این قضیه کاهش یابد و امنیت روانی جامعه مورد صیانت قرار گیرد.»
به دو نمونه از «مدیریت» صورتگرفته در فضای مجازی اشاره میشود تا با شیوههای اتاقهای فکر نظام اسلامی برای صیانت از «امنیت روانی» جامعه آشنا شویم.
پس از مخالفت خامنهای با خرید واکسن آمریکایی و انگلیسی، چیزی نگذشت که او برخلاف گذشته بیپروا در ملاقاتهای عمومی حاضر شد و به این شایعه دامن زد که از واکسن فایزر استفاده کرده است. همزمانی این دو واقعه باعث برافروخته شدن خشم عمومی شد که گوشهای از آن را در فضای مجازی میشد دید.
دستگاه امنیتی به منظور مقابله با آن، نامهی جعلی سعید نمکی به رئیس دفتر خامنهای را منتشر کرد.
هدف اصلی جاعلین فریب افکار عمومی نبود چرا که در آن صورت این کار را به دست جاعلین حرفهای میسپردند تا تشخیص آن به سختی انجام پذیرد.
هدف اتاقهای فکر رژیم به تمسخر گرفتن اپوزیسیون و ایجاد جو عدم اعتماد نسبت به مخالفان است. چرا که به سادگی میشود جعلی بودن سند را اثبات کرد.
پس از انتشار گستردهی این سند مجعول در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ خبرگزاری فارس به این موضوع پرداخت و نوشت: «شایعه پراکنان این بار مدعی شدند دفتر مقام معظم رهبری برای در اختیار قرار گرفتن واکسن فایزر به وزارت بهداشت نامهنگاری داشته است. همانطور که پیشبینی میشد پس از ورود محمولههای واکسن شایعات ضدانقلاب هم شدت گرفت.»
در همین رابطه کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو نوشت: «جمهوری اسلامی از هر چیز و هر جا شانس نیاورده باشه انصافا از اپوزیسیون و مخالف و معاند، بخت و اقبال، همراهش بوده و هست! فقط اونی که برای این شیرینکاریها، دستمزد میده رو تصور کنید.»
همچنین علیرضا وهابزاده مشاور وزیر بهداشت هم نوشت: «این نامه سراسر جعلی است ظاهرا جاعل قبل از سال ۵۷ در کشور بوده و ازفرم نامهنگاریها هیچ اطلاعی ندارد. به فرم سربرگ که اصلا متعلق به وزارت بهداشت نیست کاری نداریم، شماره نامه پایین صفحه هم هیچ، عنوان و امضا هم هیچ. بکلی سری آخه؟! نامههای ساواک رو کپی کردید؟»
پس از انتشار نوار صحبتهای روشنگرانه محمود صادقی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در مورد گفتگویش با علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی که از کشتار وسیع مردم در آبان ۱۳۹۸ دفاع میکرد، اتاقهای فکر رژیم سند جعلی ۲۵ آبان ۱۳۹۸ را انتشار دادند. با یک نگاه اجمالی به این سند به سادگی میتوان به جعلی بودن آن پی برد. جدا از فتوشاپ ناشیانه و متن بی سر و ته و به کلی غیراداری، سند رسمی شورای امنیت ملی از روحانی به عنوان «سیدحسن» نام برده است.
در این سند نیز همان هدف بالا دنبال میشود. تلاش بسیاری صورت گرفته که به سادگی بتوان روی جعلی بودن آن مانور داد.
تردیدی نیست از نیروهایی که «مدافعان حرم» نامیده میشوند در سرکوب اعتراضهای آبانماه ۹۸ استفاده شد.
وبسایت «صدای مدافعان» که اخبار مربوط به «مدافعان حرم» را پوشش میدهد در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ خبر داد که در جریان اعتراضهای آبان ماه «بسیاری از بچههای مدافع حرم مجبور به ورود کردن به جریان شدند.»
این سایت دولت را متهم کرد که «مدافعان حرم را به صف اول مبارزه با مردم کشور خود» فرستادند، اما «خود هیچ مسئولیتی» نپذیرفتند.
در جریان سرکوب خشونتبار اعتراضهای آبان ماه تشکیلات نظامی «نخسا» که خود را «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی» معرفی میکنند هم حضور داشت. «مقداد» یکی از فرماندهان آنها در گفتگو با خبرگزاری دانشجو در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۹۵ گفت: «ما بین نیروهای حزبالله، کتائبهای عراق، حشد الشعبی، دفاع وطنی سوریه یا فاطمیون میجنگیم».
او در مورد چگونگی تشکیل این نیرو میگوید: «سال ۸۸ که شلوغ شد، نیروهای انتظامی و امنیتی در ابتدای کار به علت اینکه نمیخواستند فضا به تشنج کشیده و با آرامش فتنه را کنترل کنند و در همین حین اغتشاشگران و عوامل بیگانه کشور را به هرج و مرج کشاندند. نیروهای خودجوش از همان اول وارد میدان شدند و به کمک نیروهای امنیتی شتافتند. برخی هم از شهرهایی که خبری نبود به تهران میآمدند. بحث خودجوشی از همینجا شروع شد و بچههای نخسا از همینجا با هم آشنا شدند. اولش قرار بود نیروهای خودمختار باشد اما بعداً گفتیم ما ولی و رهبر داریم و خودمختاری معنا ندارد لذا اسمش را گذاشتیم نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی».
مدافعان حرم همچنین اعلام کردند که در سرکوب اعتراضهای مردمی در شهرستان «ملارد» کرج حضور داشتند. و تصاویر انتشاریافته از آنها تنها بخشی از اقدامات این گروه در سرکوب اعتراضات در شهرهای مختلف ایران بوده است.
دستگاه امنیتی با انتشار سند مجعول بالا نه تنها استفاده از نیروهای خارجی در سرکوب اعتراضات را زیرسؤال میبرد، بلکه بر طبل بیاطلاعی مخالفان نیز میکوبد.
البته این موضوع مسبوق به سابقه است. فائزه هاشمی رفسنجانی در آذرماه ۱۳۹۶ در گفتگو با اعتماد آنلاین گفت: «جلسهای با حضور همه اعضای خانواده و برخی از اعضای شورای عالی امنیت برگزار شد که در این جلسه به ما اعلام کردند بررسی نشان میدهد که در بدن پدر ۱۰ برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است.»
او افزود: «البته اعلام کردند که در بدن مادر ۳ برابر حد مجاز و در بدن خواهرم فاطمه نیز ۱ برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است.»
فائزه هاشمی دارای مدرک «دکترا» است، اما چنان به گزارش شورای امنیت ملی دلخوش کرده که حتی فکر نمیکند «۱ برابر حد مجاز رادیو اکتیو» بیمعنی است.
در گفتگویی که اخیراً از فائزه هاشمی انتشار یافته، در مورد موضوع بالا بودن میزان «رادیو اکتیو» در بدن پدرش و اعضای خانوادهی هاشمی میگوید که اطلاعات منتشره «سرکاری» بوده است. وقتی شورای امنیت ملی اعضای خانوادهی هاشمی را جمع کرده و گزارش دروغ میدهد، پر واضح است که آنها برای فریب مردم ایران و افکار عمومی بینالمللی چهها که نمیکنند.
هنوز داستانهای مربوط به مرگ خامنهای و استفاده از «میرطاهر» به جای وی و یا به کما رفتن خامنهای و در حال مرگ بودن چندبارهی او را فراموش نکردهایم. در شبکههای اجتماعی و برخی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مدتی این شایعه پخش شده و بازگویی آن تا حدودی عمومیت یافته بود که جمهوری اسلامی «بدلی» برای خامنهای را به کار گرفته که نقش او را در مراسم و نشستهای ویژه بازی میکند.
* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.