شکایت ۲۸ زن درویش از ماموران گارد ویژه
۱۳۹۲ اسفند ۲۴, شنبهگروهی از زنان درویش که روز ۱۸ اسفند از طرف ماموران گارد ویژه مورد خشونت قرار گرفتهاند، شکایتی علیه عاملان ضرب و شتم و توهین نسبت به خود طرح کرده و برخورد ماموران گارد ویژه را "خشن و غیرانسانی" خواندهاند.
سایت "مجذوبان نور" مینویسد، دراویش زن آسیب دیده در این حادثه در نامهای به جعفری دولت آبادی خواستار رسیدگی به جرائم وقوع یافته توسط ماموران امنیتی و معرفی دراویش بازداشتی به پزشکی قانونی شدهاند تا شدت جراحات و آسیبها، تایید کارشناسی شوند.
در گزارش سایت یاد شده آمده که زنان درویش بر اثر حمله ماموران دچار شکستگی دندان، شکستگی سر، خونریزی صورت، شکستگی دست و جراحات و کبودیهای متعدد ناشی از ضربات باتوم شدهاند.
در شکایتنامه زنان درویش به کشیدن موها و توسل به زور برای انتقال معترضان به ماشین ون نیروی انتظامی و موارد تهمت، فحاشی و توهین نیز اشاره شده است.
این زنان در تجمع دو روزه خود در ۱۷ و ۱۸ اسفند در برابر دادستانی تهران، خواستار ادامه درمان دراویش زندانی در مراکز تخصصی و بازگشت دو درویش دیگر به زندان اوین شده بودند که به صورت تبعید به زندان رجاییشهر کرج فرستاده شدهاند.
این سه زندانی بیمار مصطفی دانشجو، حمیدرضا مرادی و افشین کرمپور نام دارند و دو درویش انتقالی به رجایی شهر، رضا انتصاری و فرشید یداللهی هستند.
وبسایت "مجذوبان نور" پیش از این تجمع اعلام کرده بود که بیش از دو هزار درویش در ایران روز شنبه ۱۷ اسفند در حمایت از حقوق دراویش زندانی اعتصاب غذا میکنند. در همین روز، جمعی از خانوادههای درویشان زندانی جلوی دادگستری تهران جمع شدند.
این تجمع با همراهی مردم عادی و خانوادههای زندانیان سیاسی روبرو شد. نسرین ستوده، معصومه دهقان (همسر عبدالفتاح سلطانی) و گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی در میان تجمعکنندگان بودند.
در این دو تجمع نزدیک ۳۰۰ درویش مرد و حدود ۲۶ درویش زن دستگیر شدند که همگی صبح دوشنبه ۱۹ اسفند آزاد شدند. گروه بازداشت شده نخست به کمیته وزرا و سپس به زندان اوین برده شده بودند.
صدیقه خلیلی یکی از زنان شکایتکننده گفته است: « روز یکشنبه ساعت ۱۱ صبح دوباره جلوی دادگستری جمع شدیم. همه جا پر از پلیس و لباس شخصی بود. لباس شخصی ها تا اطراف بازار تهران بودند. دور تا دور ما را با ماشین های آتش نشانی، آمبولانس و ون های پلیس گرفتند تا از نگاه مردم عادی و کسانیکه به بازار تهران می آمدند دور باشیم. ما ساکت فقط جلوی دادگستری تجمع کرده بودیم. ماموران از ما فیلم و عکس می گرفتند.»
او در ادامه شرح داده است: «نیم ساعت بعد چند نفر از مردهای درویش فریاد زدند که آنها میخواهند دادستان تهران را ببینند و خواستههایشان را مطرح کنند که یکباره ماموران پلیس، لباس شخصیها و گارد ویژه به ما حمله کردند. آن روز ماموران پلیس زن نیز بودند.»
صدیقه خلیلی گفته است: «خانمها را روی زمین میکشیدند، موهایشان را میکشیدند و روسریهایشان از سرشان می افتاد. با پوتین هایشان به ما لگد میزدند و فحاشی میکردند. به سر و گردن مردها باتوم می زدند. دهانشان را میگرفتند و فشار میدادند. با دست گلویشان را فشار میدادند. داد میزدند سمت مردم عادی که ما یک مشت کیف قاپ و دزد هستیم و میخواهیم از شلوغی بازار استفاده کنیم. آنقدر هرج و مرج شد که فکر کنم مردم عادی هم کتک خوردند و دستگیر شدند.»
صدیقه خلیلی همسر حمیدرضا مرادی، وکیل درویش زندانی است. او به مجذوبان نور گفته که ماموران، مردها را پس از دستگیری در حیاط اوین نگاه داشتند و زنها را به نمازخانه این زندان بردند: « آن روز هوا خیلی سرد بود. در بین ما چند بچه هم بود. یک نوزاد سه ماهه و چند بچه ۲ تا ۳ ساله. چند ساعت در نمازخانه بودیم بدون اینکه به بچه ها آب و غذا داده شود و آنها گریه میکردند.»
پیگیری شکایت زنان درویش را سمیه علائی٬ وکیل دادگستری بر عهده گرفته که خود درویش گنابادی و شاهد عینی برخورد ماموران امنیتی است.