شورای حکام بر تعلیق غنیسازی اورانیوم تأکید خواهد کرد • مصاحبه
۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبهدویچه وله: گزارش امروز شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی منبعیست برای تصمیم آتی شورای امنیت در مورد پروندهی اتمی ایران. به نظر شما جهتگیری این گزارش به چه سمتی خواهد بود؟
سعید محمودی: من فکر میکنم شورای حکام البته براساس گزارش آقای البرداعی در همان حول و حوش اظهارنظری بکند. یعنی ایران همکاریهایی در بسیاری از زمینهها کرده، بسیاری از سوالات اصلی پاسخ پیدا کرده، ولی هنوز نگرانیهای جامعه بینالمللی از بین نرفته، هنوز آژانس پاسخ تمام سوالاتش را دریافت نکرده است. بنابراین تصمیم شورای حکام این است که این پرونده بهحالت قبل باقیست، پرونده باز است و از ایران خواسته خواهد شد که همکاریهایش را تسریع بکند و جواب سوالات باقیمانده را هم بدهد، و بخصوص روی مسئلهی تعلیق غنیسازی تاکید خواهد شد، خواسته اصلی که شورای امنیت و اعضای اصلی شورای حکام داشتند. بنابراین در این حول و حوش باید انتظار اقدام از شورای حکام را داشت. البته من این را هم اضافه بکنم که شورای حکام که در واقع ارگان سیاسی آژانس بینالمللی انرژی اتمیست و بالاترین تصمیمگیرندهی آن و آژانس هست، مهمترین و سختترین تصمیم را در مورد ایران قبلا گرفته که همان تصمیم ارجاع پروندهی هستهای ایران به شورای امنیت است. بنابراین نباید انتظار داشت که هرنوع گزارشی که آقای البرداعی الان بدهد، در کار جاری شورای حکام و آژانس تغییر بدهد، مگر اینکه شورای امنیت در این زمینه تغییر نظر بدهد و مجددا پرونده را ارجاع بدهد به شورای حکام که درباره آن تصمیم بگیرند.
ولی در داخل ایران تقریبا اکثریت نظرها مخالف این گفتهی شماست. از جمله شخص رییس جمهور، آقای احمدینژاد گفته است، گزارش آقای البرداعی نشان داد پروندهی ایران در حقیقت در شورای امنیت بسته شده است و به آژانس برمیگردد!
این برداشت آقای احمدینژاد براساس خواندنیست که ایشان از این گزارش آقای البرداعی دارند. گزارش آقای البرداعی نسبت به گزارشهای سابقاش البته بسیار مثبت است. جواب سوالات اصلی پروندهی ایران، سوالاتی که در واقع پایهی ارجاع این پرونده به شورای امنیت بوده در این گزارش داده شده و بهطور روشن مشخص شده است که آن برنامهها یا آن نکاتی که در برنامهی ایران نگرانی زیادی را ایجاد کرده بود، برای نظامیبودن ماهیت برنامهی ایران، اینها همه رفع شده است. ولی معهذا در خود گزارش هم اشاره میشود که هنوز پارهای از سوالات باقی مانده و البته این سوالات هم کماهمیت نیستند و تا زمانی که به این سوالات جواب داده نشود، نمیشود گفت که این گزارش مسئله را بهکلی حل کرده است. به همین دلیل، به نظر من، قرائت دولت ایران از این پرونده، قرائتی مثبت و مطابق خواستههای خودشان است. ولی قرائت ارگانهای دیگر، بخصوص شورای حکام که یک شورای سیاسیست و نظرش براساس سوءظن به برنامهی اتمی ایران هست، من حدسم این است که نمیتواند کاملا مثبت باشد. البته باید صبر کرد و دید که نهایتا آیا شورای حکام اصولا ضرورتی میبیند که اظهارنظری بکند، قطعنامهای صادر بکند. چون ضرورتا اینجوری نیست و در چندبار اخیر هم همیشه پروندهی ایران موجب صدور قطعنامه یا جهتگیری مشخص شورای حکام نشده است. مسئله را بررسی کردند، بدون اینکه روی آن اقدامی بکنند، لازم ندیدند اقدامی بکنند. به همین دلیل هم به نظر من الان نمیشود قاطع گفت که شورای حکام اصولا ضرورتی میبیند که اقدام مجددی بکند، قطعنامهای صادر بکند یا نه.
و اگر قطعنامهای صادر نکند، منبع تصمیمگیری شورای امنیت، فقط گزارش آقای البرداعی خواهد بود؟
نه، البته چون پروندهی ایران الان به آن صورت پروندهی حقوقی نیست و بیشتر اهمیت این پرونده، جنبهی سیاسیاش هست، یعنی خواستهی شورای امنیت یک خواستهی سیاسیست، وقتی اصرار میکند شورای امنیت که ایران دست از غنیسازی بردارد. برای اینکه براساس قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی، البته هر کشور عضوی حق این را دارد که برای مقاصد صلحآمیز، غنیسازی بکند. این حق ایران هست و به همین دلیل هم ایران روی جنبههای حقوقی این مسئله تاکید دارد و اینکه حق ایران است. ولی خواستهی شورای امنیت، که موظف است به برقراری صلح بینالمللی، یک خواستهی سیاسیست و مفهومش این است که چون اعتمادی به برنامهی اتمی ایران نیست، به همین دلیل برای ایجاد اطمینان باید ایران غنیسازی را معلق بکند و تا زمانی هم که این کار را نکند، به نظر میرسد شورای امنیت در فکر و در جهتگیریاش تغییری ندهد. به همین دلیل گزارش آقای البرداعی که ایشان هم البته در پایان گزارش تاکید کرده است که ایران برنامهی غنیسازیاش را تعلیق و متوقف نکرده است، باعث خواهد شد اگر شورای امنیت اصولا موفق بشود تصمیمی بگیرد یا جلسهای داشته باشد در این زمینه، طبعا براساس این گزارش و احتمالا براساس گزارش آقای سولانا به این نتیجه برسد که ایران آن خواستهی اصلی شورای امنیت را انجام نداده و بعد اقدامات بعدی روی آن صورت بگیرد.
امروز (۲۲ نوامبر) در وین، محمد البرداعی از «طرح کاری»ای که بر سر آن با ایران به توافق رسیده، دفاع میکند. اگر اطلاعات بیشتری از این «طرح کاری» دارید، لطفا در اختیار ما بگذارید.
این طرح کاری در واقع همان تصمیمیست که دوماه پیش با پیشنهاد ایران، یعنی با توافق میان ایران و آژانس صورت گرفته است. به این مفهوم که در یک جدول زمانی مشخص، ایران به تمام سوالات باقیمانده جواب بدهد. و اعتراضی که به آقای البرداعی شده است، بخصوص از جانب اسراییل، این است که اینجور توافقها با ایران جز اینکه وقت تلف کردن باشد و فرصت بیشتری به ایران بدهد که به برنامهی غنیسازیاش ادامه بدهد فایدهای ندارد. انتقاد از این دیدگاه است. در حالتی که آقای البرادعی بعنوان دبیرکل آژانس، وظیفهاش این است تا حدی که در قدرتش هست اعضا را موظف به اجرای ام.پی.تی بکند. و از این دیدگاه ایشان هم و غماش را روی این گذاشته که هر طور میتواند ایران را وادار بکند که جواب این سوالات پاسخ داده نشده را بدهد و این جدول زمانی هم که ایجاد شده و ایران هم با آن توافق کرده و در خود گزارش هم به آن اشاره میشود که ایران در طول این دوماه مطابق این جدول عمل کرده، اینها فقط و فقط نهایتا هدفش این است که تمام مشکلات پرونده حل بشود. به نظر من انتقادها بیپایه است، به نظر من البرداعی کارش را دقیقا حرفهای دارد انجام میدهد و انتقادها فقط جنبهی سیاسی دارد. یعنی نارضایتی از اینکه عملکرد البرداعی باعث به درازاکشیدن این پرونده شده است، اعتراضی است که از نظر سیاسی قابلفهم است، ولی از نظر حقوقی و بخصوص با نقشی که آقای البرداعی دارد، به نظر من قابل دفاع نیست.