«شلاق بر تن سمیه؛ تحقیر قوهی قضايیه»
۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبهسمیه توحیدلو از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم بود. وی همچنین نویسنده وبلاگ «بر ساحل سلامت» است.
این وبلاگنویس پس از اجرای حکم ۵۰ ضربه شلاق خود در زندان اوین مینویسد: «خوشحال باش. قصدت تحقیر بود. اعتراف میکنم احساس تحقیر شدگی تمام وجودم را سوزاند. آنقدر که گمان نبرم که تکرار شدنی باشد.»
خانم توحیدلو تنها دو روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ۲۴ خرداد ماه دستگیر شد. او ۷۰ روز را در بازداشت به سر برد. دادگاه اولیه برای وی حکم یک سال حبس و ۵۰ ضربه شلاق صادر کرد که در دادگاه تجدیدنظر حکم حبس بخشیده شد، اما اجرای حکم شلاق به قوت خود باقی ماند.
این وبلاگنویس در بخش دیگری از مطلبش مینویسد: «امروز تحقیر شدم. حتی غرورم شکست. اما بزرگی و کوچکی دست خداست و اوست که هست. اگر نبود که دق می کردیم در این روزها! مختوم شد. اما شد؟»
سایت کلمه، که دیدگاههای میرحسین موسوی را منتشر میکند درباره اتفاقات پیش از اجرای این حکم نوشت:«سمیه توحیدلو را به زندان اوین احضار کردند تا پروندهاش را "مختومه" کنند، بسیاری دیگر، از رئیس دانشگاه تهران تا مسئولان ارشد قوه قضاییه و مدیران بلندپایه وزارت اطلاعات، هیچیک نمیتوانند انکار کنند، که همه در جریان بودند که قرار این "حسن ختام" اینگونه بیشرمانه به سرانجام برسد.»
این سایت خبری وابسته به مخالفان دولت از امتناع کارکنان زن دادسرا و زندان اوین از اجرای حکم خبر میدهد: «وقتی قاضی اجرای احکام به دست و پا زدن افتاد و حتی با لحنی التماسگونه از کارکنان زن دادسرا و زندان خواست این حکم را اجرا کنند، هیچکدام حاضر نشدند ننگ این وقاحت را در کارنامهی خود باقی بگذارند. آنها کم از این صحنهها ندیده بودند، اما این بار اجرای این حکم ظالمانه، وقاحتی افزون میخواست که جز از دستانی گنهکار بر نمیآمد.»
این گزارش میافزاید: «وقاحت اینقدر بزرگ بود که حتی قاضی شعبه، که عاقبت خود دست به شلاق شد و حکم ننگین قاضی مقیسه را اجرا کرد، جرات نکرد پای کار خود بایستد و بدین ترتیب منشی زن دادسرا مجبور شد در پرونده بنویسد که خودش این حکم را اجرا کرده است!»
تحقیر قوه قضاییهی جمهوری اسلامی
احمد جلالی فراهانی، نویسنده وبلاگ «تحریریهی خاموش» در واکنش به این اتفاق مینویسد: «برای نخستین بار طی دو سال گذشته، در دستگاه قضایی کشور، حکم شلاق یک زندان سیاسی روز گذشته در حالی اجرا شده است که دست و پای او را با زنجیر بسته بودند.»
این روزنامهنگار میافزاید:« آنچه امروز بر سر سمیه رفت، نه تحقیر وی یا زنان سبز ایران، که تحقیر دستگاه قضایی است که اختلاس کنندگان سه هزار میلیارد تومانی را رها کرده و یک وبلاگ نویس را به جرم عضویت در ستاد پویش خاتمی شلاق می زند!»
ستاد پویش خاتمی از گروههای فعال در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری بود که با هدف ترغیب محمد خاتمی برای کاندیداتوری مجدد در انتخابات تشکیل شد.
این ستاد پس از کنارگیری محمد خاتمی از انتخابات و کاندیداتوری میرحسین موسوی، به حمایت از وی پرداخت. پویش توسط عدهای نخبگان علمی و جوانان و دانشجویان فعال سیاسی و مدنی تشکیل شده بود.
انتقام از معترضان
نویسنده وبلاگ «ملکوت» نحوی صدور و اجرای حکم شلاق سمیه توحیدلو را ظاهر ماجرایی میبیند که از اتفاقی عظیمتر که در دستگاه قضایی ایران در جریان است خبر میدهد:«عقوبت ديدن يک زنِ فعال سياسی و دانشآموخته تنها لایهای است بر اتفاقی عظیمتر که در زير پوست اين دستگاه رخ داده است.»
داریوش محمدپور معتقد است گرچه اجرای این حکم در ظاهر برای تحقیر سمیه توحیدلو بوده اما در واقع مخاطبان دیگری نیز دارد:«این خشم و کينه و چنگ انداختن در عزت و کرامت انسانی، خطاباش با يک ملت است و در برابر يک انديشه و يک روش مختلف و متفاوت قد علم کرده است.»
وی میافزاید: «انتقام گرفتن از سمیه توحيدلو و تحقیر کردن او، در واقع کوشش نافرجامی بود برای تحقیر کردن تمام کسانی که توانستند در روز ۲۲ خرداد حماسه درست کنند و حماسهشان در ۲۵ خرداد به اوج رسيد. اين شقاوت، چيزی نبود جز ابراز خشم و نفرت از زنجيرهی سبز و باشکوه خیابان ولیعصر در روزهای پيش از انتخابات: عظمت حادثهی آن روز – حتی پيش از روز انتخابات – پشت اقتدارگرايان را لرزانده بود.»
محمدپور اجرای این حکم را "تحقیر و شکست دسگاهی میداند که مقدمات چنین سقوط و انحطاطی را برای خود فراهم کرده بود و همچنان با شتاب و شدت به سقوط خود ادامه میدهد."
وی با اشاره به اینکه همهی ارکان قانونی و اخلاقی و شرعیاش قوه قضائیه جمهوری اسلامی ناگهان با هم فروریخته و چيزی جز بلهوسی و فسق و رسوایی در بطناش نمانده، میافزاید: «این فقط سميهتوحیدلو نیست که شلاق خورده است؛ من و شما شلاق خوردهایم، وجدان اخلاقی و آگاهی انسانی ماست که شلاق خورده است.»
ما می مانیم
ریحانه، نویسنده وبلاگ «خوابهایم» از اولین دیدارش با سمیه توحیدلو نوشته که باز میگردد به زمان ساختن فیلمی انتخاباتی مصطفی معین پیش از نهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴: «جعمی از جوانان جمع شدیم پر از شور و جوانی، در میان ما دختری بود محجبه، تنها دختر چادری جمع، در زیر زمینی جمع شدیم و عوامل فیلم آمدند و دکتر معین آمد ... همه با شور و هیجان صحبت میکردیم، میتاختیم و نقد میکردیم، اما در این بین دخترک چادری جمع آرام سخن می گفت، لبخند همیشه بر صورتش بود ، عصبانی نمیشد، مثل ما تند نمیشد.»
این وبلاگنویس سپس به دوران تبلیغات دهمین انتخابات ریاست جمهوری اشاره میکند و به روزهای پس از آن انتخابات و "وقتی که کودتا صورت گرفت":«دختر صبور و آرام به زندان رفت، باورم نمیشد نماد دختران مسلمان در زندان، باورم نمیشد...بازهم گذشت او آزاد شد و یکدیگر را دیدیم و خندان بود مثل همیشه حتی مثل امشب ...»
ریحانه با اشاره به اینکه "میگویند ضربههای شلاق آرام بوده" مینویسد:«درس سمیه و یاسر را ازکتابهای تاریخ و دینی حذف کنید، فقط آبروی خودتان میرود که آن عصر جاهلیت بود این عصر .... از انگلستان و مصر و دیگر جاهای دنیا نگویید ، هیچ نگویید مدتی سکوت کنید بهتر است، سکوت کنید.»
نویسنده وبلاگ «خوابهایم» نوشتهاش را اینگونه به پایان میبرد: «ما میمانیم، ما سربلند و سبزدر تاریخ میمانیم. اما شما میمانید و یک تاریخی از شرمساری، ما میمانیم و شما میروید در حالیکه نفرین مادران و دختران این سرزمین بدرقه راهتان است، شما که ظالمترین حاکمان این سرزمین هستید.»
بیانیهی وبلاگنویسان خطاب به مردم
جمعی از وبلاگنویسان نسبت به «اجرای نمادین حکم شلاق» سمیه توحیدلو واکنش نشان دادند و در بیانیهای خطاب به مردم ایران مینویسند:«تاریخ گواهی خواهد داد که آنکه در زیر ضربات سترگ شلاق مجریان و چکمه پوشان استبداد دینی آن، تحقیر و سرخورده شده است، نه "سمیه توحیدلو" که نظام " قضا"یی است که مقدمات چنین سقوط و انحطاطی را برای خود فراهم کرده بود و همچنان با شتاب و شدت به سقوط خود ادامه میدهد.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «مستبدان دینی حاکم بر حال و روز ایران میخواستند مردم را با شلاق زدن تو ساکت کنند! چه خیال خامی! ... قلم را میتوان شکست، دهان را میتوان به ضرب شلاق و باتوم و بند و زنجیر بست، اما اندیشه را هرگز به هیچ راه و روش مستبدانهای نمیتوان زندانی و زنجیر کرد.»
این فعالان فضای مجازی تصریح میکنند که "اجرای نمادین ۵۰ ضربه شلاق بر پیکر سمیه توحیدلو را وهن به آزادگی و کرامت انسان و قلم و اندیشه میدانیم و قویا آنرا محکوم و حمایت خود را از این وبلاگنویس آزاده و سرافراز را اعلام میداریم."
مهدی محسنی
تحریریه: فرید وحیدی