شروط سهگانهی خاتمی؛ از"خون ندا و سهراب" تا "ادامه سیاستورزی"
۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبهمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران روز ۷ دی (۲۹ دسامبر) در دیدار با نمایندگان جناح اقلیت مجلس شروطی را به عنوان کف مطالبات اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی مطرح کرد.
آقای خاتمی از "آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیتهای نا به جا، پایبندی همگان به خصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن به خصوص اهتمام به روح قانون اساسی و فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد" به عنوان پیشزمینه "تصمیمگیری" برای حضور در انتخابات آتی نام برد.
آقای خاتمی تصریح کرد: «منظور از انتخابات ناسالم فقط امکان وقوع تقلب در رایگیری نیست، بلکه تاکید ما بر انتخابات سالم، حفظ سلامت در تمامی مراحل انتخابات از مقدمات تا نحوه تشخیص صلاحیتها، حقوق کاندیداها در نظارت بر صندوقها و روند رایگیری و شمارش آرا است.»
این سخنان با واکنشهای بسیاری روبرو شد. روزنامه کیهان چاپ تهران در شماره چهارشنبه ۸ دیماه در سرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری مدیرمسئول و نماینده آیتالله خامنهای در این روزنامه با "منحرف و خائن" خواندن رییس جمهور سابق جمهوری اسلامی نوشت: «خاتمی در اظهاراتی گستاخانه و طلبکارانه بی آنکه به جنایات آشوبگران در سال گذشته اشارهای داشته باشد به تعیین شرط و شروط برای نظام پرداخت.»
در فضای مجازی نیز کاربران شبکههای اجتماعی مختلف، وبلاگنویسان و وبسایتهای بسیاری در دفاع یا نقد و تخطئه این سخنان مطالب مختلفی منتشر کردند.
نقد شروط سهگانه و کف مطالبات اصلاحطلبان
علی عبدی، وبلاگنویس و فعال حقوق زنان در فیسبوک خود به بررسی سخنان محمد خاتمی پرداخته است. وی در این مطلب با برشمردن شرایط مورد نظر اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات این پرسش را طرح کرده که «وقتی آقای خاتمی میگوید کف خواستهی اصلاح طلبان در "گذشته" و امروز چنین بوده است. یعنی در گذشته که ایشان در انتخابات شرکت میکردهاند نیز به طریقی شروط فوق احصا شده بودند.»
عبدی با اشاره به شرایط حاکم بر فضای انتخابات مجلس هفتم و هشتم و شرکت بخشی از اصلاحطلبان در آن انتخابات تصریح میکند: «به نظر میرسد که ملاک آزادی انتخابات برای ایشان (خاتمی) با ملاک اکثریت اصلاحطلبان متفاوت است.»
وی میافزاید: «آقای خاتمی به پایبندی همگان به قانون اساسی به عنوان کف خواسته اصلاحطلبان اشاره دارد. مطابق قانون اساسی تأیید یا رد صلاحیت نمایندگان مجلس با شورای نگهبان است. آقای خاتمی ممکن است نظارت استصوابی شورای نگهبان را مغایر با نص یا روح قانون اساسی بداند. اما مطابق قانون اساسی، مفسر قانون اساسی نیز شورای نگهبان است. در نتیجه این طور به نظر میرسد که پاینبدی به قانون اساسی و برگزاری انتخابات آزاد جمع نقیضین است.»
این وبلاگنویس مهم ترین ابهام در شروط خاتمی را "گذر ناآگاهانه یا آگاهانهی ایشان از بحث تضمین سلامت انتخابات" میداند. وی مینویسد: «مشکل ما در انتخابات سال ۸۸ سلامت انتخابات بود. آقای خاتمی و مجموعه همراه ایشان چه راهکاری برای جلوگیری از آن چه که به عقیدهی معترضان "تقلب تأثیرگذار" در انتخابات بود دارند؟ آقای خاتمی و همراهانشان که هنوز رأی ما را پس نگرفتهاند چه طور میخواهند در صورت احصای کف خواستههایشان و شرکت مردم در انتخابات و تقلب احتمالی، از آرای مردم صیانت کنند؟»
وی در پایان تاکید می کند: «باور من آن است که آقای خاتمی و مجموعهی اصلاحطلبان ابتدا میبایست آن چه که در این یک سال و اندی رخ داده را تحلیل کنند و آن را با مردم به بحث بگذرند و توضیح دهند که چرا اعتراضهای مردمی به نتیجه نرسید... چگونه میتوان خونِ نداها و سهرابها و صدها شهید جنبش سبز را احقاق کرد، چه کسی پاسخگوی آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات است، چه راهکارهایی برای کمک به زندانیان نام آشنا و گمنام اندیشیده شده است، چگونه میتوان در مقابل حاکمیتی که به نقض گسترده و نظاممند حقوق بشر دامن میزند مقاومت کرد و غیره.»
«انتخابات سالم از نظر خاتمی»
وبلاگ "فاطمیون" که هوادار دولت احمدینژاد است در مطلبی به نقد سخنان محمد خاتمی پرداخته است. این وبلاگنویس این سوال را در ابتدا مطرح کرده است: «آیا منظور از انتخابات آزاد از دیدگاه آقای خاتمی این است که منافقین و سلطنتطلبها و مارکسیستها را با "رنگ سبز" به اصلاح طلبان داخلی وصل کنند و با دادن علامت، آنها را به عنوان پشتوانه رای خود ولو اندک به حساب آورند؟!»
وی در بخش دیگری از یادداشت خود مینویسد: «وقتی آقای خاتمی حاضر نیست سلامت اخلاقی و دینی ۶ فقیه شورای نگهبان و ۶ حقوقدان منتخب مجلس در این شورا را به رسمیت بشناسد، وقتی آقای خاتمی حاضر نیست رای تنفیذ ولایت فقیه را که مشروعیت نظام به آن بسته است بپذیرد و رای جناب راسموسن دبیر کل ناتو و جرج سوروس یهودی برایش حجت است، چگونه میتوان به برگزاری یک انتخابات آزاد با حضور کسانی که آقای خاتمی مدعی است آنها را نمایندگی میکند امیدوار بود؟»
نویسنده وبلاگ "فاطمیون" با اشاره به حوادث پس از انتخابات و اعتراضات عمومی به نتایج آن محمد خاتمی را متهم میکند که به قانون اساسی پایبند نبوده است: «طی یک سال گذشته همپیمانان آقای خاتمی در شورشهای خیابانی به امام خمینی خالق و مبدع قانون اساسی اهانت کردند ... دوستان آقای خاتمی در ۲۶ خرداد، ۳۰ خرداد و دیگر تجمعات غیرقانونی به مغازههای مردم حمله کردند. به یک پایگاه بسیج در همان روز حمله کردند و دهها نفر را در شورش (علیه) جمهوریت نظام و اسلامیت نظام کشته و زخمی نمودند.»
وی اضافه میکند: «در این حوادث تعداد زیادی بهائی، سلطنت طلب و منافق دستگیر شدند. برخی از دستگیرشدگان تبعه خارجی و یا از وابستگان به سفارتخانههای خارجی از جمله انگلیس میباشند. به چه دلیل این افراد به عنوان شرط حضور آقای خاتمی و دوستانشان در انتخابات آینده باید آزاد شوند؟»
این وبلاگنویس در پایان یادداشت خود مینویسد: «انتظار مردم این است که نهادهای قانونی در انتخابات آینده با کارنامه زشتی که از شما و دوستانتان به جای مانده است اجازه ندهند دوباره در انتخابات و مراجعه به آرای عمومی و رقابتهای سیاسی پای مداخله قدرتهای خارجی باز شود. مسئولان باید به قانون عمل کنند و برگزاری انتخابات آزاد و سالم را آن چنان که قانون اساسی گفته تضمین کنند نه آن چنان که راسموسن دبیر کل ناتو و جرج سوروس یهودی دیکته میکنند.»
«حضور در انتخابات و مسئلهای به نام خون ندا و سهراب»
متین غفاریان در یادداشتی که در فیسبوک خود منتشر کرده واکنشهای منفی به سخنان خاتمی را "پایان سیاستورزی در ایران" خوانده که به باور وی "نتیجهای ناگوار برای ما و حاصلی دلخواه اقتدارگرایان" دارد.
وی با اشاره به برخی استدلالهای "منتقدان سبز" سخنان خاتمی که با "تمسک به خون سهراب و ندا معتقدند نظام مشروعیت ندارد و نباید در انتخابات آن شرکت کرد" تصریح میکند: «به این ترتیب خون به ناحق ریخته شده ندا و سهراب و دهها فرزند ایرانزمین نه تنها دامن اقتدارگرایان را گرفته که سیاستورزی را هم متوقف کرده است. آیا واقعا شرکت در انتخاباتی که در آن شروط محمد خاتمی را تامین شده باشد خیانت به خون شهدای جنبش سبز است؟»
غفاریان میافزاید: «به نظر من نفس سازش نه تنها چیز بدی نیست که در نفس خود خوب است. مهم این است که در این فرایند چه میدهید و چه میگیرید.»
وی با اشاره به سرمقاله روزنامه شرق به قلم خانم بدرالسادات مفیدی با عنوان "خط قرمز خاتمی کجاست؟" یکروز پس از پذیرش برگزاری انتخابات مجلس هفتم توسط خاتمی، میافزاید: «متاسفانه محمدخاتمی در آن زمان دیسیپلین مذاکره را رعایت نکرد و برآورد درستی از فضای سیاسی کشور نداشت.»
غفاریان مینویسد: «اما اکنون او مهمترین شرط مذاکره را رعایت کرده و خط قرمزهایی معقول مطرح کرده است... اگر همین خط فعلی ادامه یابد و شرایط وی تامین شود شخصا در ساعات ابتدایی روز انتخابات با در دست داشتن شناسنامه به محل اخذ رای خواهم رفت و مهر ستاد انتخابات را در ورق هویتیام پذیرا میشوم ... به نظرم آن روز در خانه نشستن بیحرمتی به خونهایی است که برای آزادی انتخابات در خیابانهای تهران ریخته شد و نهایت بیمسئولیتی است.»
وی در بخش دیگری از یادداشت خود آغاز آرمان جنبش اعتراضی را شعار "رای من کجاست؟" و "آزادی انتخابات" میداند و میافزاید: «همین آرمان ما را از سلطنتطلبان و مجاهدین خلق جدا میکرد و میکند و خواهد کرد که ما معتقد به مبارزه انتخاباتی هستیم و آنان به براندازی... به قول ابراهیم نبوی مشکل ما با آنان که خواهان انقلاب هستند این نیست که میخواهند انقلاب کنند این است که چرا انقلاب نمیکنند.»
غفاریان در پایان مطلب خود سخنان محمد خاتمی را مایه دلگرمی خوانده، مینویسد: «او و هاشمی برهمانی در میان رهبران جنبش سبز کارویژهای مخصوص به خود دارند. آنان پرچمدار رویه سازش جنبش سبز هستند... واقعبین که باشیم احتمال اینکه شرایط خاتمی تامین شود نزدیک به صفر است و به نظر میرسد زمینه برای تحقق آن وجود ندارد اما هر کس در سیاست وظیفهای دارد و آن را باید به نحو احسن انجام دهد. او دارد به وظیفهاش عمل میکند و امید که از تجربه دوران ریاستجمهوریاش این را آموخته باشد که مهم ماندن روی "خط قرمز" است. برای ما هم درسی است. ما هم باید این را یاد بگیریم که فرهنگ سیاسی را زنده نگه داریم و آن را ارتقا دهیم: سیاستوزری ادامه دارد.»
MI/AA