سیاست خارجی و امنیتی آلمان در دوران آنگلا مرکل
۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعهرابطه این دو کشور در زمان گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان، و جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، به دلیل مخالفت آلمان با شرکت در جنگ عراق به سردی گرایید.
مرکل، رئیس حزب محافظهکار دمکرات مسیحی آلمان، بر خلاف شرودر، در زمان حکومت حزب محافظهکار جمهوریخواه بوش به سرعت در جهت بهبود روابط و و نزدیکی سیاستاش با آمریکا کوشید. همزمان صداعظم آلمان در موضوعهایی مانند حفظ محیط زیست و تولید گازهای گلخانهای و یا در مورد زندان گوانتانامو مخالفت خود را با مواضع آمریکا روشن کرد.
با اولین سخنرانی باراک اوباما در دوره مبارزات انتخاباتی در کنار دروازه براندنبورگ در برلین، به هماهنگی که در روابط میان آلمان و آمریکا بوجود آمده بود، کمی خدشهدار وارد آمد. برای شنیدن زنده این سخنرانی حدود ۲۰۰ هزار نفر از ساکنان برلین و علاقمندان دیگر شهرها تجمع کردند. اوباما از سوی آلمانیها با آغوش باز پذیرفته شد. اما در این زمان صدراعظم آلمان از ملاقات با وی خودداری کرد.
بعد از انتخاب اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا، روابط دو کشور دوستانهتر و نزدیکتر شد. مذاکرات طولانی رهبران دو کشور و تبادل نظر در مسائل سیاست خارجی، به این نزدیکی کمک شایانی کرد. صدراعظم آلمان روش گفتوگوی باز در سیاست خارجی و تلاش برای خلع سلاح از سوی اوباما را مورد حمایت قرار داد.
دیدار ماه ژوئن اوباما از آلمان، ملاقات با صدراعظم آلمان در شهر درسدن، بازدید از اردوگاه مرگ بوخنوالد و سخنرانی موثرش در این مکان، به نزدیکی هرچه بیشتر دو کشور کمک بسیاری کرد.
روابط آلمان و روسیه
در این دوره روسیه شریک سختی برای آلمان بود. تنها مشکل به تأکید مکرر مرکل بر لزوم آزادی مطبوعات و تجمعها در این کشور محدود نمیشد. بیشتر از آن روابط دو کشور مسئلهساز بود.
طرح بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، برای استقرار موشکهای دوربرد در کشورهای اروپای شرقی مورد انتقاد شدید روسیه قرار گرفت. استفاده از عبارات تند در سخنرانی ولادیمیر پوتین در کنفرانس امنیت مونیخ در سال ۲۰۰۷ میلادی، نمونهای از بازتاب این کدورت بود. حتی برخی از کارشناسان با نگرانی از جنگ سرد دوم سخن گفتند.
جنگ روسیه با گرجستان در تابستان ۲۰۰۸ نیز مزید بر علت شد. اتحادیه اروپا واسطه صلح بود و توانست با ارائه طرح شش مادهای نظر روسیه را جلب کند. اعلام استقلال دو ایالت آبخازستان و اوستیای جنوبی در این منطقه توسط روسیه مورد انتقاد شدید صدراعظم آلمان واقع و این عمل باعث قطع گفتوگوهای ناتو با طرف روسی شد.
بحران بعدی رابطه دو کشور در زمان اختلافات برای صدور گاز به اروپا در اوایل سال ۲۰۰۹ بود. در آن زمان روسیه جریان گاز ارسالی از طریق اوکراین به اروپا را قطع کرد. این عمل با واکنش شدید دولت آلمان روبرو شد.
برای قطع وابستگی به گاز روسیه، آلمان تلاشها برای خرید گاز از آسیای مرکزی را آغاز کرد. خط لوله نابوکو باید وظیفه گازرسانی به اروپای مرکزی را بهطور عمده برعهده گیرد. در این اواخر با بحران اقتصادی و کمکهای متقابل به نظر میآید که روابط دو کشور به گرمی گراییده است.
افغانستان، مصیبتی بیپایان
هنوز هم برای بازگشت حدود ۴۰۰۰ سرباز آلمانی ایساف، در چهارچوب پیمان نظامی ناتو، مستقر در افغانستان، آینده روشنی برای بازگشت کامل به کشور خود وجود ندارد. برعکس، چون منطقه شمال افغانستان که در آن سربازان آلمانی بهسر میبرند، هر روز خطرناکتر میشود، دولت ائتلاف بزرگ آلمان بر میزان کمکهای مالی، تعداد سربازان ارسالی به افغانستان و کمک به آموزش نیروی انتظامی در این کشور افزوده است.
افغانستان با وجود پیشرفتهای اندک هنوز نمیتواند بر پاهای خود بایستد. این وضعیت پرسشهای زیادی را پیش روی دولت آلمان گذاشته است. مثلا اینکه چه مدت نظامیان آلمانی باید در افغانستان باقی بمانند؟ و یا اینکه امکان دارد تمام تلاشها از سال ۲۰۰۱ برای نابودی طالبان در این کشور با شکست روبرو شود؟
نتیجه نظرسنجیها در آلمان نشانگر این است که اکثریت مردم این کشور با حضور نیروهای نظامی آلمان در افغانستان مخالفت دارند. تنها در سال گذشته، ۲۰۰۸ میلادی، استقرار نیروهای آلمانی در افغانستان برای آلمان بیش از ۵۳۰ میلیون یورو هزینه به همراه داشته است.
صلح، آرزویی برجای مانده در خاورمیانه
هیچ نقطهای در جهان مانند منطقه خاورمیانه مورد بازدید مکرر فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امور خارجه آلمان، قرار نگرفته است. این وزیر سوسیال دموکرات کابینه مرکل، ۱۴ بار برای ملاقات نزدیک و گفتوگو با رهبران سیاسی به اسرائیل، مناطق فلسطینی و کشورهای همسایه سفر کرد.
این دیدارها علیرغم امیدواری اشتاینمایر، نتیجه بزرگی به بار نیاوردند. تنها باری که وزیر خارجه آلمان علیرغم انتقاد آمریکا برای جلب سوریه به شرکت در مذاکرات صلح به دمشق سفر کرد، این دیدار مورد توجه قرار گرفت.
امیدواری دولت ائتلاف بزرگ آلمان برای حل سریع مشکل خاورمیانه به جایی نرسیده است. جنگ اسرائیل با نیروهای حزبالله در تابستان ۲۰۰۶ و حمله اسرائیل به نوار غزه در زمستان ۲۰۰۹ هر امیدی را به اجرای نقشه راه و استقرار نیروهای پاسدار صلح بینالمللی برای ایجاد صلح در این منطقه نقش بر آب کرد.
در بحرانهای بوجود آمده، دولت آلمان به روشنی از اسرائیل پشتیبانی کرد. مرکل در جنگ نوار غزه تمام مسئولیت را بر عهده حماس گذاشت. بلافاصله بعد از جنگ، صدراعظم آلمان از اسرائیل دیدار و با اهود المرت نخست وزیر وقت این کشور گفتوگو کرد. این سیاست دولت آلمان باعث مخدوش شدن اعتماد عمومی فلسطینیان شد.
SJ/BB