سفرهای پرحاشیهی احمدینژاد به نیویورک
۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبهمحمود احمدینژاد تنها رئیس جمهور ایرانی است که اشتیاق عجیبی به حضور همهساله در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل دارد. پیش از او روسای جمهوری اسلامی تنها دوبار در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت داشتند؛ آیتالله علی خامنهای در سال ۱۳۶۶ و سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۷۷. در دیگر سالها، وزیران خارجه ریاست هیئت جمهوری اسلامی در مجمع عمومی را بر عهده داشتند. هاشمی رفسنجانی که ۸ سال رئیس جمهور بود، هیچگاه در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت نکرد.
حضور امسال احمدینژاد در نیویورک، پنجمین سفر به این شهر برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل است. این سفرها اغلب با حاشیههایی همراه بودهاند که در بسیار مواقع بیشتر از متن سفر خبرساز و مورد توجه بودهاند.
پند و اندرز به جامعهی جهانی
نخستین سفر احمدینژاد به نیویورک تنها سه ماه پس از تصدی پست ریاست جمهوری انجام شد. سخنرانی کوتاه او در مجمع عمومی دو محور عمده داشت: نخست حمله به سیاستهای آمریکا و سپس نصیحت جامعه جهانی به «عدالت و معنویت و مهرورزی» نسبت به بندگان خدا.
در نخستین سخنرانی احمدینژاد در سازمان ملل هیئت نمایندگی آمریکا به نشانهی اعتراض از جلسهی مجمع عمومی غایب بود، در حالی در سال ۱۹۹۸ به هنگام حضور سیدمحمد خاتمی در مجمع عمومی، نه تنها هیئت امریکایی اجلاس را ترک نکرد، بلکه بیل کلینتون تا پایان سخنرانی خاتمی در اجلاس باقی ماند.
اما این نخستین حضور احمدینژاد در مجمع عمومی حاشیهای مهم بههمراه داشت، حاشیهای که در تمام سالهای حضور احمدینژاد در صحنه سیاست ایران، با او همراهی کرد و تاثیرات مهمی برسرنوشت سیاسی وی برجای گذاشت: داستان هاله نور
هاله نور
مهرماه سال ۱۳۸۴ (ستامبر ۲۰۰۵) در حالی که هنوز چند روزی از بازگشت احمدینژاد از نیویورک نگذشته بود، فیلمی از ملاقات خصوصی او با آیتالله جوادی آملی، یکی از مراجع قم منتشر شد که در آن احمدینژاد میگوید به هنگام سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در «هالهای از نور» قرار گرفته بود. البته احمدینژاد خودش هالهی نور را ندیده بود، بلکه آن را از قول یکی از همراهانش که در جلسهی مجمع عمومی حاضر بود، تعریف میکرد.
انتشار خبر «هالهی نور» بازتاب گستردهای در سطح رسانههای و جامعهی سیاسی و فرهنگی ایران داشت. بسیاری از رسانهها «معجزه« هاله نور را به سخره گرفتند، اما چوباش را روزنامهی اصلاحطلب «شرق» خورد. شرق همانزمان در یکی از شمارههایش (۲۰ شهریور ۱۳۸۵) کاریکاتوری را چاپ کرد که در صفحهی شطرنجی اسب و اولاغی روبروی هم قرار گرفته بودند و دور سر اولاغ «هاله نور» دیده میشد. خشم هواداران احمدینژاد گریبان شرق را گرفت و بلافاصله به توقیف موقت گرفتار آمد. دو روز بعد با عذرخواهی آقای مهدی رحمانیان، مدیرمسئول، از توقیف خارج شد، لیکن چندان نپایید و مدتی بعد برای همیشه خاموش شد.
«شرق» از حافظهی عمومی خارج شد اما ماجرای «هاله نور» همچنان زنده ماند و به عنوان یک موضوع جذاب، وارد تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شد. در مناظرههای تلویزیونی، احمدینژاد گفتههای خود درباره هاله نور را تکذیب کرد، اما کروبی گفت، شخصا موضوع را از دفتر آیتالله جوادی آملی پیگیری کرده است و صحت دارد.
احمدینژاد در حالی در مناظره با کروبی سخنانش درباره هاله نور را انکار کرد که چندی پیش از آن در یادداشتی در وبسایت شحصیاش نوشته بود: «مشاهده نور خدا در عالم سیاست و در فتوحاتی که پیاپی در لبنان و فلسطین تا عراق و ایران و حتی در نیویورک به نفع ارزشهای انقلابی و اسلامی واقع میشود برای آنان که در دامان فرهنگ توحیدی امام خمینی پرورش یافتهاند و برای نسل انقلاب چیز عجیبی نیست، بلکه ندیدن این هالههای نور عجیب است.»
تاثیرات تبلیغاتی مخالفان احمدینژاد دربارهی «هاله نور» چنان بود که آیتالله خامنهای در نماز جمعه مشهور ۲۹ خرداد از اینکه رئیس دولت نهم یک «رمال» تصویر میشود، به خشم آمد.
دو حاشیهی مهم سفر سوم
تنها نکته پربازتاب در سفر دوم محمود احمدینژاد به نیویورک، اظهارات او درباره هولوکاوست بود. او که پیشتر در ایران کشتار یهودیان در دوران نازیها را «افسانه» خوانده بود، این نظرش را در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل نیز مطرح کرد. اما سفر سوم او در سال ۲۰۰۷ پرحاشیه و بسیار خبرساز بود. علت آن بود که رئیس جمهوری اسلامی در این سفر خواستار دیدار از محل حملات ۱۱ سپتامبر شده بود و نیز یک سخنرانی پرحاشیه در دانشگاه کلمبیا داشت.
اعلام خبر درخواست محمود احمدینژاد برای حضور در محل حملات ۱۱ سپتامبر موجی از اعتراضها را در جامعه آمریکا برانگیخت. بسیاری از اعضا و نمایندگان کنگره و سنا و همچنین سناتور باراک اوباما و سناتور هیلاری کلینتون که هر دو برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا نامزد شده بودند به مخالفت با دیدار احمدینژاد از محل حملات ۱۱ سپتامبر برخاستند.
دولت بوش تصمیم در این باره را در حیطهی اختیار مقامهای شهر نیویورک دانست، اما در عین حال اعلام کرد، «چنین درخواستی از سوی رئیس جمهور کشوری که دولت آن حامی اصلی تروریسم است خیلی خیلی عجیب است.»
رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک نیز از جملهی مخالفان این دیدار بود. جولیانی با انتشار بیانیهای نوشت: «این (احمدینژاد) مردی است که آمریکا و اسرائیل را تهدید کرده، به پسر بن لادن و سایر رهبران القاعده پناه داده، برای شورشیان عراقی سلاح میفرستد و در پی دستیابی به سلاح اتمی است. کمک به احمدینژاد برای دیدار از محل حملات ۱۱ سپتامبر - محلی مقدس برای همه آمریکاییها - مایه انزجار است.»
به این ترتیب درخواست محمود احمدینژاد برای بازدید از محل حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از سوی مقامهای نیویورک رد شد.
سخنرانی در دانشگاه کلمبیا
حادثهی جنجالی دیگر رئیس دولت نهم در سومین سفرش به نیویورک، سخنرانی او در دانشگاه کلمبیا بود. حضور احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا، به دعوت رسمی این دانشگاه بود. دانشگاه کلمبیا یکی از دانشگاههای معتبر آمریکاست و بسیاری از مقامهای سیاسی و نظامی این کشور، فارغالتحصیل آن هستند.
پروفسور ریچارد بولیت، یکی از دعوتکنندگان میگوید «دعوت از احمدینژاد دو علت داشت، اول اینکه پرسش و پاسخ و روبرو شدن با رهبران دنیا، خود آموزش مناسبی به شمار میرود، و دوم این که لغزش به سوی جنگ [با ایران] که در رسانهها شدت یافتهاست، کاهش یابد.»
اما دعوت دانشگاه معتبر کلمبیا از احمدینژاد با اعتراض رسانهها و محافل سیاسی آمریکا مواجه شد. کریستین کوئین، رئیس شورای شهر نیویورک از دانشگاه کلمبیا خواست تا با لغو دعوتنامه احمدینژاد مانع «نفرت پراکنی» وی شود. کریستین کوئین گفت: «ایده حضور احمدینژاد به عنوان مهمانی افتخاری، در هر کجای این شهر برای همه نیویورکیها توهینآمیز است».
مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک پا فراتر از رئیس شورای شهر گذاشت و در اظهارنظری به شدت تند، گفت: «احمدینژاد به حد کافی حرفهای پست و منزجر کننده زدهاست».
با اینحال با توجه به استقلال دانشگاهها در آمریکا، لی بولینجر، رئیس دانشگاه کلمبیا بر تصمیم خود پافشاری کرد و سخنرانی احمدینژاد برگزار شد.
لی بولینجر، رئیس دانشگاه کلمبیا خود شخصا معرفی محمود احمدینژاد را برعهده گرفت. اما معرفینامه او چیزی جز انتقادهای شدید از دولت جمهوری اسلامی و سیاستهای آن در زمینه حقوق بشر نبود. رئیس دانشگاه کلمبیا سپس مسقیما خود احمدینژاد را هدف حملات خود قرار داد و او را «دیکتاتور حقیر و سنگدل» نامید. او خطاب به احمدینژاد گفت: «شما یا آشکارا قصد تحریک دارید یا اینکه به طرز شگفتآوری بیسواد هستید».
احمدینژاد وقتی پشت میکروفون قرار گرفت، گفت، انتقادات رئیس دانشگاه کلمبیا اتهامهایی بیاساس هستند که به گفته او احتمالاً تحت تأثیر تبلیغات رسانهها بیان شده است. او افزود، قصد ندارد به این اتهامات پاسخ دهد و تنها سخنانی را که از پیش قصد بیانشان را داشته، بیان خواهد کرد.
احمدینژاد، در سخنان خود، بار دیگر هولوکاست را زیر سوال برد و زندانی شدن برخی از انکارکنندگان اروپایی نسلکُشی یهودیان را مغایر با آزادی بیان دانست. وی همچنین حملات تروریستی یازده سپتامبر در آمریکا را زیر سوال برد. در طول سخنرانی محمود احمدینژاد، دانشجویان دانشگاه کلمبیا در مواردی با کف زدن و در مواردی نیز با هو کردن به تشویق و یا تمسخر پرداختند.
سخنان رئیس دانشگاه کلمبیا در رسانهها و محافل سیاسی جهان، و بیش از آن در میان ایرانیان داخل و خارج کشور بازتاب وسیعی داشت. در حالی که مخالفان احمدینژاد و حکومت ایران از اظهارات لی بولینجر خوشنود بودند، حامیان احمدینژاد آن را توهینآمیز توصیف کردند.
احمدینژاد پس از بازگشت از نیویورک در اطلاعیه رسمی، سومین حضور خود در سازمان ملل را «موفقیت بزرگ» خواند و از مردم ایران خواست تا «با حضور در مساجد، حسینهها و شركت در نمازهای جمعه و جماعات به شكرانه این موفقیت بزرگ سجده شكر به درگاه ایزد منان بسایند.»
«پایان امپراتوری آمریکا»
احمدینژاد در چهارمین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل روی دو موضوع اظهار نظر کرد: پایان امپراتوری آمریکا و پیشنهاد رفراندوم آزاد در سرزمینهای فلسطین. او پیش از سفر به نیویورک گفته بود: «خبرهای بسیار زیاد و خوشی از سفر امسال به نیویورک خواهید شنید و برنامههای بسیار زیادی در این سفر داریم.»
تز «پایان امپراتوری آمریکا» پیشتر در روزنامهی کیهان و توسط حسین شریعتمداری مطرح شده بود. به نظر میرسید که این نظر مدیر کیهان نتیجهگیریهای او از دشواریهای ارتش آمریکا در عراق بود. کیهان بشارت میداد که زمان فروپاشی ابرقدرت ایالات متحدهی آمریکا فرارسیده است. این تز حسین شریعتمداری را احمدینژاد نیز در مجمع عمومی سازمان تکرار کرد.
به نظر تحلیلگران پیشنهاد «رفراندوم آزاد در سرزمینهای فلسطین» نوعی جایگزین تز نابودی اسرائیل بود که احمدینژاد در سه سال نخست ریاست جمهوری خود بر آن پای میفشرد، اما «نفی هولوکاست» و «محو اسرائیل از نقشه زمین» بیش از آنکه در میان کشورهای عربی و مسلمان برای احمدینژاد و حکومت ایران، حامی دست و پا کند، موجب افزایش تنش در مناسبات با جهان خارج شد. در واقع رفراندوم یا انتخابات آزاد در مناطق فلسطینی، عقبنشینی احمدینژاد و تعدیل سیاست و گفتمان اسرائیلستیزی دولت نهم بود.
اما پیش از آنکه گفتمان آشتیجویانهی احمدینژاد از سوی مخاطبان تجزیه و تحلیل شود، شورای امنیت با رای ۱۵ عضو خود قطعنامهی دیگری را علیه ایران تصویب کرد. علی لاریجانی که در آن زمان رئیس شورای عالی امنیت ملی و طرف مذاکره اتمی با خارج بود، این قطعنامه را غیرمنتظره خواند و انتقادش را متوجه احمدینژاد کرد و گفت: «با سخنرانی و گفتوگوهای تریبونی نمیشود مسائل را حل کرد.»
اعتراضهای همهساله مخالفان
در هر چهار باری که رئیس دولت نهم در به نیویورک سفر کرد با تظاهرات مخالفانش مواجه بود. در دو بار نخست حضور وی در سازمان ملل، شرکتکنندگان در تظاهرات علیه احمدینژاد را مخالفان ایرانی دولت او و حاکمیت جمهوری اسلامی تشکیل میدادند، اما با غلیظتر شدن اظهارات ضداسرائیلی احمدینژاد در سالهای دوم و سوم دولتاش، حضور شهروندان آمریکایی در تظاهرات علیه وی در نیویورک به شدت افزایش یافت.
بنابر گزارش رسانههای آمریکا در سال ۲۰۰۷ شمار شرکتکنندگان در تظاهرات ضداحمدینژاد چند ده هزار نفر بودند که گروههای طرفدار موجودیت اسرائیل، یهودیان، گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، گروههای طرفدار حقوق بشر و نیز گروههای ضد جنگ و طرفدار صلح در بین آنها حضور داشتند.
بنابرگزارشهای انتشار یافته، در سال سال ۲۰۰۷ تزیپی لیونی، وزیر خارجهی وقت اسرائیل نیز بهرغم قوانین رایج دیپلماتیک، برای اولین بار در تاریخ اسرائیل در تظاهرات علیه رئیس دولت یک کشور دیگر شرکت کرد.
لیونی در سخنرانی خود در برابر شرکتکنندگان در حالی که احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا در حال سخنرانی بود، گفت: «احمدینژاد باید به دانشگاه برود، اما نه برای سخنرانی، بلکه برای آموختن کمی سواد و دانش، بهخصوص در زمینه تاریخ، یادگیری دموکراسی و همزیستی با دیگر ملتها.»
همین فشارها موجب شد که احمدینژاد در چهارمین سال حضور در مجمع سازمان ملل، به جای تکرار اظهارات قبلی خود در نفی هولوکاوست و محو اسرائیل از نقشه جهان، از رفراندوم آزاد در مناطق فلسطینی سخن گوید.
پنجمین سفر احمدینژاد به نیویورک اما فضای کاملا متفاوتی با سفرهای پیشین او دارد. نظامی که او رئیس جمهور و نمایندهی آن است با بحران بیسابقه تاریخ خود روبروست. در افکار عمومی ایران و جهان، احمدینژاد و حامیان او متهم به تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات ۲۲ خرداد هستند. در سه ماه گذشته هر تلاش آنان برای خارج شدن از این اتهام و غلبه بر بحران سیاسی، نتیجه عکس داده است. آنان بر روی اعتراضهای مردمی مسالمتآمیز اسلحه کشیده و دهها نفر را کشتهاند. احمدینژاد و حامیانش در نظام سیاسی ایران دستکم متهم به شکنجه بیرحمانهی جوانان معترض و تجاوز به آنان هستند. تحلیلگران میگویند احمدینژاد این بار در نیویورک دیگر نه درباره موجودیت اسرائیل و هولوکاوست، بلکه درباره آنچه در ایران میگذرد مورد پرسش قرار خواهد گرفت.
در هفتههای اخیر بزرگترین آکسیون اعتراضی ایرانیان ساکن آمریکا برای اعتراض به رئیس دولت دهم در حال تدارک و برنامهریزی است. ایرانیان سرشناس دانشگاهی، مطبوعاتی و سیاسی از مدتها پیش هموطنان خود در آمریکا را برای شرکت در این آکسیون اعتراضی دعوت کردهاند.
نویسنده: مصطفی ملکان
تحریریه: فرید وحیدی