سعید شریعتی: تنها نامزد جبهه مشارکت، خاتمی است
۱۳۸۷ مرداد ۱۹, شنبهاین در حالی است که سعید شریعتی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت میگوید در حال حاضر این جبهه کاندیدای دیگری غیر از خاتمی در نظر ندارد. با توجه به موقعیت کنونی ایران و نیز حضور هشت سالهی خاتمی در مقام ریاست جمهوری، چه عاملی باعث شده تا اصلاحطلبان یکبار دیگر به طور متحد از کاندیداتوری خاتمی دفاع کنند؟ سعید شریعتی علت این رجوع دوباره را شخصیت خاتمی دانسته و معتقد است «وحدت ملی» تنها با خاتمی میتواند شکل بگیرد.
دویچهوله: آقای شریعتی، آیا کاندیداتوری آقای خاتمی از طرف جبههی مشارکت قطعی شده؟
سعید شریعتی: ما بارها را اعلام کردیم و این در ارکان مختلف تصمیمگیری حزب هم به تصویب رسیده. در واقع جبههی مشارکت ضمن این که از آقای خاتمی دعوت میکند برای کاندیداتوری، تمام تلاشش را متمرکز میکند برای این که زمینههای حضور آقای خاتمی فراهم بشود و آن بستر لازم اجتماعی برای کاندیداتوری ایشان فراهم بشود. لذا جبههی مشارکت موضعاش روشن است و در این خصوص تردیدی وجود ندارد که فعلا تنها کاندیدایی که جبههی مشارکت اصرار دارد که حضور ایشان را در انتخابات پررنگ داشته باشد، جناب آقای خاتمیست.
علت این انتخاب چیست، با توجه به شرایط فعلی و با توجه به این که لیست سینفرهی «یاران خاتمی» در انتخابات مجلس در حقیقت شکست خورد و نتوانست اکثریت لازم را در مجلس بهدست بیاورد؟
علت انتخاب آقای خاتمی این است که ایشان تنها کاندیدایی هستند که انتخابات را به شکل انتخابات دوقطبی تبدیل میکنند و تنها کاندیدایی هم هستند که به نظر میرسد بدون هیچ مشکلی حضور ایشان میتواند به انگیزشهای اجتماعی برای حضور مردم در انتخابات و رای به ایشان تبدیل بشود. آقای خاتمی خودش به شخصه یک جریان بزرگ را میتواند هدایت بکند، خصوصا که این جریان بخواهد برای انتخاب شخص ایشان به صحنه بیاید. نباید مسایلی را که در انتخابات مجلس هشتم اتفاق افتاد مقایسه کرد و فهرست یاران خاتمی و شکست یا عدم توفیق آن فهرست را به آقای خاتمی نسبت داد. چون همه میدانند که آن فهرست در چه شرایطی تهیه شد و حضور آقای خاتمی و دفاع او از تصمیم جمعی اصلاحطلبان برای ائتلاف و حرکت ائتلافی در انتخابات را نباید در واقع پیوند زد با رایآوردن یا نیاوردن آن لیست سی نفره. حضورآقای خاتمی در انتخابات مجلس هشتم و حمایت او از تصمیم اصلاحطلبان، یک حرکت استراتژیک بود که نتیجهی آن حرکت را ما انتظار داریم که در انتخابات ریاست جمهوری ببینیم. یعنی اگر آقای خاتمی در انتخابات مجلس هشتم فهرستی نمیداد و اصلاحطلبان دچار چندپارگی میشدند و عدهای شرکت میکردند و عدهای شرکت نمیکردند، ما این امکان را از دست میدادیم که در انتخابات ریاست جمهوری بتوانیم یک جریان منسجم و یک ائتلاف بزرگ را برای به صحنه آوردن آقای خاتمی فراهم کنیم. لذا آن یک حرکت سیاسی بود، مقدمهای برای انتخابات ریاست جمهوری، مستقل از نتیجهای که در انتخابات هشتم بهدست آمد.
آقای خاتمی درسال آخر دورهی هشتسالهی ریاست جمهوریشان عنوان کردند که نقش رییس جمهور در نظام کنونی ایران مثل «تدارکاتچی»است. این نظام چه تغییری کرده که الان فکر میکنید آقای خاتمی میتواند از نقش تدارکاتچی بیرون بیایند و واقعا آن چیزهایی را که مدنظرشان هست عملی کنند؟
میان آن جملهی دقیقی که ایشان گفتند با این جملهای که شما به ایشان نسبت میدهید، تفاوت بسیاریست. ایشان هنگام ارائهی لایحههای دوگانهای که برای شفافسازی اختیارات ریاست جمهوری در قانون اساسی جمهوری اسلامی و تنظیم روابط قوای سه گانه و رهبری در سال آخر ریاست جمهوریشان تدوین و به مجلس ارائه شد، گفتند، عدهای میخواهند که در جمهوری اسلامی نقش ریاست جمهوری نقش یک تدارکاتچی باشد. این جمله معنایش این است که ما نمیخواهیم نقش ریاست جمهوری تدارکاتچی باشد و در جمهوری اسلامی ریاست جمهوری تدارکاتچی نیست. نظر آقای خاتمی دقیقا این است که ما میتوانیم در واقع ریاست جمهوری را در جایگاه خودش بنشانیم و آن اختیارات و مسئولیتها و قدرتی که در قانون اساسی به ریاست جمهوری داده شده است را تنظیم و در جهت پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه استفاده بکنیم. به هیچ عنوان ایشان نگفتند که جایگاه من یک تدارکاتچی است یا رییس جمهور تدارکاتچی است. این برای همه روشن است، که اقتدارگراهایی هستند که الان هم حاکم شدهاند و موقعیت ریاست جمهوری یا همهی مسئولیتهای دیگر را در یک رابطهی طولی با راس هرم قدرت در کشور میدانند و هیچ جایگاه مستقلی برای هیچ کسی قائل نیستند. اینها به دنبال حاکم کردن جریان فردسالار و اقتدارگرا در کشور هستند که اساسا در واقع حضور، مبارزه و تلاش اصلاحطلبان برای پسزدن چنین نیرویی در جمهوری اسلامیست. اگر آقای خاتمی یا اصلاحطلبان قائل به این باشند که ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی تدارکاتچی هست، یعنی خبر از یک امر واقع بدهند، آنوقت اساسا حضور و وجود خودشان را نفی کردهاند. لذا من فکر میکنم که ما کماکان باید تلاش بکنیم و با حضور خودمان اثبات بکنیم که ظرفیتهای دموکراتیک در قانون اساسی جمهوری اسلامی، ظرفیتهای قابل توجهی است و میشود از همانها برای تثبیت پایههای دموکراسی در کشور استفاده کرد.
آقای شریعتی! در روزهای اخیر اخباری شنیده شده مبنی بر تشکیل یک «دولت وحدت ملی» که در حقیقت ائتلافی باشد از اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان معتدل. نظر جبههی مشارکت در مورد این دولت وحدت ملی یا این نظریه چیست؟
ما با این قرائتی که در واقع برای تشکیل وحدت ملی در کشور حتما باید اصلاحطلبان رجوع بکنند به یک نیروی راست میانه و راست معتدل موافق نیستیم. فکرمیکنیم که خود آقای خاتمی تنها گزینه و بهترین گزینهای هست که میتواند اعتدال و ثبات و آشتی ملی و وحدت ملی و اتحاد ملی را به دنبال بیاورد. مهمترین رکن اتحاد ملی، حضور و مشارکت و نشاط مردم برای حضور در انتخابات است. تجربه نشان داده شخصیت آقای خاتمی به گونهایست که حضور ایشان میتواند اکثریت خاموش و نیروهایی را که اساسا با سیاست در کشور قهرند فعال کند. آقای خاتمی بیش از هر کس دیگری میتواند این جریان را بیدار بکند و به یک نشاط ملی دامن بزند. من فکر میکنم که مقدمهی تشکیل دولت وحدت ملی این است که در لایههای اجتماعی یک اتحاد ملی را شاهد باشیم و آن هم با ایجاد زمینه و انگیزش برای مشارکت مردم در سرنوشت خودشان. داعی این شعار آقای خاتمی بوده. من فکر میکنم خود آقای خاتمی هم اگر به صحنه بیاید و به احتمال بسیار زیاد انتخاب بشود، خود به خود جریانات اصیل و با سابقه، حالا چه راست و چه چپ، می توانند در جایگاههای مختلف، همه در خدمت بالندگی و پیشرفت کشور قرار بگیرند. شخص آقای خاتمی میتواند بیش از هر کس دیگر محور وحدت و اتحاد ملی باشد.
و اگر آقای خاتمی نامزدی ریاست جمهوری را قبول کنند ، فکر میکنید امکان آن هست که دوباره ائتلاف اصلاحطلبان تشکیل بشود؟ اتئلافی که بتواند همهی طیفها، از حزب کارگزاران سازندگی تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، را دربربگیرد و همهی آنها از کاندیداتوری آقای خاتمی حمایت کنند؟
اگر آقای خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری اعلام حضور کنند، نه فقط ائتلاف سیاسی میان گروههای اصلاحطلب رخ خواهد داد، بلکه گروههای اصلاحطلب اعلام کردهاند که در این صورت تنها کاندیداشان آقای خاتمی خواهد بود. من فکر میکنم که بخشهایی از جریان راست و جریان محافظهکار هم، به دلیل مشی و مرام و شیوهی دولتداری آقای خاتمی، از ایشان حمایت خواهند کرد. حالا ممکن است حمایتها علنی و رسمی نباشد، اما بهطور تلویحی حمایت خواهند کرد و پایگاه رای را به این سمت سوق خواهند داد. مهمتر از این، من فکر میکنم که حضور آقای خاتمی منجر به توسعهی دامنه و گسترهی ائتلافهای سیاسی به یک ائتلاف بزرگ اجتماعی خواهد شد. گروهها و سازمانهای اجتماعی، غیردولتی و نهادهای مدنی و در واقع اتحادیههای مختلفی که در کشور وجود دارند از اصناف و اقشار مختلف، همه اینها با طیب خاطر و رضایت کامل از خاتمی حمایت خواهند کرد.
میترا شجاعی