«سرکوب بهائیان، بهانهای برای سرکوب جنبش»
۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سهشنبهبهائيان در ایران در ۳۱ سال گذشته هیچ گاه روی آرامش به خود ندیدهاند. ولی آنچه در ماههای پس از انتخابات در قبال این فرقه مذهبی می شود، بی سابقه است.
گروهی از بهایئان در بگیرو ببندهای پس از انتخابات و در اوج آن روز عاشورا به اتهام دست داشتن در "توطئه براندازی" و همکاری با "سران فتنه" دستگیر شدند.
هفته گذشته نیز دادگاه هفت نفر از سرپرستان بهائيان برگزار شد که به گروه "یاران" معروفند و وظیفهشان رتق و فتق امور بهائيان بوده است. اتهام این گروه که حدود یکسال و نیم پیش دستگیر شدند "جاسوسی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "راه اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانونی"، "همکاری با رژیم غاصب و اشغالگر قدس"، "مشارکت در جمع آوری اسناد طبقه بندی شده و ارائه آن به بیگانگان با هدف بر هم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف بر هم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی ایران"، "مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران" و "افساد فی الارض" اعلام شد. اتهاماتی که می تواند شدیدترین مجازات ها را در پی داشته باشد.
این درحالی است که در بهائیت هرگونه فعالیت سیاسی ممنوع است. عبدالکریم لاهیجی نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر میگوید: «در حال حاضر ۱۰−۱۵ شهروند بهایی در زندان هستند و همه میدانند اصولا بهاییان به حکم وظیفهی مذهبیشان، اجازه ندارند در فعالیتهای سیاسی شرکت داشته باشند و این یکی از مسائلی است که در بهاییت پیشبینی شده است. بنابراین میدانستند جمهوری اسلامی همیشه این موضوع را بهانه میکند که آنها را زیر فشار بگذارد. به لحاظ این که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصولا اقلیت مذهبی بهایی مورد شناسایی قرار نگرفته است.»
بهائيان جزو اولین گروه هایی بودند که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران مورد تعقیب قرار گرفتند، از کار اخراج شدند و تحت عنوان "فرقه ضاله بهائيت" یا "جاسوسی برای صهیونیسم و امپریالیسم" به زندان افتادند.
توجیه سیاسی برای سرکوب
عبدالکریم لاهیجی:«همیشه هم در بارهی این شهروندان ظلم شده و برای توجیه این ظلم خود به تبلیغات سیاسی روی آوردهاند. مانند این که مرکز بهاییت در اسراییل است. در صورتی که زمانی که رهبر بهاییان به آن منطقه رفته، اصلا کشوری به اسم اسراییل وجود نداشته است. یا این که اینها با صهیونیسم ارتباط دارند و از همین نوع مغالطههای سیاسی.»
در قانون جمهوری اسلامی اقلیتهای مذهبی یهودی، مسیحی و زرتشتی به رسمیت شناخته شدهاند چرا که همه آنها از نظر تاریخی مقدم بر اسلام هستند. اما به گفته عبدالکریم لاهیجی «این حکومت هرگز نتوانست با اقلیت بهایی همان رفتاری را داشته باشد که با سایر اقلیتهای مذهبی. چراکه بهاییت به قرن نوزدهم میلادی برمیگردد. بنابراین اصولا از نظر ایدئولوژیک− مذهبی نمیتوانند بهاییت را به عنوان یک مذهب به رسمیت بشناسند.»
البته فشاری که به بهاییان در ایران میآید فراتر از به رسمیت نشناختن یک اقلیت مذهبی است. فشاری بخصوص پس از انتخابات ریاست جمهوری جنبه کاملا سیاسی به خود گرفته است. دلیل حساسیت ویژه جمهوری اسلامی به بهائیان را عبداکریم لاهیجی بهانهای برای سرکوب جنبش سبز میداند.
«همیشه گفتهاند شما با غربیها و به ویژه با امریکاییها ارتباط دارید. در داخل هم از یک طرف آنها را متهم به ارتباط با نیروهای سکولار مخالف جمهوری اسلامی میکنند. اتهام دیگرشان هم ارتباط با غیرمسلمانان و دشمنان جمهوری اسلامی به لحاظ مذهبی− ایدئولوژیک است که آنها هم بهاییت هستند.»
آقای لاهیجی میگوید محمد جواد لاریجانی از همین روش برای پاسخ ندادن به سؤالهای هیأتهای نمایندگی در شورای حقوق بشر سازمان ملل استفاده کرد: «هرچند محمد جواد لاریجانی را ما میشناسیم، ولی بیآزرمیای که دیروز در صحن سازمان ملل و آنهم در اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل از خود نشان داد، میتوانم بگویم در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه بود.»
NK/MM