سحابی؛ «واقعبینترین شخصیت سیاسی داخل کشور»
۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سهشنبهرضا علیجانی را خیلیها نزدیکترین کس به عزتالله سحابی میدانند شاید علت، هشت سال همکاری این دو در نشریه ایران فردا باشد، نشریهای که مهندس سحابی مدیر مسئولش بود و رضا علیجانی سردبیرش.
علیجانی، عزتالله سحابی را گل آفتابگردانی میداند که خورشیدش ایران بود. او به دویچهوله میگوید: «هروقت اوضاع ایران خوب بود، حال مهندس هم خوب میشد و هربار که ایران نابسامان میشد مهندس هم بههم میریخت».
علیجانی سحابی را یک سوسیال دموکرات و توسعهگرا میداند که آزادی، عدالت و توسعه را باهم میخواست.
رضا علیجانی بدترین سالهای زندگی مهندس سحابی را دو سال آخر عمرش میداند و میگوید: «شاید دردی که مهندس در این دو سال میکشید در طول عمرش بیسابقه بود. یعنی بیشتر از زندانهایی که تحمل کرده بود. او چندین بار دست به نامهنگاری زد، نامههای سرگشاده برای رهبری جمهوری اسلامی، که بعد مأیوس و ناامید میشد و میگفت تأثیری ندارد. بسیار عصبانی بود از اتفاقاتی که در مملکت میافتاد و بیتدبیریها و بیسیاستیهایی که به شکل وارونه موفقیت مثبت جلوه داده میشد یا ارزیابی میشد. من شاید هیچ موقع ایشان را این قدر عصبانی و ناراحت و گرفته و حتی زبان به نفرین بازکرده ندیده بودم».
«مسئله، ایران است به فکر ایران باشید»
دکتر حبیبالله پیمان، یکی از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی و از یاران نزدیک مهندس سحابی مهمترین ویژگی وی را عشق و نگرانیای میداند که او همزمان نسبت به سرنوشت کشور ایران و جامعه ایران به عنوان یک واقعیت تاریخی و یک هویت ملی داشت.
دکتر پیمان میگوید از همین رو بود که مهندس سحابی بیش از هرچیز نگران آسیبهایی بود که به ایران وارد میشد: «تهدیدهایی که نسبت به همبستگی ملی میشد از طریق سیاستهای نادرست چه در داخل و چه تحریکاتی که علیه همبستگی و وحدت ملی صورت میگرفت و آسیبی که فرهنگ ایرانی به دلیل این تحرکات میخورد و این فروپاشی اجتماعی و اخلاقی که کم و بیش احساس میشد».
از دید دکتر پیمان، مهندس سحابی معتقد بود حتی پیشبرد امر حیاتی آزادی نیز بدون حفظ موجودیت و استقلال و همبستگی ملی نمیتواند صورت پذیرد.
دکترپیمان میگوید مهندس سحابی پایههای تولید ملی را درهم شکسته میدید و معتقد بود اقتصاد ایران دیگر متکی به تولید ملی نیست و این را بزرگترین خطری میدانست که در کنار نبود دموکراسی ایران را تهدید میکند.
آقای پیمان ادامه میدهد: «در همین راستا به عقیده مهندس سحابی، تشدید خشونتهایی که بعدا به صورت سیستماتیک ادامه پیدا کرده امکان صلح و آشتی را در جامعه حذف کرده و در نبود این صلح و آشتی، همکاری و همبستگی هم نخواهد بود. سرمایه اجتماعی و اعتمادی که پایه همکاری خلاق هست، همهی اینها را متزلزل میدانست به همین جهت ایشان هرجا که بحث میشد میگفت مسئله ایران است، به فکر ایران باشید».
«عطای وزارت را به لقای اخلاق بخشید»
مینو مرتاضی لنگرودی یکی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی "عشق و صداقت توامان" را مهمترین ویژگی مهندس سحابی میداند. او میگوید: «عشق به رفاه و توسعه این مملکت و عشق به خدا چنان در وجودشان عجین شده بود که از مهندس سحابی یک انسان مخلص، باصفا و صدیق ساخت. مهندس سحابی فاصله چندانی بین آنچه که میاندیشید و آنچه که به زبان میآورد و قلبش وجود نداشت یک خط مستقیم این سه گوهر پاک را در کنار هم قرار میداد».
خانم مرتاضی همچنین از تواضع و شهامت پذیرش اشتباه مهندس سحابی میگوید و اینکه وی اشتباهاتش را به راحتی میپذیرفت و اصلاح میکرد. او میگوید: «ادغام اخلاق با سیاست از ویژگیهای ناب مهندس سحابی بود. او تنها به خاطر حفظ اصولش از قدرت سیاسی چشم پوشید. وزیر بود، وکیل بود ولی عطای وزارت و وکالت را به لقایش بخشید و اخلاق و صیانت نفس و عشق به آب و خاکش را با هیچ چیزی عوض نکرد».
«طرفدار اجماع ملی»
مرتضی کاظمیان فعال ملی مذهبی مهمترین ویژگی سیاسی مهندس سحابی را تاکید وی بر ضرورت اجماع همه نیروهای سیاسی حول محور ایران میداند. وی همچنین به رویکرد واقعبینانه مهندس سحابی در امور سیاسی اشاره کرده و میگوید: «رویکرد واقعبینانه و نگاه کارشناسانهی ایشان به مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور به عقیدهی من آقای مهندس سحابی را نسبت به بسیاری از فعالان سیاسی که معمولاً آرمانخواهانه نقطهنظرات خودشان را ابراز میکنند، متمایز میکرد. آقای مهندس سحابی در تمام سالهای اخیر به نظر من یکی از واقعبینترین شخصیتهای سیاسی در داخل کشور بودند».
آقای کاظمیان به تلاشهای مهندس سحابی برای گردآوردن نیروهای سیاسی منتقد و معتقد به منافع ملی و همچنین تلاش او برای مشورت با طیف گستردهای از نیروهای سیاسی و همسوکردن مجموعهی پتانسیلها اشاره میکند و معتقد است این ویژگی، فقدان آقای سحابی را به خصوص در شرایط فعلی ایران بسیار ناگوارتر میکند.
وی میگوید: «فقدان ایشان را بسیار ناگوار میدانم و با توجه به شرایط بحرانی ایران، چه به جهت بنبستی که فعلاً در فضای سیاسی کشور وجود دارد و چه به جهت چالشهایی که جامعه و جنبش سبز ایران با آن دست به گریبان است، ضایعهای است که من امیدوارم مجموعه نیروهایی که معتقد به منافع ملی هستند بتوانند با الگو قراردادن رویکردها و دیدگاههای مهندس سحابی حداقل عوارض این فقدان را تقلیل دهند».
«نام سحابی یادآور رنجهای او در سلول انفرادی است»
برای نرگس محمدی یکی دیگر از فعالان ملی مذهبی، عزتالله سحابی یادآور رنجهای او در سلول انفرادی است. مهندس سحابی پس از آزادی از زندان در سال ۸۱ در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس حاضر شد و درباره دوران زندانش چنین گفت: «من ابتدا چهار ماه در یک سلول انفرادی حدودا سه متری به سر بردم. پس از آن به مدت دو ماه به یک سلول انفرادی دیگر که کمی بزرگتر از سلول اول بود منتقل شدم. در اثر فشارهای زندان در ۱۹ خرداد سال ۱۳۸۰ دچار عارضه قلبی شدم و به مدت ۹ ماه در بیمارستان بقیةالله در یک اتاق انفرادی بستری شدم که مامورین نیز در اتاق مجاور مراقب من بودند».
نرگس محمدی که خود طعم سلول انفرادی را چشیده میگوید: «عزتالله سحابی همواره در ذهن من مترداف است با رنج و تحمل سختیهای فراوان برای آزادی و منافع ملی ایران. هربار اسم عزتالله سحابی را میشنوم، یاد رنجهای او در سلولهای انفرادی میافتم که زندانهای طولانی را تحمل کرد، اما از عدالت و آزادی لحظهای فروگذار نکرد و لحظهای آن را فراموش نکرد. به نظر من پویندگان این راه بسیار کم هستند و سحابی از نادر مردانی بود که این راه را با مشقت اما همواره طی کرد».
خانم محمدی میگوید به خانواده سحابی نباید تسلیت گفت چرا که روح او پس از این همه درد و رنج آزاد شده است: «او کبوتری سبکبال است که اکنون پرگشوده و رها شده و این رهایی تهنیت دارد نه تسلیت».
میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان