ساختار سیاسی افغانستان و نقش رئیس جمهور
۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه
در عین حال اوغیرمستقیم ریاست قوهی اجرائیه و مقننه را نیز به عهده دارد و رئیس اعضای دادگاه عالی و همچنین یک سوم از مجلس سنا را نیز با تائید پارلمان این کشور منصوب میکند. مصوبههای مجلس نیز با امضای رئیس جمهور اجرا میشود.
با اینکه برخی از کارشناسان معتقدند این گونه اختیارات ریاست جمهوری افغانستان شباهت زیادی با اختیارات رئیس جمهوری آمریکا دارد، ولی این ساختار در مقایسه با ساختارهای سیاسی برخی از کشورهای همسایه افغانستان تفاوت چندانی ندارد. برای مثال در ازبکستان و ترکمنستان روسای جمهور قدرت مطلقه محسوب میشوند و تمامی اختیارات در دست رئیس جمهور قرار دارد.
ضرورت تغییر ساختار سیاسی
تغییر ساختار سیاسی یکی از موضوع های برنامههای و بحثهای انتخاباتی است. برخی از رقیبان حامد کرزای خواستار تفکیک روشنتر قوا به عبارتی دیگر تقویت سیستم پارلمانی کشور شدهاند. ولی برخی دیگر نیز تقسیم قدرت در ولایات به عبارت دیگر نوعی فدرالیسم در افغانستان را درخواست کردهاند.
به نظر احمد ضیا رفعت، استاد دانشگاه در کابل ساختار سیاسی کنونی افغانستان سبب وابستگی بیشتراین کشور به اقتصاد تریاک و رواج فساد مالی و اداری شده است. به نظر او به همین دلیل آقای حامد کرزای پیش از انتخابات ریاست جمهوری تحت فشار منتقدین و مخالفین قرار داشت.
به نظر احمد ضیا رفعت بسیاری از رای دهندگان افغان درباره نقش مقام ریاست جمهوری در ساختار سیاسی کشور آگاهی دارند و در این خصوص حساسیت نشان داده اند، آنها تامل میکنند که به سراغ هر نامزد انتخاباتی نروند.
سیستم چند حزبی بدون یک حزب قوی
براساس آمار رسمی بیش از ۱۰۰ حزب سیاسی در وزارت دادگستری افغانستان به ثبت رسیده اند و فعالیت دارند. این کشور نظام چند حزبی دارد و علیرغم تکثر احزاب، حزب قوی وعمده ای در این کشور وجود ندارد.
کارشناسان میگویند، این احزاب در رابطه با انتخابات نیز نقش تعیین کنندهای ندارند. تعداد قابل ملاحظهای از نامزدهای انتخاباتی مستقل هستند و احزاب رسمی و قانونی افغانستان را نمایندگی نمیکنند.
در مبارزات انتخاباتی حتی آن عده از نامزدهای احزاب هم با توجه به "ذهنیت منفی" مردم نسبت به احزاب سیاسی، عضویت خود را عنوان نمیکنند. بنابراین در ساختار سیاسی کشور احزاب قدرتمندی حضور ندارند. بسیاری در این کشور حتی براین باورند که احزاب سیاسی- نظامی سبب ویرانیها و بدبختیهای آنها شدند. با وجود این برخی از کارشناسان اظهار امیدواری کردند، اگر وضعیت سیاسی و اجتماعی افغانستان بهبود یابد و ثبات نسبی در کشور حاکم گردد، مشکل احزاب سیاسی نیزحل خواهد شد.
مشارکت طالبان در ساختار سیاسی
اکثر نامزدهای ریاست جمهوری در افغانستان موافق مشارکت طالبان در ساختار سیاسی کشورهستند. این مسئله نشان میدهد که علیرغم رانده شدن طالبان از حوزه قدرت و ساختار سیاسی کشورهنوز آنها نقش برجسته ای دارند.
حامد کرزی در آستانه انتخابات حین اعلام برنامهی انتخاباتی خود از مخالفان دولت خواست که دست از مخالفت بردارند و به روند آشتی ملی بپیوندند.
وی همچنین گفت، با برگزاری لویه جرگه، طالبان و حزب اسلامی را دعوت میکند که به دولت بپیوندند. آقای کرزی وعده داد: «اگر انتخابات را من بردم، یک لویه جرگهی ملی مردم افغانستان را از سراسر افغانستان میخواهم و توسط لویه جرگهی افغانستان به برادران طالب و حزب اسلامی ما دعوت روان میکنیم که بیایند در لویه جرگه همراه هموطنان خود اشتراک کنند و راه های صلح و امن را در این وطن جستجو کنند تا از تاثیرات بیگانه همهی ما خلاص باشیم و در وطن خود با امن باهم زندگی کنیم».
ساختار سیاسی افغانستان و نقش رئیس جمهور از سوی مخالفین مورد انتقاد قرار میگیرد، ولی بسیاری ازمنتقدین نیزمعتقدند اینگونه تغییرات نیاز به زمان دارد و فقط به دنبال دگرگونیها و اصلاحات اساسی در جامعه افغانستان میتواند جامه عمل بپوشد.
نویسنده: طاهر شیرمحمدی
تحریریه: رضا نیکجو