زنی که دنیای مد از او حساب میبرد
۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سهشنبهپردهی اول: یک روز گرم تابستانی سال ۲۰۰۸ در میلان. صدها نفر در سالن جمع شدهاند تا کلکسیون لباسهای تابستانی الکساندر مککوئین، طراح نامدار بریتانیایی را تماشا کنند. ده دقیقه میگذرد و از مدلها خبری نیست، بیست دقیقه، سی دقیقه و دست آخر چهل دقیقه میگذرد، اما آب از آب تکان نمیخورد. صدای اعتراض تماشاچیان بلند میشود، عکاسان سوت میکشند و کاسهصبر همه لبریز میشود. ناگهان یکی از برگزارکنندگان به روی صحنه میآید و با صدای بلند دلیل این تأخیر را اعلام میکند: «ما منتظر او هستیم!»
چهرههای سرشناس دنیای مد، طراحان مشهور لباس و مدیران خانههای مد نمایش لباسهایشان را بدون حضور او آغاز نمیکنند، بر دستانش بوسه میزنند و پس از پایان هر نمایشی با اضطراب به صورت او چشم میدوزند تا شاید بتوانند از ورای چهرهاش، نظرش را بخوانند. صحبت نه از سردبیر مجلهی "ووگ" است و نه هنرپیشه یا سیاستمداری با نفوذ. این شخص کسی نیست جز روزنامهنگار ۶۸ سالهی "اینترنشنال هرالد تریبیون": سوزی منکس (Suzy Menkes).
منکس را یکی از قدرتمندترین شخصیتها در دنیای مد میدانند؛ زنی مسن با ظاهری دوستانه و مدل مویی منحصر به فرد که سالهاست تغییری نکرده است. برعکس آن دسته از کسانی که دوست دارند همیشه در دقیقهی نود به سالن بیایند تا به این ترتیب نگاهها را به خود جلب کنند، منکس قبل از آغاز هر نمایش لباس در صندلیاش در ردیف اول حضور دارد و مشغول تایپ کردن مقالهای در مورد شوی دیگری است که قبلتر در آن حضور داشته.
"آیا کسی سوزی را دیده؟"
سوزی منکس از سال ۱۹۸۸ برای روزنامه "هرالد تریبیون" قلم میزند. چشمان منکس به دنیای مد در دههی ۶۰ میلادی باز شد؛ زمانی که از آن به عنوان "انقلاب دامن کوتاه" یاد میکنند.
در آن زمان منکس دانشجوی کمبریج بود و در تب داشتن چکمههای یک طراح فرانسوی میسوخت. او صبح زود مخفیانه سوار ماشین حمل شیر میشود، به لندن میرود، چکمههایش را میخرد و قبل از شروع کلاسها به کمبریج باز میگردد. در جامعهی محافظهکارانهی آن زمان انگلستان، مد برای منکس تبدیل به تجربهای پر هیجان میشود.
پردهی دوم: نمایش لباسهای دیزل، فوریهی ۲۰۰۵ در منهتن در نیویورک. شلوارهای جین، دامنهای کوتاه، طرحهای تکراری، بیسلیقه و زشت! سوزی منکس در ردیف جلو نشسته و از شدت خنده تا زمین خم شده است.
در دنیای مد معروف است که میگویند وقتی طراحی لباسش را برای نمایش عرضه میکند، صبح روز بعد هنوز آفتاب نزده با اضطراب از جا بلند میشود تا ببیند سوزی منکس در مورد طرحهای او در هرالد تربیون چه نوشته است. منکس خودش هم از نفوذ قلمش آگاه است با این همه بیشتر طراحان بر سر این موضوع متفقاند که او همیشه در نقدهایش جانب انصاف را رعایت کرده و هیچوقت بیمورد از چیزی ایراد نگرفته است.
منکس در سال ۱۹۶۹ با همکارش در سرویس دیپلماتیک روزنامه تایمز ازدواج میکند و صاحب سه پسر و چهار نوه است. او از همسرش به عنوان مشوق اصلیاش یاد میکند؛ کسی که او را از قدرت و نفوذ مقالههایش آگاه کرد.
سوزی منکس سالانه در ۶۰۰ نمایش لباس حضور دارد و به همان اندازه هم در مورد آنچه که دیده قلمفرسایی میکند. میگویند پیش از شروع هر نمایش لباس، اولین سئوال طراحان این است: «آیا کسی سوزی را دیده؟» یک نمایش لباس بدون منکس مثل فیلمی بدون تصویر است.
نشان ویژه
اگر فیلم "شیطان پرادا میپوشد" را دیده باشید، حتما کمی با سبک زندگی سردبیران مجلههای مد معروف مثل ووگ آشنا شدهاید. در این فیلم مریل استریپ در نقش سردبیر ارشد مجلهی مد معروفی ظاهر میشود که روشهای کاری سختگیرانه و اخلاق تندش زبانزد است؛ سردبیری که مدلهای معروف و طراحان بینالمللی به دفترش میآیند، برایش هدیه میآورند و با لیموزین شخصیاش از یک نمایش لباس به نمایش دیگری میرود.
گمان میرود که فیلم تا حد زیادی از زندگی آنا وینتور، سردبیر نسخهی آمریکایی مجله ووگ سرچشمه گرفته باشد و زنی که مریل استریپ به تصویر میکشد تفاوت زیادی با وینتور ندارد.
آنطور که از گفتهها و شواهد برمیآید، این چهارچوبی نیست که سوزی منکس، پرنفوذترین روزنامهنگار عرصهی مد و سردبیر ارشد هرالد تریبیون را بتوان در آن گنجاند. نه از لیموزین شخصی خبری است و نه از هدایای گرانقیمت. ظاهر منکس هم هیچگاه به پای ظاهر اتوکشیده و لباسهای چشمگیر وینتور نمیرسد. هرچند به گفتهی منکس در کمد لباسش میتوان مارکهای معروفی را پیدا کرد، اما با این همه ظاهر و رفتار بیغل و غش او آدم را بیشتر به یاد مادربزرگهای دوستداشتنی میاندازد که همیشه با پوشیدن لباسها و رنگهای شاد سرزندگی را به زندگی اطرافیانشان تزریق میکنند.
نشان منکس مدل مویی است که طی چندین دهه دست نخورده باقی مانده. مدل مویی که شاید در نگاه اول تصور شود، برای جلب توجه درست شده؛ کاری طبیعی برای آنها که در دنیای مد فعالیت دارند. اما این بار هم تیر پیشبینی به خطا رفته.
سالهاست که منکس تنها قسمت جلوی موهایش را به سمت بالا فر میدهد. او میگوید نوشتن برایش در حالیکه موهایش روی صورتش ریختهاند، سخت است. برای همین این مدل مو در اثر خلاقیت یکی از آرایشگرها چندین سال پیش در لندن به وجود آمد. همین و بس!
پردهآخر: شوی لباس مارک جاکوبز، سپتامبر سال ۲۰۰۷ با دو ساعت تأخیر آغاز میشود. منکس در مطلب انتقادیاش در روزنامه مینویسد: «یک شوی لباس بد و غمانگیز که نشانگر تمام اشتباهاتی است که در دنیای مد این روزها رخ میدهد.» عصبانیت مارک جاکوبز پس از خواندن این نوشته حد و مرزی ندارد. اما همین باعث میشود تا از آن پس تمام شوهای لباس این طراح سر وقت آغاز شوند.
سمیرا نیک آیین
تحریریه: داود خدابخش