"زندگی در لجنزار تهران بزرگ در شأن ما نیست"
۱۳۹۸ خرداد ۲۳, پنجشنبهبیستم خرداد ۹۸، زندان فشافویه؛ جوانی ۲۱ ساله در زندان با ضربات "تیزی" به قتل میرسد. خبر آنگاه به موضوع اصلی شبکههای اجتماعی تبدیل میشود که مشخص میشود، این جوان علیرضا شیرمحمدعلی نام دارد و به نوشته کمپین حقوق بشر ایران، یک زندانی عقیدتی-سیاسی است که در تاریخ ۲۴ تیرماه ۹۷ بازداشت و پس از روزها انفرادی به فشافویه منتقل شده بوده است. اتهامات: به دلیل فعالیت در فضای مجازی، "توهین به مقدسات"، "توهین به رهبر" و "فعالیت تبلیغی علیه نظام". حکم: هشت سال حبس.
علیرضا از اسفندماه ۹۷ تا فررودین ۹۸ بیش از یک ماه دست به اعتصاب غذا میزند و به نوشته کمپین حقوق بشر ایران، در نامهای که به همراه برزان محمدی، زندانی عقیدتی دیگر این زندان در تاریخ ۱۲ فروردین ۹۸ نوشته، نسبت به خطر مرگ زندانیان سیاسی در این زندان هشدار میدهد. در بخشی از نامه در مورد علت اعتصاب غذا آمده است: « این زندان جای ما نیست البته باید بگویم جای هیچ یک از زندانیان این زندان در اینجا نیست، زیرا در این زندان حقوق اولیه مددجو به ایشان تعلق نمیگیرد. در ادامه نامه آمده است:« افسر نگهبان شیفت، خیلی صریح به ما گفت که انتهای این اعتصاب صدور گواهی فوت است.»
محمد هادی عرفانیان کسب، وکیل او در گفتوگو با کمپین حقوق بشر میگوید: « ما خیلی امیدوار به آزادی او با قرار وثیقه تا زمان صدور نهایی رای بودیم و حتی قولهایی هم به ما داده شده بود.»
دادگاه تجدیدنظر علیرضا شیرمحمدعلی قرار بود در تاریخ ۱۸ تیرماه در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تشکیل شود.
اما شامگاه ۲۰ خردادماه او توسط دو همبندیاش به قتل رسید. دو هم بندی که به گفته وکیل شیرمحمدعلی، یکی متهم به قتل است و دیگری به اتهام مواد مخدر در زندان است.
پیکر علیرضا شیرمحمدعلی روز گذشته به خاک سپرده شد.
انتشار خبر قتل یک زندانی سیاسی- عقیدتی بازتاب گستردهای در سایتها و شبکههای اجتماعی داشت. علی مطهری، نماینده مجلس در ایران در واکنش به این قتل، در گفتوگویی رادیویی از "تنبیه متهمان سیاسی" با قراردادن آنها در بند "لاتها و قاچاقچیان" سخن گفته است.
وکیل علیرضا شیرمحمدعلی هم در گفتوگو با کمپین حقوق بشر ایران در رابطه با پرونده موکلش، میگوید: «متأسفانه تفکیک جرائم در زندان تهران بزرگ صورت نگرفته.»
بنابر ماده هشتم آییننامه زندانها، محکومان با توجه به نوع و میزان محکومیت، پیشینه کیفری، شخصیت، اخلاق و رفتار طبقه بندی میشوند. بسیاری از زندانیان در سالهای گذشته خواستار اجرای این ماده شدهاند.
برای بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی، خبر قتل علیرضا، خاطره رویدادهای مشابه مانند مرگ وحید صیادی نصیری در زندانهای ایران را زنده کرده است. این زندانی عقیدتی- سیاسی بارها با اعتصاب غذا از جمله به عدم رعایت "اصل تفکیک جرایم" اعتراض کرد و خواستارانتقال به زندان اوین یا گوهردشت کرج شد. اعتراضی با اعتصاب غذا که به بهای جان این زندانی تمام شد.
دستهای از کاربرانی که به جرم سیاسی در سالهای گذشته در زندانهای جمهوری اسلامی سر کردهاند هم با انتشار خبر قتل علیرضا شیرمحمدعلی از تجربههایی میگویند که نشان میدهد، مسوولان زندان این گونه زندانیها را بارها به اذیت و آزار توسط "ارازل و اوباش" تهید کردهاند.
ضیا نبوی از روزهای زندانش مینویسد و تهدید رییس حفاظت زندان به اینکه "آدمهای گردنکلفت و ارازل و اوباشی" میتوانند بلایی سرش بیاورند.
حسین رونقی، زندانی سیاسی سابق هم با تکیه بر مشکل عدم تفکیک جرائم در زندانهای ایران، کسانی را که در برابر این شرایط سکوت کردهاند یا تلاش برای "عادی سازی" این شرایط دارند، در قتل شیرمحمدعلی مسوول میداند.
ناشناس ماندن و سکوت خبری در مورد زندانیان سیاسی – عقیدتی که تریبونی ندارند، از دیگر موضوعاتی است که در واکنشها به قتل شیرمحمدعلی به چشم میخورد. تا انتشار خبر مرگ علیرضا، از جوان ۲۱ سالهای که حالا از او چند نامه و یکی دو عکس تار و چند فایل صوتی باقی مانده، کمتر کسی چیز چندانی میدانست.
این موضوع بهانهای شده برای اعتراض دستهای از کاربران و فعالان به پوشش خبری و بیخبری از زندانیان گمنامی که در گوشه گوشه ایران در انتظار توجهی و گشایشی در پروندههایشان هستند و اعتراض به دستهبندیهایی که در آنها ارزش خبری یک زندانی سیاسی با زندانی دیگری در همین دستهبندی، یکسان نیست.
مهدیه گلروز فعال دانشجویی و حقوق زنان که او هم مدتی را در زندان به سر برده است، با تکیه بر موضوع تفکیک جرایم، از نقش رسانهها در شنیده شدن صدای زندانی و تأثیر بر سرنوشت آنها مینویسد.
پرونده قتل علیرضا شیرمحمدعلی هنوز باز است. روابط عمومی دادستانی تهران از صدور کیفرخواست متهم به قتل عمدی وهمچنین متهم به معاونت در قتل عمدی علیرضا شیرمحمدعلی خبر داده و اعلام کرده این کیفرخواست جهت رسیدگی به دادگاه کیفری یک تهران ارسال شده است.
پرونده زندگی کوتاه او اما بسته شد. مانند بسیاری دیگر از زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سالهای گذشته در زندانهای ایران جان باختند، هدی صابر، کاووس سیدامامی، بازداشتیهای اعتراضات دیماه، بازداشتیهای اعتراضات ۸۸... این فهرست طولانی است، فهرست زندانیانی که شناخته شدهاند و شاید طولانیتر با نام زندانیانی بینام و نشان و بدون رسانه.