زنانی که از حرمسرا بیرون آمدند
۱۳۹۳ شهریور ۲۸, جمعهنقاشیهای حسینپور راوی زنان حرمسرای ناصرالدینشاه است و مجسمههای میراسدالله راوی زنان فتحعلیشاه قاجار.
نقاشیهای حسینپور برگرفته از تصاویر زنان ناصرالدین شاه است که "قرار نبود که هرگز کسی آنها را ببیند". در نقاشیهای این کارتونیست٬ زنان٬ با سری پوشیده و پاهای عریان به تصویر کشیده شدهاند. ترکیبی از حجاب اسلامی و ایرانی آن زمان و لباسهای فرانسوی که نظر پادشاه ایران را در سفری که به پاریس داشت٬ به خود جلب کرده بود.
حسینپور در گفتوگو با "دویچهوله"٬ عنصر اسرارآمیز در تصاویر زنان ناصرالدینشاه را در "زیبایی غیرمتعارف" آنها دانسته که برخلاف معیارهای امروز "خیلی چاق بودند٬ سبیل داشتند و ابروهاشان را برنمیداشتند". بخش دیگری از این رمز و راز به شخص ناصرالدین شاه مربوط میشود که "از فرنگ دوربین میآورد و از زنهای خود عکاسی میکند".
این کاریکارتوریست در توضیح علاقهی ناصرالدینشاه به "دامنهای کوتاه" که در عکسهای به جا مانده٬ بر تن زنان حرامسرا دیده میشود٬ گفت: «زمانیکه ناصرالدینشاه به پاریس آمد مجذوب رقصها و بالهی فرانسوی شد. وقتی به ایران بازگشت٬ دامنهای کوتاه را رواج داد و گفت که به دامنهای کوتاه علاقه دارد. دقیقا مانند تصاویر٬ یعنی بالا روسری بر سر داشتند و از پایین٬ پاهایشان لخت بود». او معتقد است که چنین ترکیبی خود کاریکاتور است.
او دلیل انتخاب موضوع "زنان حرامسرای ناصرالدینشاه" را جدا از "جذابیت" تقابل حجاب و برهنگی٬ "سختی"هایی عنوان کرد که زنان شاه قاجار تحمل کرده بودند: «وقتی ناصرالدینشاه با این زنان ازدواج میکرد٬ چند شب را با آنها میگذراند اما در نهایت این زنها به حرمسرا میرفتند و تا آخر عمر خود نمیتوانستند پایشان را خارج از آن محیط بگذارند. داستانهایی مبنی بر افسردگی و بیماری این زنان و همچنین از دست رفتن انگیزههایشان وجود دارد. با این زنهایی که از سراسر دنیا به همسری وی درآمده بودند به شکل حیوانی برخورد میشد.»
حسینپور معتقد است که ناصرالدین شاه به زنان "نگاه جنسی" و "ابزاری" داشته که "تنها برای لذت بردن از آنها استفاده میکرده است". از نظر این کارتونیست رفتاری که با زنان در زمان قاجار صورت گرفته "در شان زنان نبوده. مظلومیتی که شاید هنوز هم رد پایش برای زن ایرانی وجود دارد. شاید باید ریشههای این مساله را در تاریخ خودمان جستوجو کنیم".
او در حالیکه نقاشیهای خود را "مستند" خواند٬ گفت: «همانچیزی را که دیدم کشیدم. این نقاشیها خود عکس هستند و من اصلا اغراق نکردم. انگار ناصرالدینشاه کاریکاتوریست بوده. ما با قلم میکشیم٬ اما او عملا این ایده را ساخته. این کار ناصرالدین شاه است٬ من فقط آن را از دل تاریخ پیدا کردم نه اینکه اختراعاش کنم». او که همواره نگاهی انتقادی به مسایل اجتماعی پیرامون خود دارد٬ تاکید کرد: «در هر کاری که میکنم روحیهی انتقادگر من مطرح میشود اما اینجا خیلی کنترل کردم که این کار را نکنم.»
یکی از ویژگیهای برخی از نقاشیهای حسینپور٬ ترکیب زمان گذشته و حال است. در یکی از تابلوها٬ ناصرالدینشاه به همراه زنان خود "سلفی" گرفته یا در نقاشی دیگری٬ بینی یکی از زنان عمل زیبایی شده است.
حسینپور در این باره گفت: «نقاشی این تابلوها با مراسم اسکار پارسال همزمان شد. زمانیکه در آن مراسم عکس "سلفی" گرفته شد٬ این ایده به ذهنم رسید. در نقاشی زنی که بینیاش عمل جراحی شده٬ واقعا بینی او در عکس بزرگ بود و نمیگذاشت که تابلو را بکشم. دماغش را همانطور که خودم دوست داشتم برای او گذاشتم.»
این کاریکارتوریست میگوید که برای ترسیم زن ایرانی برنامهای بلندمدت دارد و از زمان ناصرالدین شاه که اولین عکسهای تاریخ ایران مربوط به دورهی پادشاهی وی است٬ شروع کرده و میخواهد به "زن امروز" برسد.
قانونی که در حرمسرا به هم ریخت
در کنار تابلوهای نقاشی حسینپور٬ زنان دیگری از حرمسرایی دیگر نیز حضور دارند. مجسمههایی که زنان را با چادر نشان میدهد اما زیر آن٬ عریان هستند. مجسمههای علیرضا میراسدالله٬ هنرمند و روزنامهنگار در نمایشگاه به شکلی چیده شده که فتحعلیشاه پشت سر زنان ایستاده است.
میراسدالله زندگی فتحعلیشاه قاجار را جذاب میبیند. وی در این مورد گفت: «حدود ۷۰۰ زن در حرمسرای او حاضر بودند. فتحعلیشاه خیلی از تصمیمهای سیاسی خود را به کمک آن زنها میگرفت و بسیاری از اتفاقات تاریخی به ارتباط مستقیم او با زنان بستگی داشته است. آگاهانه فتحعلیشاه را پشت سر زنان گذاشتم چون همیشه مردها جلو راه میرفتند و زنها پشت سرشان ولی مطمئنم که در حرمسرا این قانون به هم خورده بوده است.»
میراسدالله در گفتوگو با دویچهوله٬ فتحعلیشاه قاجار را فردی "اهل دل" خواند و گفت: «موسیقی در زمان او جریان داشت. اگر به تاریخ موسیقی ایران رجوع کنیم٬ به فتحعلیشاه و استاد زهره٬ استاد مینا٬ رستم یهودی شیرازی٬ سهراب ارمنی و اصفهانیها٬ مسیحیها و یهودیان میرسیم که بر موسیقی ایران تاثیر گذاشتند. حتی اگر پیش از فتحعلیشاه هم موسیقی وجود داشته اما در دورهی او مکتوب شد.»
او معتقد است که در ساختن این مجسمهها از "دفرماسیون" در چهرهها٬ پرهیز کرده است: «در ساختن مجسمهها٬ از ایجاد دماغ٬ گوش و دندانهای گنده پرهیز کردم. دفرماسیون زمانی جواب میدهد که قصه شما خیلی پررنگ نیست و میخواهید به وسیلهی کاراکترها و آدمکها٬ مخاطبان را بخندانید. اما وقتی قصه به اندازهی کافی طنز دارد٬ اگر شما بتوانید فقط چیزی را که نمایشگر آن شخصیت است بسازید٬ کافیست».
میراسدالله در توضیح جنبه فکاهی آثار خود گفت: «من نه کاریکاتوریستم و نه به معنی مرسوم در ایران٬ طنزپرداز. جملهای هست که خیلی دوست دارم "تراژدی را طوری تعریف کن که مردم بخندند و کمدی را طوری بگو که مردم گریه کنند.' من سعی میکنم که موضوعات خیلی جدی را چه در کتابهایم و چه در عروسکها به صورتی بیان کنم که مردم با لبخند از کنارشان رد شوند و دردشان نیاید».
او همچنین گفت: «میتوان بخشهایی از تاریخ را برداشت و از آن یک اثر هنری ساخت تا مردم فکر کنند با یک کار سورئال مواجه شدهاند.»
موقعی که گالری "نیکولا فلامل" از این هنرمند برای برگزاری نمایشگاه دعوت میکند٬ او کار بر پروژهی "خسرو و شیرین" را کنار میگذارد و تصمیم میگیرد آن چیزی را بسازد که "با کارهای روی دیوار٬ هماهنگی داشته باشد".
«ناصرالدینشاه و زنانش همچنان ادامه دارند»
مانا نیستانی از جمله هنرمندانی بود که در این نمایشگاه حضور داشت. او که خود کاریکاتوریست است در گفتوگو با دویچهوله "پیوند برقرار کردن بین گذشته و حال" را نکتهی "جذاب" نقاشیهای بزرگمهر حسینپور عنوان کرد.
نیستانی گفت: «ژستهای زنان حرمسرا٬ حالت زندهای دارد و بعضا خیلی امروزی هستند و به دوران قدیم تعلق ندارند. انگار زنده و بین ما هستند. برداشت من این است که چنین چیزی برای هنرمندی مثل حسینپور٬ جذاب بوده است. او تبعیت طابق بالنعل از واقعیت و سند را در کارهای خود٬ نه فقط در تغییر شکل دادن شکسته٬ بلکه زاویهی دید او نیز جالب است».
به عقیده نیستانی "گذشته" موضوعیست که برای خیلی از هنرمندان ایرانی "مسئله" است؛ «از زمان بیضایی تا حسینپور که آخرین آثارش را ارایه میهد. احساس میکنم خیلی از ما و هنرمندان ایرانی وقتی میخواهیم مشکلات امروز را ریشهیابی کنیم٬ تاریخ را نقب میزنیم. اگر امروز در جامعه ایران مردسالاری وجود دارد یا زنان برای احقاق حقوقشان با مشکل مواجه هستند٬ باید دید که این مساله از کجا شروع شده و نشات گرفته است. یکی از دورههایی که ما از آن اسناد تصویری در دسترس داریم٬ دورهی قاجار و عکسهاییست که ناصرالدین شاه گرفت».
اشارهی مانا نیستانی به تابلویی از آثار حسینپور است که در زاویهی بین دو دیوار سالن نمایشگاه قرار گرفته؛ تصویری که زنان حرمسرا را در میان پاهای ناصرالدینشاه نشان میدهد.
نیستانی در این باره گفت: «این کار خیلی مرا جذب کرد. نه فقط به خاطر تکنیک و زاویهی دید که البته در بیان ایدهی کار موفق و موثر بود٬ بلکه از این جهت که احساس کردم چقدر این نقاشی همچنان کاربرد و معنا دارد. ناصرالدین شاه ۱۵۰ یا ۲۰۰ سال پیش زنان خود را از وسط پاهایش٬ در حالیکه عصایی را روی پایش گذاشته٬ نگاه میکند. احساس میکنم هنوز هم این مناسبات وجود دارد و چنین نگاهی به زنان میشود٬ آن تاریخ جریان دارد و اتفاق میافتد. انگار که چیزی هنوز تغییر نکرده٬ همچنان ناصرالدین شاه و زنان حرامسرا ادامه دارند. تنها ابزارها مدرن شده است».
نمایشگاه "یک کاریکاتوریست در حرمسرای سلطنتی" با نقاشیها و مجسمههای زنان حرمسرای ناصرالدینشاه و فتحعلیشاه قاجار تا سیام سپتامبر در پاریس ادامه دارد.